مجله لبنانی الشراع در گزارشی با استناد به تحلیلهای منتشر شده نوشت، رژیم صهیونیستی با نگرانی مستمری نسبت به توسعه توانمندی و ظرفیتهای جنبشها و کشورهای محور مقاومت توجه دارد.
در ادامه این گزارش آمده است، رسانههای اسرائیلی برای تبدیل کردن این نگرانیها به خطر تهدید کننده اسرائیل در نگاه مخاطبان خود، اقدام به ترویج گسترده و پیگیری مستمر پیشرفتها در هماهنگی بین جبههها پرداخته و در این رابطه تا مرز نمایان کردن شکستها و ناکامی هایش هم پیش رفتهاند.
در همین رابطه روزنامه "یدیعوت آحارانوت" در گزارشی معتقد است، بزرگترین تهدید در نگاه راهبردی (ایران) در وحدت جبههها و هماهنگی بین جبههها و استفاده حداکثری از توانمندی دقیق تهاجمی آن نهفته است.
الشراع در ادامه به نقل از این رسانه عبری زبان آورده است: نه مشکلات کرانه باختری و نه حتی اقدامات حزب الله هیچ یک نمیتوانند محوریترین خطر تهدید کننده اسرائیل محسوب شوند، بلکه تهدید بزرگ نشات گرفته از نگاه راهبردی ایران در وحدت جبههها است.
از دیدگاه این رسانه صهیونیستی عناصر اصلی این نگاه راهبردی به ترتیب ذیل است:
استفاده از ظرفیت حزب الله که نیروهای یگان ویژهاش میتوانند الجلیل را به تصرف در آورده و در کنار آن هزاران موشک و به توصیف دقیق تر موشکهای دقیق و نقطه زن و حتی موشکهای بالستیک را به سوی اسرائیل شلیک و آنها را با پهپادها و موشکهای کروز همراه کنند.
گروههای متحد ایران در سوریه و عراق و حتی در یمن که آنها نیز به سلاحهای دقیق مجهز هستند نیز به این معادله افزوده میشوند.
هرگز نباید توانمندیهای نظامی ایران را نادیده گرفت.
استفاده از توانمندیهای حماس و جهاد اسلامی در غزه.
فراهم کردن زمینه شکل گیری انتفاضه سوم در کرانه باختری که از دو انتفاضه قبلی شدیدتر باشد.
همراه کردن هزاران نفر از فلسطینیان 1948 برای پیوستن به مبارزه علیه اسرائیل.
در ادامه این گزارش آمده است: از دیدگاه طراحان این طرح، هم افزایی شاخصهای ذکر شده در آن میتواند منجر به فروپاشی اسرائیل شود و این بار 50 سال بعد از جنگ کیپور باید هشدار ما جدی گرفته شود که دشمن اسرائیل و ظرفیت هایش را باید به شدت جدی گرفت.
الشراع در بخش دیگری از گزارش خود به نقل از روزنامه یدیعوت احارانوت آورده است: ایرانیها امروز به چهار دلیل دست برتر را نسبت به اسرائیل دارند.
اول: به دلیل مستحکم تر شدن جایگاه بین المللی این کشور است، زیرا به تعبیر این رسانه عبری زبان در حال حاضر نه تنها روسیه به ایران نیاز دارد بلکه چینیها هم به سوی آنها جذب شده و عربستانیها در مقابل آنها زانو زدهاند.
دوم: ایالات متحده در منزوی کردن ایران شکست خورده است.
سوم: اسرائیل آن پشتیبانی کلی کشورهای غربی را از دست داده است.
مسئله صرفا به دیپلماسی سرد رئیس جمهور آمریکا مربوط نمیشود بلکه باید گفت، تصور نمیشود در صورتی که اسرائیل در شرایطی همانند آنچه که در سال 1973 قرار بگیرد، بایدن هم همانند اقدام 50 سال پیش نیکسون برای کمک به تلآویو وارد عمل شود.
چهارم: شکافهای داخلی در اسرائیل و مواضع نیروهای احتیاط که اعلام میکنند حاضر به پیوستن به ارتش نیستند نیز به تبع خود موضع ایران را در مقابل اسرائیل تقویت کرده است.