روزی که آریل شارون، نخستوزیر اسرائیل در سال 2004 تصمیم به ترور «شیخاحمد یاسین» رهبر حماس گرفت، در جواب مخالفت دولت آمریکا که نگران تبعات این ترور - به دلیل محبوبیت بالای شیخ در جهان اسلام - بود، به آنها اطمینان خاطر داد دنیای اسلام به صدور بیانیه و محکومیت این ماجرا بسنده خواهد کرد و از آن فراتر نمیرود.
همین هم شد و صهیونیستها کمتر از ۲۰ روز بعد، جانشین شیخ در حماس یعنی دکتر «عبدالعزیز رنتیسی» را هم ترور کردند و آب از آب تکان نخورد.
۱- یورش 48 ساعته دوشنبه و سهشنبه ارتش رژیم اشغالگر به اردوگاه جنین ، بامداد روز چهارشنبه 14 تیر به پایان رسید؛ حملاتی که شدت و گستردگی آن از سال 2002 که ارتش اسرائیل به این اردوگاه حمله کرد، تاکنون بیسابقه بود.
صدها خودروی زرهی، تعداد زیادی بالگرد و هواپیما و پهپاد با همراهی بیش از 1000 نفر نیروی پیاده، در حملات اخیر شرکت داشتند که در نتیجه آن، اردوگاه جنین بیش از پیش ویران شد و دهها فلسطینی شهید و زخمی شدند.
به گفته یکی از مسؤولان شهر جنین، در این حملات ۸۰ درصد منازل خسارت دید، دهها خودرو به طور کامل منهدم شد، به بیشتر خیابانهای اردوگاه خسارت وارد شد و طبق اعلام سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی، بیش از ۳۰۰ نفر نیز بازداشت شدند.
۲- اردوگاه آوارگان جنین در شمال کرانه باختری را باید پایتخت مقاومت اسلامی فلسطین دانست. اردوگاهی که طیف وسیعی از گروههای مبارز را در خود جا داده و همین، اهمیت سرکوب آن را برای صهیونیستها بالا برده و البته توانشان برای تحقق این هدف را هم کم میکند.
ارتش اسرائیل البته در ماههای گذشته با انجام عملیاتهای تروریستی هدفمند، اقدام به ترور تعدادی از فرماندهان گروههای مقاومت بویژه جنبش جهاد اسلامی کرد که البته پاسخ بخشی از جنایات خود را در کمین ۲ هفته قبل مبارزان فلسطینی بر سر مسیر حرکت خودروهای زرهی ارتش که قصد ورود به جنین را داشتند، دریافت کرد.
حمله اخیر هم اگر چه ضربات سخت و سنگین به زیرساختهای مدنی این اردوگاه وارد کرد و موجب آوارگی دوباره بخشی از مردم شد اما نشان داد ارتش اسرائیل توانایی حضور در جنین و از بین بردن کامل مقاومت در این اردوگاه کوچک را ندارد.
۳- گذشته از اینها، حمله به اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنین بار دیگر یک حقیقت تلخ را روشن کرد؛ بیعملی جهان اسلام در حمایت از مردم فلسطین و مقابله با اشغالگری!
فلسطین از دیرباز یکی از اصول ظاهری همه دولتهای عربی بوده اما در عمل، آنطور که باید و شاید این حمایت انجام نمیشود.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین حامی مقاومت فلسطینی، سیاست تسلیح کرانه باختری را به عنوان کلید به زانو درآوردن صهیونیستها در سرزمین فلسطین به دقت و شدت دنبال میکند.
تسلیح کرانه باختری یکی از مهمترین چالشهای پیش روی رژیم اشغالگر قدس خواهد بود که عملی شدن آن، پاشنه آشیل این رژیم یعنی امنیت آن را هدف قرار خواهد داد.
۴- امروز رژیم صهیونیستی علاوه بر چالشهای سیاسی کمسابقه در درون، خود را در برابر یک جبهه چندوجهی بالقوه میبیند که میتواند همزمان از شرق و غرب و شمال و جنوب، به آن حملهور شود.
عملیاتهای چند ماه گذشته در شهرهای صهیونیستی، شلیک راکت از خارج از مرزهای فلسطین اشغالی به سمت شهرکهای صهیونیستنشین، عملیات شهید محمد لاح [سرباز مصری] در صحرای سینا و تقویت همزمان مقاومت اسلامی در غزه و کرانه باختری کابوسهایی است که کابینه امنیتی اسرائیل شبها با آن میخوابد.
در این میان، شکلگیری گروههای مقاومت مردمی در بین ساکنان فلسطینی کرانه باختری نظیر «عرین الاسود» و انجام عملیاتهای شهادتطلبانه متعدد که یکی از آنها همزمان با یورش صهیونیستها به جنین بود، این واقعیت را پیش روی هر ناظری قرار میدهد که اگر چند دهه قبل، پیروزی صهیونیستها نه به واسطه قدرت خودشان، بلکه به خاطر تعلل و بیعملی اعراب بود، حالا هم تاریخ در حال تکرار است.
باید بیعملی را کنار گذاشت، از صدور بیانیههای محکومیت فراتر رفت و کلید پیروزی را در قفل نابودی رژیم صهیونیستی چرخاند.
چاره کار، تسریع تسلیح کرانه باختری است.
مهدی بختیاری