شیعه ، مکتبی است سرشار از هویت. اینکه یک مکتب یا مذهب یا عقیده بتواند سرتاسر وجود انسان را پر کند و آرمانها و احساسات و هنجارهای او را تعریف کند، یک نقطه قوت بزرگ برای آن مکتب به شمار میرود. چه عناصری باعث میشود شیعه تا این پایه هویتمند باشد؟ بهطور خلاصه عنصر ولایت و امامت. به بیان دقیقتر، این عاشورا، غدیر و ظهور است که هویت شیعه را شاکله میبخشد. معروف است که یک اندیشمند غربی در معرفی شیعه، به گذشته سرخ و آینده سبز شیعه اشاره میکند؛ که یعنی عاشورا و ظهور. اما این تعریف از غدیر غافل است؛ از گذشته سبز شیعه. آنچه به شیعه نیرو میبخشد، تنها انتقام مظلومیت حضرت امام حسین علیهالسلام نیست؛ بلکه خاطره غرورانگیز ولایت و حکومت امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز شیعه را به برپایی دوباره جهانی مبتنی بر اسلام ناب محمدی برمیانگیزد.
یکی از دلایلی که باعث میشود این حوادث تاریخی با محوریت اوصیای پیامبر خدا، یعنی غدیر و عاشورا این اندازه هویتبخش شوند، ظرفیت عمیق احساسی آنهاست که خودبهخود، باعث خلق مناسک جمعی و اجتماعی میشود. بخش مهمی از هویت، در بر وزها اجتماعی شکل پیدا میکند. چه در مورد افراد و اشخاص، چه در مورد افکار و مکاتب. وقتی دیگران ما را با دستنشان بدهند و بگویند این آقا پزشک است، این خانم معلم است، این پسر دانشجو است، این هویت با شدت بیشتری در ما تثبیت میشود. مناسک جمعی شیعه هم باعث میشود شیعیان هویت فکری و اعتقادی و مذهبی خود را به منصه ظهور بگذارند و دیگران آنها را به چشم شیعه ببینند. پس مناسک در شکلگیری هویت، بسیار تعیینکنندهاند. مناسک همچنین نوعی اعلام موضع، اعلام حیات، تبلیغ و ترویج و نماد ادامه داشتن وقایعی هستند که درگذشته رخداده اما کماکان جاری است. همانگونه که ما در محرم جاری بودن واقعه کربلا را به چشم میبینیم.
از میان این سه عنصر دارای مناسک هویتبخش، یعنی غدیر و عاشورا و ظهور، در سالهای پس از انقلاب عاشورا از همه پررنگتر بود. شاید روحیه شهادتطلبی و مصائبی که ملت مظلوم ایران گرفتار آنها بود، زمینه را بیشتر برای بروز و ظهور مناسک عاشورا و محرم اباعبداللهالحسین علیهالسلام مهیا میکرد.
قله و اوج این توجه به مناسک عاشورا، حماسه پیادهروی اربعین است. در این سالها مناسک غدیر و نیمه شعبان، قدری کمرنگتر شد. درحالیکه درگذشته هردوی این روزها مناسک بسیار مفصلی داشتهاند و همچون محرم، کل فضای جامعه را تغییر میدادهاند. بهطوریکه صغیر و کبیر بفهمند و لمس کنند امروز یک روز عادی نیست. اینکه چرا این مناسک کمرنگ شد، در جای دیگر قابلبحث است. میدانیم که مجالس و محافل اهلبیت بعد از انقلاب، صد برابر باشکوهتر از گذشته شد و اساسا حکومت طاغوت، نقش پررنگی در کمرنگ شدن این مناسک داشته است. اما بههرروی دریکی دو سال اخیر، توجه به غدیر و مهدویت رو به فزونی دارد. شاهد این ادعا، اجتماعات سلام فرمانده و «مهمونی ده کیلومتری غدیر» است.
زمانی که ملت تنها مظلوم بود، عمده توجهات به عاشورا بود. ایران، به نام امام حسین خورده است و در این شکی نیست. برپایی عزاداری سالار شهیدان، سالبهسال باید شکوهمندتر شود و خواهد شد و نهایتا به نوای «إن جدی الحسین» خواهد رسید. اما حالا ملت ایران هم مظلوم است و هم مقتدر. آرمان ظهور را نزدیکتر میبیند و هویت شیعی خود را مقتدرتر. حالا زمان آن است که مناسک جمعی و اجتماعی غدیر و نیمهشعبان در راستای بهرهگیری بیشتر از عناصر ولایت و مهدویت در کنار مظلومیت، پرشکوهتر از گذشته احیا شود.
در این میان البته نباید از آسیبشناسی مناسک غافل شد. اینکه مردم از احیای مناسک غدیر و مهدویت استقبال میکنند، نباید باعث شود برخی دستگاهها از استقبال، در جهت نشان دادن اقتدار هر چیزی و هر دستگاه و هر نهاد و هر حاکمیتی غیر از شیعه بهره ببرند. این مراسمها، مانور قدرتنمایی برای هیچ جریانی نیست؛ همانگونه که آمار شرکت در زیارت اربعین یک برگ برنده برای برخی دستگاهها نیست و نباید از آن استفاده سیاسی کرد. این رویدادهای باعظمت مردمی ازآنجهت سیاسی است که زندهبودن، آرمانمند بودن و حیات سیاسی شیعه را به رخ جهان میکشد و همه باید تنها خادم این جریان مبارک باشند. امروز بحمدالله اینگونه است و باید تا آخر نیز اینگونه بماند.
جواد شاملو