« رضا زبیب » سفیر جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا در یادداشتی در روزنامه لاراسون اسپانیا تحت عنوان «ریاست اسپانیا بر شورای اتحادیه اروپایی؛ فرصتی برای همکاری در راستای منافع مشترک» نوشت: اسپانیا در حالی از اول جولای (۱۰ تیرماه) ریاست شورای اتحادیه اروپایی را عهدهدار خواهد شد که این اتحادیه با همه دستاوردها و ظرفیتهای خود، در کنار چالشهای سنتی، با چالشهای جدید روبرو است. زمانی، «آنالیند» وزیرخارجه فقید سوئد گفته بود اتحادیه اروپایی در آغازه سده بیست و یکم با سؤالهای همیشگی و پاسخهای اندکی متفاوت روبرو خواهد بود، اما برگزیت، پروژه اتحادیه را با چالش متفاوتی روبرو کرد. جنگ اوکراین نیز با احیای چالشهایی مانند امواج پناهندگان، امنیت انرژی و برجسته سازی مفهوم امنیت، فصل مستقلی از سیاست خارجی اتحادیه را به خود اختصاص داده است و البته ارتباط معنیدار این مسائل با تقویت جریانهای ضد پروژه اتحادیه اروپا هم به نوبه خود غیرقابل چشم پوشی است. وجود این فهرست از چالشها، اهمیت مفاهیم و اهدافی مانند «خودمختاری راهبردی» اتحادیه اروپایی را کاهش نمیدهد. مادرید در چنین شرایطی ریاست این نهاد را برای پنجمین بار به عهده میگیرد.
آخرین بار که اسپانیا ریاست اتحادیه اروپایی را سال ۲۰۱۰ به عهده داشت، بحران مالی برخی کشورهای اروپایی موضوعی برجسته در اتحادیه بود. اما به نظر میرسد ابعاد، حساسیت و پیامدهای شرایط کنونی قابل مقایسه با بحران مالی یک دهه پیش نیست. این شرایط، اهمیت و مسئولیت اسپانیا را دوچندان میکند.
به موازات مسائل داخلی اتحادیه، سیاست خارجی و امنیتی را باید فضای متمایز، برجسته و پر مسأله از دستورکار اتحادیه و ریاست دورهای اسپانیا دانست. در این حوزه، به واقع اتحادیه با دو امر متمایز اما مرتبط روبروست: مسائل سیاست خارجی و امنیتی و مهمتر از آن، کیفیت برخورد با آنها. فهرست مسائل سیاست خارجی اتحادیه تقریبا روشن است، اما کیفیت رسیدگی به آنها میتواند کاملا متفاوت باشد. گویا خانم موگرینی نماینده عالی پیشین اتحادیه اروپایی در امور خارجی و سیاستهای امنیتی به همین دلیل گفته بود اتحادیه اروپایی باید به جای اینکه صرفا پرداخت کننده (Payer) برای کمک به پیامدهای ناشی از تحولات باشد، باید تبدیل به یک بازیگر (Player) در تحولات بشود.
غرب آسیا (یا خاورمیانه به بیان اروپایی) که من از آنجا میآیم، بدون تردید یکی از کانونهای اصلی تحولات منطقهای و بینالمللی است، لذا به صورت سنتی در مرکز توجهات اتحادیه اروپایی بوده و خواهد بود. امنیت دریانوردی، همگرایی در خلیج فارس برای ثبات، برجام، مبارزه با تروریسم و ضرورت رسیدگی به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن، و افغانستان را شاید بشود مهمترین مسائل در این حوزه دانست.
حفظ و تقویت امنیت دریانوردی در منطقه از محورهای مورد تاکید جمهوری اسلامی ایران بوده و هست. معتقدیم همه کشورهای باید مسؤولانه به این مهم کمک کرده و متقابلا از آن سود ببرند. تجربه نشان داده است حضور نظامی بیگانه در منطقه هیچ کمکی به امنیت منطقه و از جمله امنیت دریانوردی نمیکند، لذا اینگونه رویکردها باید پایان داده شود. کشورهای منطقه به عنوان اولین سودبرندگان از این مهم، بهترین حامیان امنیت دریانوردی هستند.
خلیج فارس خانه تاریخی و تفکیک ناپذیر کشورهای ساحلی آن است. تفاوت در رویکردها و منافع ملی امری طبیعی است اما ثبات، رفاه ملتها، حل مشکلات فرامرزی و ... طیف بزرگی از منافع مشترک را نشان میدهد که رسیدگی به آنها نهایتا تقویت کننده تامین منافع ملی هر کشوری در منطقه است. تجربه رژیم صدام نشان داد که یکجانبه گرایی متکی به بیگانه، نهایتا موجب بی ثباتی کل منطقه میشود، امری که پیامدهای ناگوار آن میتواند ابعاد فرامنطقهای داشته باشد. استقبال جمهوری اسلامی ایران از احیای روابط با دولت پادشاهی عربستان سعودی، در ادامه سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حمایت از همگرایی منطقهای و حل مشکلات از طریق گفتوگو محقق شد. جمهوری اسلامی ایران با باور عمیق به تجزیه ناپذیری ثبات و رفاه در منطقه، برای تقویت هر چه بیشتر این رویکرد در منطقه، دست همه همسایگان در خلیج فارس و کشورهای دوست را به گرمی می فشارد.
برجام که به عنوان نماد موفقی از چندجانبه گرایی شناخته میشود، نمونه برجسته اراده جمهوری اسلامی ایران برای حل مسائل از طریق دیپلماسی است. دستیابی به این توافق با مشارکت فعال نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، پیشینهای کمیاب از مشارکت موفق و موثر اتحادیه در حل یک مسأله بینالمللی را ایجاد کرده است. هرچند خروج یکجانبه آمریکا در ماه می ۲۰۱۸ از این توافق در نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و ناتوانی سه شریک اروپایی در پایبندی به تعهداتشان، این دستاورد را با چالش جدی روبرو کرده است، اما پایبندی دیرینه جمهوری اسلامی ایران به این توافق، پنجره احیای آن را همچنان باز نگهداشته است. اهتمام نماینده سیاست خارجی در این زمینه، فرصت بزرگی برای همکاری میان طرفین ایجاد کرده است. رعایت حق توسعه ملت ایران از جمله در توسعه فناوری هسته ای، پایان دادن به نقض حقوق ملت ایران از طریق توقف اعمال اقدامات یکجانبه قهرآمیز در قالب تحریمهای غیرقانونی، که متاسفانه حسب نظر گزارشگر سازمان ملل به «نقض جدی حقوق بشر» نیز رسیده است و نهایتا تامین الزامات پیمان منع گسترش - که متاسفانه قدرتهای موسوم به هستهای کمترین پایبندی به تعهدات آشکار خود ذیل این پیمان نداشتهاند- مثلث موفقیت در احیای این توافق را تشکیل میدهد.
تهدید بی سابقه تروریسم که با شکل گیری و گسترش برق آسای داعش در چند کشور منطقه، که به اعماق اروپا نیز رسیده بود، اکنون با بهای گزافی که ملتهای منطقه برای آن پرداخته اند به پایان رسیده است. اذعان عمومی ناظران و حتی سیاستمداران برجسته در منطقه بر آن است که داعش با فرماندهی موثر و از خود گذشتی مستشاران ایران سرکوب شد. اما پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن همچنان آزار دهنده است. کمک به بازسازی کشورهای آسیب دیده و بازگشت میلیونها پناهنده سوری اجتناب ناپذیر است.
ملت افغانستان از زمان اشغال توسط شوروی تاکنون عملا هزینه سیاست کوتاهبینانه آمریکا را داده اند. بار اول پس از شکست تجاوز و عقب نشینی شوروی، این مردم مظلوم به حال خود رها شدند. حمایت موثر جمهوری اسلامی ایران موجب موفقیت دیپلماسی برای تشکیل یک دولت وحدت ملی در اجلاس بن (سال ۲۰۰۱) شد که متاسفانه به دلیل مشکلات داخلی و دخالت بیگانه نتوانست پایدار بماند. پس از دو دهه ماموریت ناموفق ائتلاف در افغانستان، گویا بار دیگر این ملت به حال خود رها شده و حقوق اولیه انسانی در آن با چالش جدی روبرو است. جمهوری اسلامی ایران تشکیل دولت فراگیر و رعایت حقوق بشر را برای حرکت به سمت بهبود اوضاع در افغانستان اجتنابناپذیر میداند.
تجربه نشان داده است رها کردن شکافهای ایجاد شده در اثر بحرانهای امنیتی و سیاسی و اجتماعی، مانند آنچه در مورد پیامدهای تروریسم و افغانستان گفته شد، کمکی به امنیت جمعی در جهان به هم پیوسته کنونی نمیکند.
ایران و اتحادیه اروپایی از دیرباز همکاری نزدیک و بعضا موثری داشتهاند. فهرست محدود مسائلی که اشاره شد نشاندهنده مسائل یا حتی منافع مشترک است. بدون تردید مسائل بیشتری نیز وجود دارد و هر رابطهای نیز شامل برخی تفاوت دیدگاهها و منافع است. جمهوری اسلامی ایران بازیگری موثر با نقشی سازنده در غرب آسیا و خلیج فارس است؛ جایی که اتحادیه اروپایی منافع مشخصی دارد. اسپانیا به عنوان کشوری مدیترانهای، نزدیکترین کشور و فرهنگ به این منطقه است. این مهم در کنار چهار قرن روابط دوستانه ایران و اسپانیا، فرصتی کمنظیر برای بازنگری و بهبود رویکرد اتحادیه اروپایی نسبت به منطقه در راستای ایفای نقشی هرچه موثرتر را فراهم کرده است. تکیه بر واقعگرایی و احترام به دیگران در سنت دیپلماسی اسپانیا، ضامن موفقیت مادرید در ریاست دورهای خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران از رایزنی نزدیک با ریاست دورهای در این راستا استقبال و برای این مهم اعلام آمادگی میکند.