دومین دور سفرهای استانی دولت سیزدهم در شرایطی آغاز شد که کشور در یک شرایط ملتهب امنیتی و اقتصادی قرار داشت. انباشت بحرانهای معیشتی که حاصل یک دهه عقبماندگی و درجا زدن کشور بود، از یکسو و آشوبهای خیابانی از سوی دیگر، باعث شده بود تردیدهای جدی نسبت به بازخورد مثبت مردم به سفرهای رئیسجمهور به وجود آید. با این حال آغاز سفرهای حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی با افزایش استقبال عمومی از سوی مردم استانهای مختلف همراه شد؛ استقبالی که شاید بتوان گفت با حیرت دولتمردان نیز مواجه شد. در آخرین مورد این سفرها رئیسی میهمان مردم آذربایجان شرقی بود. این سفر با استقبال گرم و کمنظیر مردم تبریز همراه بود؛ استقبالی که در کنار قوت قلب دادن به دولتمردان باعث دلسردی و عصبانیت ضدانقلاب نیز شد. آنها که در ماههای گذشته در این توهم بودند که میان مردم و نظام یک گسست ترمیمناپذیر شکل گرفته، این بار شاهد تراکم جمعیتی بودند که به استقبال رئیس قوه مجریه آمده است.
پرسش کلیدی در چنین شرایطی این است: راز استقبال مردم از رئیسجمهور چیست؟
یقینا پاسخ این سوال را در متغیرهای متعددی باید پیدا کرد. شاید نخستین عامل در ادامه این استقبالها باور مردم به پویایی و عزم دولت برای تغییر شرایط است، به این معنا که اگرچه هنوز بسیاری از مشکلات حل نشده است اما این تصور و باور وجود دارد که دولت سیزدهم- برخلاف دولت سابق- نسبت به مشکلات بیتفاوت نیست. عامل دیگری که مصادیق آن عیانتر است، غیرنمایشی بودن دور نخست سفرهای استانی است. حالا مردم هر استان شاهد تحقق تدریجی وعدههای دولت هستند که با تحقق هر وعده، رضایت مردم هر شهر از دولت افزایش مییابد. دیگر عاملی که در این میان تاثیرگذار بوده، مشی دولت در ارتباطگیری با مردم است که دولت و ملت را همدل کرده است.
قاب ماندگار استقبال مردم از رئیسجمهور در تبریز را باید جلوه روشنی از «ایمان و امید» جامعه نسبت به امکان بهبود شرایط و عبور از بزنگاه دشوار فعلی دانست. مردم ایران در برهههای مختلف این قاعده را ثابت کردهاند که در سختترین شرایط نیز قدردان نیروهای خدوم خواهند بود. بر همین مبنا آنچه را در دور دوم سفرهای استانی جلوهگر شده است باید مهمترین سرمایه دولت در مواجهه با مشکلات دانست.
محمد سلحشور