نگذارید اینها کهنه شود!

«... آن وقتی که مثلاً فرمانده گردان در وسط معرکه احساس میکند نیروهایش بُریده‌اند، امکانات ندارند، دستگاه ندارند، دشمن هم با دویست تانک دارد می‌آید طرف خاک‌ریز اینها و برای اینکه روحیه بدهد به بچّه‌های خودش میرود روی خاک‌ریز می‌ایستد برای بچّه‌ها حرف میزند، اینها به‌زبان آسان است؛ این کارهای بزرگ، این حرکاتِ انصافاً فوقِ طاقتِ متعارفِ بشری، عظمتش خیلی زیاد است؛ نگذارید اینها کهنه بشود.»

این متن که شبیه قسمتی از یک فیلمنامه دفاع مقدسی است و صحنه‌ای حماسی و احیانا غیرقابل باور برای عده‌ای را در ذهن به تصویر می‌کشد، فرازی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس یازدهم شورای اسلامی است.

این صحنه اما به اشکال گوناگون در دوران هشت سال دفاع مقدس بارها و بارها توسط فرماندهان رده‌های مختلف تکرار شد و برهه‌ای غرور آفرین و متفاوت را در تاریخ ایران عزیز و پرافتخار به ثبت رساند.

آیا چنین صحنه‌هایی با پایان جنگ، به اتمام رسید و به تاریخ سپرده شد؟

پاسخ این پرسش، قاطعانه منفی است؛ نه تنها چنین رشادت ها و دلاورمردی ها با پایان یافتن دوران دفاع مقدس پایان نیافت بلکه در میدان های دیگر اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی که چه بسا دشوارتر هم بود تکرار شد!

در هر عرصه‌ای که امواج سهمگین نمی‌شود و نمی‌توانیم یا نباید بشود و نمی‌گذاریم به سمت یک تصمیم و یا پروژه انقلابی سرازیر شود و  بخواهد دست‌اندرکاران و مرتبطین با آن تصمیم یا پروژه را زمین‌گر و ناامید سازد آنگاه در میان این امواج سهمگین، دلاورمردی باایمان، استوار، مصمم و البته خردمند و باتدبیر سربلند کند و با نمی‌توانیم ها و نمی شودها و نمی ‌گذاریم ها مقابله نماید، همان صحنه افتخار آفرین دفاع مقدس در برابر غرش تانکها را تکرار و بازسازی کرده است!

امروز تانکها از حرکت بازایستاده‌اند اما غرش و هیاهوی جنگ نرم از سوی رسانه‌ها و جریان های داخلی و خارجی طنین‌انداز است و اتفاقا و متأسفانه تأثیرش چه بسا بیش از تانک های جنگی فولادین نمایان می باشد.

امروز فعالان فرهنگی، رسانه‌ای، سیاسی، اقتصادی و علمی و یا نمایندگان مجلس و دولتمردانی که بی توجه به تبلیغات منفی دشمن و کارشکنی ها و یا کارنابلدی های این و آن، شجاعانه، مؤمنانه و عاقلانه میدان را ترک نکرده و با امواج ناامیدی مبارزه می‌کنند همان فرمانده گردان، تیپ یا لشکری هستند که هنگام تک یا پاتک دشمن بر فراز خاکریز رفته رجز می‌خواند و به نیروهایش روحیه می‌دهد؛ البته نه با رجز غیرواقعی و یا وعده‌های توخالی و اصطلاحا" بلوف زدن بلکه متکی بر توانمندی ها و ظرفیت های واقعی و دهها یا صدها تجربه موفقی که پشت سر گذاشته شده است.

نگذارید اینها کهنه شود!

اوج این تلفیق شجاعت و تدبیر و مرعوب یأس ‌آفرینی تانک‌ها و موشک‌های مجازی نشدن و دیگران را در میدان ایستادگی و مبارزه نگه داشتن را در دهه اول انقلاب در کنش ‌ها و واکنش‌های امام خمینی(ره) می‌دیدیم و پس از ایشان در خود رهبر حکیم انقلاب اسلامی.

لذا همانگونه که نباید گذاشت آن حماسه آفرین‌های دوران دفاع مقدس فراموش شوند باید از حماسه هایی که پس از دفاع مقدس و با الهام از آنها خلق شده و می‌شود و خالقان آن حماسه‌ها نیز پاسداری کنیم.