مجیدی با بیان اینکه در واقع در طول این سالها سهم ایران از حقابه هیرمند داده نشده است و آبی که از هیرمند وارد ایران شده ناشی از سیلابها بوده است، افزود: تا قبل از سال ۱۳۹۹ منطقه سیستان از طریق این سیلابها سیراب میشد که میزان آن حدود یک تا سه میلیارد متر مکعب بود.
این کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه اگر بخواهیم با این بدعهدی افغانستانیها بر اساس رویکرد دیپلماسی و بینالمللی برخورد کنیم میتوانیم از ظرفیت نهادهای بینالمللی در این ارتباط استفاده کنیم، گفت: ما میتوانیم شکایتمان از بد عهدی کشور افغانستان در این زمینه را در سازمان ملل ثبت کنیم و یا اینکه با توجه به کنوانسیون رامسر شکایت و اعتراض خود را در این ارتباط پیگیری کنیم.
مجیدی با انتقاد از برخی از پیشنهادات مطرح شده در روزهای اخیر در فضای مجازی در ارتباط با افغانستان از جمله اینکه مثلا در اعتراض به اینکه افغانستان حقابه ایران را پرداخت نمیکند، مهاجران افغانستانی را از ایران اخراج کنیم و یا اینکه ایران برخورد نظامی با افغانستان در این زمینه داشته باشد و اقدام به پرتاب موشک به سد کمال خان یا کجکی کند، گفت: ما باید از برخوردهای پوپولیستی و احساساتی در این زمینه خودداری کنیم و با خردمندی و عقلانیت مسائل در این زمینه را پیگیری کنیم.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اعتقاد بر اینکه طی این سالها در ارتباط با پیگیری حقابه ایران از هیرمند و مجبور کردن مقامات افغانستانی بر انجام تعهداتشان در این زمینه مماشات دیپلماتیک داشتیم، گفت: در سال ۱۸۵۶ پیمان پاریس بین ایران و افغانستان به امضا رسید و بر اساس این معاهده ایران از ادعای خود بر هرات چشمپوشی کرد و هرات در سال ۱۸۶۳ به افغانستان ملحق گشت و ایران موجودیت کشوری به نام افغانستان را به رسمیت شناخت و در همین چارچوب ایران و افغانستان تصمیم گرفتند که در ارتباط با موضوع هیرمند بر اساس رژیم حقوقی رودخانههای مشترک و مرزی عمل کنند.
این کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به اختلافات ایران و افغانستان طی این سالها در ارتباط با موضوع هیرمند، گفت: در سال ۱۹۳۸ در پی روابط خوبی که بین رضا شاه و حاکمان وقت افغانستان وجود داشت آنها مقداری از سهم ایران از هیرمند را پرداخت کردند و اعلامیهای بین دو کشور بسته شد و این اعلامیه حتی در مجلس شورای ملی ایران نیز تصویب شد ولی مجلس افغانستان حاضر به تصویب اعلامیه نشد و در پی آن، افغانها شروع به کندن نهرهای بقرا و سراج به صورت مهندسی شده کردند که ایران را از بخش عمده آب هیرمند محروم کرد.
مجیدی با بیان اینکه در طول سالهای مورد اشاره تا سال ۱۹۷۳ طرف افغانستانی چندین بار اقدام به بستن آب روی ایران کرده و این باعث کوچ تعداد زیادی از مردم در این منطقه شده است، ادامه داد: در سال ۱۹۷۰ که شوروی کنترل افغانستان را بر عهده گرفت بار دیگر تنش مرزی بین ایران و افغانستان بالا گرفت و در سال ۱۹۷۳ با وساطت برخی از کشورها از جمله آمریکا و کانادا توافقی بین ایران و افغانستان امضا شد که طرف امضا کننده ایران امیر عباس هویدا و طرف افغانستانی محمد موسی شفیق بود که البته مدتی بعد شفیق به دلیل امضاء این معاهده و با اتهام خیانت به افغانستان اعدام شد.
وی با بیان اینکه در سال ۱۹۹۸ که طالبان مسئولیت امور در افغانستان را بر عهده گرفت آنها به طور کامل درهای سد کجکی را بستند و در همان زمان حدود ۱۳۰ هزار نفر از مردم زابل مجبور به مهاجرت به دیگر نقاط ایران از جمله گلستان شدند، گفت: بعد از اینکه حکومت طالبان توسط آمریکاییها سقوط کرد و دولت حامد کرزای بر سر کار آمد در پی رایزنیهایی که بین دولت خاتمی و دولت کرزای برگزار شد افغانستانیها برای یکبار حقابه ایران را از هیرمند پرداخت کردند.
این کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه در سال ۱۳۹۹ سد کمال خان توسط ترکها با پول برخی از کشورهای عربی و با دستور آمریکاییها بر روی هیرمند ساخته و افتتاح شد، گفت: به نظر میرسد یکی از اهداف اصلی ساختن این سد خشکاندن شرق ایران بوده است.
وی با اشاره به ویژگیهای سد کمال خان اظهار کرد: به طور معمول ۶۰ روز آب پشت این سد است و مابقی روزها این سد خشک است. در واقع این یک سد انحرافی است به منظور اینکه جلوی ورود سیلابها به ایران گرفته شود.
این کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه حتی به فرض ما بخواهیم اقدام به نابودی سد کمال خان کنیم این موضوع تاثیری در تامین آب منطقه سیستان نخواهد داشت؛ چرا که همانطور که اشاره شد این سد در بیشتر روزها خشک است، افزود: اگر سد کجکی نیز مورد آسیب قرار بگیرد این مسئله باعث زیر آب رفتن تعداد زیادی روستا در افغانستان و ایجاد فاجعه انسانی میشود. بنابراین برخی از کسانی که چنین تحلیلهایی را مطرح میکنند متوجه ابعاد فنی و همچنین انسانی مسائل مرتبط نیستند.
وی با تاکید مجدد مبنی بر اینکه باید در ارتباط با موضوع حقابه و گرفتن حق ایران در این زمینه خردمندانه برخورد کنیم، اظهار کرد: یکی از راهکارها در این زمینه این است که همکاریهای اقتصادی و تجاری خود را با افغانستان افزایش دهیم و به نوعی زیرساختهای افغانستان را در حوزههایی مثل برق به خود وابسته کنیم و این وابستگی باعث میشود که دولت افغانستان نیز در اجرای تعهدات خود نسبت به ایران احساس مسئولیت کند و متوجه باشد که عدم اجرای مسئولیتهایش در این زمینه عواقب بدی برایش به همراه خواهد داشت.
این کارشناس مسائل افغانستان در بخش دیگری از صحبتهای خود با اعتقاد بر اینکه حتی اگر ما بطور کامل سهم خود را از حق آبه هیرمند نیز دریافت کنیم باز هم این موضوع پاسخگوی نیاز مردم سیستان نیست و مردم در این منطقه باز هم مجبور به مهاجرت خواهند شد، گفت: این منطقه برای تامین آب شرب خود به حدود ۷۰ میلیون متر مکعب برای آب احتیاج دارد و یکی از راهکارها برای تامین این آب احداث چاههای عمیق بر روی سفرههای آبی زیرزمینی پایدار در آن منطقه است.
وی با بیان اینکه با توجه به وجود سفرههای آبی پایدار ما میتوانیم با احداث حدود ۱۰۰ چاه عمیق تا حدود زیادی مشکل آب در آن منطقه را حل کنیم، افزود: در آن منطقه از اردیبهشت تا پایان آبان ماه شاهد وزش بادهایی با سرعت هفت تا ۹ متر بر ثانیه هستیم که با استفاده از توربین بادی میتوانیم از این ظرفیت برای تولید برق در آن منطقه استفاده کنیم.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود با انتقاد مجدد از برخی از طرحها و مطالب منتشر شده در فضای مجازی در ارتباط با نحوه برخورد با افغانستان از جمله ایجاد درگیری بین ایران و طالبان، گفت: متاسفانه برخی در ارتباط با این قضیه احساسی برخورد میکنند و یا این ادعا را مطرح کنند که ایران در قضیه طالبان منفعل بوده است و یا در برابر آن کوتاه آمده است در صورتی که باید توجه داشت هر گونه درگیری بین ما و طالبان باعث خشنودی آمریکا، رژیم صهیونیستی و ... خواهد شد و نتیجه این درگیری هیچ نفعی برای ما به همراه نخواهد داشت. ما باید در ارتباط با موضوع افغانستان با خردمندی رفتار کنیم و از برخوردها و تحلیلهای احساسی اجتناب کنیم.