تصویری که این روزها آمریکاییها از جریان اصلی رسانهای کشورشان دارند، تقریبا شبیه همان سیمایی است که از رئیسجمهور سالخورده هپروتیشان جو بایدن سراغ دارند. تحقیقات چند سال اخیر در زمینه افکار عمومی آمریکا نشان میدهد جریان اصلی و رسمی رسانهای، کاملا از واقعیات و مسائل معتنابه جامعه پرت افتاده است. حتی رویدادهای بشدت توجهبرانگیز سالهای اخیر چون همهگیری کرونا و جنگ اوکراین هم نتوانسته به کارتل صهیونیستی حاکم بر مدیای آمریکا کمک کند رسانههای مرکزگرای پر اسم و رسمشان چون «سیانان»، «انبیسی»، بلومبرگ، فاکسنیوز، نیویورکتایمز، والاستریت ژورنال، واشنگتنپست و... را در مرکز توجه جامعه آمریکایی نگاه دارند و افکار عمومی به سرعت درگیر روند مرکزیتزدایی (decentralization) شده است.
بویژه طی ۷ سال گذشته در روندی که از کارزار انتخاباتی سال 2016 دونالد ترامپ آغاز شد، رسانهها بشدت نزد افکار عمومی یانکیها مفتضح شدهاند. این روند با برنده شدن ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری و روی کار آمدنش در کاخ سفید و مطرح شدن نظریه ضد رسانهای «فیکنیوز»، از رأس قدرت واشنگتن ادامه یافت و سپس با شکست ترامپ و پیروزی بایدن و رسانههای لیبرال جریان اصلی علیه دشمن مشترک جمهوریخواهشان و در نهایت رسیدن این پیرمرد آلزایمری دموکرات به قدرت همراه با موجی گسترده از سانسور دولتی و کنترل رسانههای جمعی به اوج رسید.
جالب اینکه بازگشت دموکراتها به قدرت با سردمداری معاون پیشین اوباما در کاخ سفید، همراه با تلاشی مذبوحانه توسط پیرسالاران حاکمیت واشنگتن برای مسلط کردن مجدد رسانههای جریان اصلیشان بر افکار عمومی آن هم با وجود پدیدار شدن برتری شبکههای اجتماعی در این عرصه بود. نمونههای عینی آن کارزارهای سنگین رصد و تفتیش عقاید مدرن توسط «افبیآی» بود که بویژه در ۳ محور اصلی «ترامپزدایی» و«جنگ اوکراین» - هر دو شامل روسهراسی - و «فرهنگ نفی» - شامل حذف مخالفان دگرباشی جنسی- به راه افتاد ولی امروز این کارزارها عملا شکست خوردهاند. ورشکستگی اجرایی و اقتصادی دولت بایدن قطعا در این مورد موثر بوده اما نمیتوان منکر این واقعیت شد که جامعه نیز به نوبه خود تلاش حاکمیت برای حقنه کردن نگاه منطبق با منافع خود در قالب ایدئولوژی لیبرال را پس زده است.
پاییز سال گذشته در حاشیه افکارسنجیهای مربوط به انتخابات میاندورهای کنگره، روزنامه نیویورکتایمز و موسسه گالوپ نظرسنجیهایی برگزار کردند که پرده از بیاعتمادی عمیق رایدهندگان معمولی و مستقل آمریکایی به رسانههای جریان اصلی برداشت. هر چند خبر مربوط به این نظرسنجیها هیچگاه در رسانههای جریان اصلی انعکاس نیافت و فقط توسط تارنمای هیل (ارگان کنگره) و سایت یاهو منتشر شد اما این اتفاق توجه یک تحلیلگر کانادایی به نام «دومینیک مسترآنجلو» را به خود جلب کرد.
یک مفسر کانادایی متوجه یک واقعیت کمی شده است که درباره نظرسنجی هفته گذشته نیویورکتایمز و کالج سیهنا از 792 رایدهنده ثبتنام شده بود. در حالی که نظرسنجی بر انتخابات میان دورهای ایالات متحده متمرکز بود، اطلاعات آن نشان داد اکثریت نهتنها به رسانهها اعتماد ندارند، بلکه آنها را تهدیدی برای دموکراسی میدانند. او در این مورد توئیتهایی مجزا به فاصله ۲ روز (18 و 19 اکتبر 2022) نوشت. در توئیت اول آورد: «(نظرسنجی) گالوپ نشان داد فقط 34 درصد آمریکاییها معتقدند سازمانهای خبری بزرگ به طور کامل، دقیق و منصفانه درباره رویدادهای جاری گزارش میدهند که تنها 2 درصد بیشتر از سال 2016 است که کمترین درصدی است که تاکنون ثبت شده است. حتی درصد بیشتری از آمریکاییها (38 درصد) گفتند اصلاً به روزنامهها، تلویزیونها و رادیوها برای گزارش منصفانه و دقیق اخبار اعتماد ندارند، در حالی که 27 درصد اظهار داشتند به رسانهها اعتماد دارند و فقط 7 درصد اظهار داشتند: مقدار زیادی از اعتماد».
مسترآنجلو در توئیت دوم آورد: «نظرسنجی (مشترک) نیویورکتایمز - کالج سیهنا که روز سهشنبه منتشر شد نشان داد 59 درصد رایدهندگان، رسانهها را تهدیدی بزرگ برای دموکراسی میدانند در حالی که 25 درصد گفتند مطبوعات تهدیدی جزئی هستند و تنها 15 درصد گفتند هیچ تهدیدی وجود ندارد... این شکاف در امتداد خطوط حزبی بشدت کاهش یافت، به طوری که 87 درصد رایدهندگانی که سال 2020 از ترامپ رئیسجمهور سابق حمایت کردند، نشان دادند رسانهها را یک تهدید بزرگ میدانند، در حالی که 33 درصد رایدهندگان حامی بایدن در آن چرخه انتخابات همین را گفتند».
چنین شکاف شدیدی باید به خودی خود باعث ایجاد برخی افکار منفی درباره انحراف جریان اصلی رسانه شود. حتی نیویورکتایمز در گزارشهای خود درباره انتخابات میاندورهای 2022، رایدهندگان را به طرز قابل توجهی بیتفاوت توصیف کرده بود.
همان زمان انتشار یک نظرسنجی آرشیو شده از سال 1969 نشان داد آمریکاییها آن زمان به مطبوعات اعتماد زیادی داشتند. این نتیجه تغییری تکنولوژیک در جامعه آمریکاست. زمانی رسانههای اصلی راهی بودند که مردم را از اخبار، آب و هوا، ورزش، سرگرمیها و بازارهای مختلف مطلع میکردند اما حالا اینترنت جای آنها را گرفته است.
در واکنش به این ناکامی به نظر میرسد رسانههای جریان اصلی که کارکرد حیاتی خود را از دست دادهاند، توسط گروهها و اهداف نخبگان تسخیر شدهاند و عینیت دیگر حتی یک هدف نیست. این تغییر منجر به کاهش مهارتهای اساسی رسانهای میشود. به نوبه خود، نادیده گرفتن رسانهها برای سیاستمداران بسیار آسانتر است.
در حالی که رایدهندگان مورد بررسی در نظرسنجی نیویورکتایمز - کالج سیهنا، ممکن است دقیقا ندانند چه بلایی بر سر رسانههای رسمی آمده اما آنها جو منفی را حس میکنند و رسانهها را تهدیدی برای دموکراسی میدانند زیرا مشخص نیست آنها واقعاً نماینده چه کسی هستند و اخبار را از کجا به گوش عموم میرسانند.
در همان حال که اکثریت آمریکاییهای خسته از سلطه رسانهای سنتی مرکزگرا به دنبال جایگزین منابع اطلاعاتی میگردند، نوع دسترسی مستقیم و تعاملی رسانههای نسل جدید به آحاد افراد جامعه نیز به خارج شدن هر چه بیشتر افکار عمومی از کنترل دستگاه پروپاگاندای دولتی واشنگتن کمک میکند.
دوشنبه هفته پیش انتشار تصاویری غیرواقعی از وقوع انفجاری در جوار ساختمان پنتاگون (مقر مرکزی وزارت دفاع ایالاتمتحده) که توسط هوش مصنوعی ایجاد شده بود، یک هراس عمومی بیسابقه در افکار عمومی یانکیها ایجاد کرد به طوری که بازار سهام و دیگر بازارهای مالی را متاثر کرد(!)
حتی تکذیبیه سخنگوی پنتاگون در این مورد که هیچ انفجاری صبح روز دوشنبه نزدیک این ساختمان 5 ضلعی معروف در آرلینگتون ویرجینیا در فاصله چند کیلومتری کاخ سفید رخ نداده، چندان مورد توجه مخاطبان فضای مجازی قرار نگرفت.
به این ترتیب رسانههای جریان اصلی بلافاصله تلاش کردند به موضوع رسمی پروپاگاندای دولت بایدن یعنی روسهراسی دامن بزنند. در این مورد گزارش چند روز پیش روزنامه نیویورکتایمز - ستاد رسانهای اصلی دموکراتها - مورد توجه قرار گرفت که درباره استفاده نامطلوب از هوش مصنوعی در آینده هشدار داده بود. همچنین رسانههای رسمی در چارچوب شرقهراسی تلاش کردند موضوع اختلاف مقامات پنتاگون با چینیها درباره تراشههای رایانهای مورد استفاده برای هوش مصنوعی را نیز به خبر این حادثه تگ کنند.
جامعه اما رهیافت خاص خود را دارد. به گزارش بیزنس، تنها یک ساعت پس از آنکه تصویر ساختگی مزبور توسط هوش مصنوعی از سوی برخی حسابهای توئیتری منتشر شد، وحشت جامعه آمریکا را حتی در سطح نخبگانی در برگرفت به طوری که هیجان فروش در بازارها به وجود آمد.
بر اساس این گزارش، شاخص S&P 500 از صبح دوشنبه صرفا به خاطر ویروسی شدن تصاویری تاییدنشده در شبکههای اجتماعی فرو ریخت. پس از 24 ساعت همچنان نه کسی انتشار این تصاویر را بر عهده گرفت و نه مسبب آن کشف شد، اگرچه «یونوس پاکسوی» خبرنگار واشنگتنپست ادعا کرد انتشار این تصویر کار عوامل روس بوده است. به عبارت دیگر، رسانههای جریان اصلی و حاکمیت پشت سر آنها مثل هر موجودیت در حال زوالی تلاش میکنند مرگ تدریجی خود را انکار کنند یا برای آن بهانههایی بتراشند.
اظهار نظرهای صریح اخیر مقامات ارشد آمریکایی اما درباره مرگ رسانههای جریان اصلی کاملا گویاست. جدا از ترامپ که خود را به عنوان دشمن رسانههای جریان اصلی معرفی کرده است، شخصیتهای برجسته هر ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه در ماههای اخیر، دیکتاتوری رسانهای بایدن را ملامت کردهاند. تولسی گبرد، نماینده خانه نمایندگان کنگره از هاوائی و یکی از محبوبترین همحزبیهای بایدن، اخیرا در حاشیه راهپیمایی بزرگ علیه دخالت واشنگتن در جنگ شرق اروپا، صریحا به رسانههای جریان اصلی آمریکا تاخت که تلاش میکنند در یک پروپاگاندای وسیع، موضع جنگطلبانه کاخ سفید برای ادامه جنگ در اوکراین را به عنوان دیدگاه عمومی به مخاطبان داخلی و بینالمللی خود حقنه کنند. خانم نماینده و چند شخصیت ضدجنگ همراهش صریحا از بیاعتمادی عمومی به چنین رسانههایی صحبت کردند.
از طرف دیگر، هفته گذشته سناتور لیندسی گراهام یکی از بازهای شکاری جمهوریخواه که دستکم در موضوع جنگ اوکراین در کنار حلقه جنگطلبان نومحافظهکار دولت بایدن قرار میگیرد، نتوانست بر سانسور بیشرمانه رسوایی خانواده بایدن چشم ببندد و صریحا از مرگ رسانههای جریان اصلی گفت.
او هفته گذشته گفت گزارش افشاگرانه هفته پیش «جان دورهام» نهتنها نشان میدهد «افبیآی» بهطور نادرست تحقیقات «روسیه گیت» را برای جلوگیری از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور راهاندازی کرده است، بلکه رسانههای قدیمی به دلیل تبلیغات دروغین با انگیزه سیاسی مورد تحسین دولت قرار میگیرند.
گراهام به شبکه فاکسنیوز گفت: «به نیویورکتایمز و واشنگتنپست جایزه پولیتزر برای نوشتن یکسری مطالب مزخرف با انگیزه سیاسی داده شد. وقتی نوبت به گزارشدهی درباره دونالد ترامپ میرسد، رسانههای اصلی مردهاند».
سناتور جمهوریخواه کارولینای جنوبی با آنکه خود در مقطعی جزو طرفداران پرونده دخالت روسیه در امور سیاسی آمریکا بود، حالا این پرونده را کلا دروغ و یک برنامه سیاسی ضدترامپ میخواند. اشاره او به گزارش 300 صفحهای است که دوشنبه هفته گذشته توسط جان دورهام، بازرس ویژه ایالاتمتحده منتشر شد و نشان داد «افبیآی» شواهد کافی برای توجیه تحقیقات موسوم به «توفان متقاطع» خود را ندارد و به خود زحمتی برای تأیید اطلاعات مشکوک ارائهشده توسط دشمنان سیاسی ترامپ نداده است.
گراهام یافتههای دورهام را «ویرانگر و مایه لعنت حاکمیت قانون در آمریکا» خواند، در حالی که رسانههای سنتی و رهبران حزب دموکرات از جدی گرفتن آن خودداری کردهاند. او از کریستوفر رای، دادستان کل ایالاتمتحده و رئیس «افبیآی» خواست از افرادی که زندگی آنها توسط پرونده روسیه گیت خراب شده است عذرخواهی کنند.
او حتی پا را از این هم فراتر گذاشت و گفت دروغگویی رسانههای سنتی به میلیونها محافظهکار و راستگرا باعث عصبانیت آنها و در نتیجه تردید میلیونها آمریکایی به استقلال سیستم قضایی این کشور خواهد شد. بماند که همین حالا انتشار مستمر نتایج نظرسنجیهای عمومی حکایت از افول اقبال بایدن و دموکراتها و اقبال دوباره به ترامپ و جمهوریخواهان رادیکال، حتی به رغم بازداشت و دادگاهی شدن رئیسجمهور پیشین دارد.
* جدیدترین نمونه بیاعتمادی آمریکاییها به رسانههای بزرگ
در عین حال نظرسنجیها درباره موضوعات روسهراسانه و شرقهراسانه - که محور تبلیغات سیاسی دولت دموکراتها را تشکیل میدهد- حاکی از بیتفاوتی کامل یا نسبی جامعه آمریکا به آنهاست. به عنوان مثال وقتی در نخستین روزهای آغاز جنگ اوکراین، موسسه پیو- بزرگترین نهاد افکارسنجی ایالاتمتحده با ارتباطات آشکار با نهادهای قدرت واشنگتن- اقدام به انتشار یک نظرسنجی سفارشی و جهتدار توسط پنتاگون درباره درصد بالای دشمنانگاری یانکیها نسبت به روسیه کرد، تحقیقات مستقلتر نشان داد بسیاری از آمریکاییها اصلا به موضوع روسیه- فارغ از اینکه یک مساله مثبت یا منفی باشد - فکر نمیکنند. یکی از این نظرسنجیها که توسط فاکسنیوز منتشر شد نشان داد تنها 10 درصد آمریکاییها روسیه را یک مشکل برمیشمارند.
از آنجا که روسهراسی، مهمترین رویکرد تبلیغات سیاسی رهبری فعلی کاخ سفید محسوب میشود، مطالعه میزان اعتماد افکار عمومی به این موضوع میتواند میزان اعتماد کل جامعه به رسانههای جریان اصلی آمریکا را برملا کند.
نظرسنجی جدید هاروارد کپس- هریس نشان میدهد اکثر آمریکاییها بر این باورند تحقیقات مربوط به پرونده «روسیه گیت» از دونالد ترامپ بر اساس دروغ بوده و خانواده جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در ارتکاب جرم نفوذ در این کشور دست داشتهاند.
این نظرسنجی که جمعه گذشته منتشر شد، نشان داد 56 درصد رایدهندگان معتقدند ادعای تبانی ترامپ با روسیه برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 2016 یک «داستان نادرست» بوده است. همین درصد بر این باورند که پرونده استیل که مبنای تحقیقات «افبیآی» درباره کمپین ترامپ قرار گرفته دروغ بوده است.
از هر 10 شرکتکننده در نظرسنجی مزبور، 7 نفر گفتهاند از اینکه گزارش هفته گذشته جان دورهام، نقض استانداردها توسط «افبیآی» در جریان تحقیقات درباره پرونده ترامپ و روسیه را فاش ساخته و تبدیل به قیفی برای «اطلاعات نادرست» منتشره توسط ستاد انتخاباتی هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها در انتخابات 2016 شده است، تعجب نکردهاند. به همین ترتیب، 70 درصد پاسخدهندگان نگران مداخله «افبیآی» و آژانسهای اطلاعاتی آمریکا در انتخاباتهای ریاستجمهوری بودند و 71 درصد بر این باورند دولت فدرال برای جلوگیری از چنین دخالتهایی به اصلاحات گسترده نیاز دارد.
این در حالی است که «سیانان» و دیگر رسانههای جریان اصلی آمریکا گزارش دورهام را کماهمیت جلوه دادند و یافتههای دادستان ویژه درباره «افبیآی» را «هیچ چیز بزرگ» خواندند. درست قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا بود که این رسانهها گزارش مقامات اطلاعاتی دولت سابق مبنی بر وجود اطلاعات تکاندهنده درباره فساد و ارتباط خارجی خانواده بایدن - که منبع آن لپتاپ کشفشده هانتر بایدن بود - را به کارزار اطلاعات نادرست روسیه نسبت دادند.
در نظرسنجی اخیر هاروارد کپس- هریس همچنین 63 درصد بر این باورند هانتر بایدن در نفوذ غیرقانونی و فرار مالیاتی شرکت داشته در حالی که 53 درصد فکر میکنند جو بایدن در دوره معاونت ریاستجمهوری چنین جرمی را مرتکب شده است. 55 درصد شرکتکنندگان نیز معتقدند «افبیآی» و وزارت دادگستری آمریکا واقعاً درباره فساد ادعایی خانواده بایدن تحقیق نمیکنند و 59 درصد فکر میکنند اتهام درباره کارزار اطلاعاتی نادرست روسیه دروغ است.
جالب اینکه نظرسنجی مزبور، نظرات نگرانکننده آمریکاییها درباره بایدن نسبت به چشمانداز انتخابات ر یاستجمهوری 2024 را نیز منعکس میکند. نزدیک به دوسوم رایدهندگان احتمالی- 65 درصد- معتقدند بایدن نشانههایی از پیری نامناسب برای سمت ریاستجمهوری دارد در حالی که 57 درصد درباره آمادگی روانی او تردید دارند و 61 درصد فکر میکنند او در دور دوم ریاست جمهوریاش موفق نخواهد شد.
گلن گرینوالد، روزنامهنگار مستقل آمریکایی درباره این نظرسنجی مینویسد: «این نشان میدهد رسانههای لیبرال وابسته به شرکتهای بزرگ تا چه اندازه از دیدگاههای آمریکاییها پرت هستند. آنها نهتنها روایتهایی را که آمریکاییها باور نمیکردند، منتشر میکردند، بلکه اجازه نمیدادند نظرات اکثریت شنیده شود».
شروین طاهری