سیستان و بلوچستان و موضوع کم آبی این استان مدتی است که به اخبار اصلی رسانههای تبدیل شده است . کم آبی که دلیل اصلی آن به عدم رعایت حق آبه ایران توسط طالبان بازمیگردد.موضوعی که باعث واکنش سید ابراهیم رئیسی نیز شد و وی در این باره اعلام کرد: به حاکمان افغانستان میگویم این مطلب را عادی تلقی نکنند و موضوع را جدی بدانند، اخطار میدهم حق مردم سیستان و مردم سیستان و بلوچستان را سریعتر گاها شنیده میشود سد آب چندانی ندارد یا بخشی از آن را لجن فرا گرفته است، حاکمان افغانستان باید اجازه دهند کارشناسان ما مراجعه و صحت و سقم ماجرا را بررسی کنند، اگر کارشناسان ما کمبود آب را تایید کنند حرفی نداریم وگرنه اجازه نخواهیم داد حق مردم ما به هیچ عنوان تضییع شود.
موضوعی که باعث شد تا وزارت خارجه ایران نیز در این باره واکنش نشان دهد و امروز به تیتر اصلی رسانهها بدل شده است.
از همین رو نیز به سراغ یک کارشناس حقوق بین الملل رفتیم تا درباره موضوع حق آبه و تعهدات بین المللی از وی بیشتر جویا شویم.
طبق قرار داد سال ۱۳۵۱ سالانه باید ۸۰۰ میلیون متر مکعب از آب هیرمند به ایران وارد شود
سید داود آقایی کارشناس حقوق بین الملل و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در این باره به ما گفت: درباره میزان حق آبه ایران و سهم ایران و افغانستان درباره حق آبه ایران از رود هیرمند در سال ۱۳۵۱ در قردادی که بین دو کشور ایران و افغانستان به امضا رسیده توضیح داده شده است که سالیانه حدود ۸۰۰ میلیون متر مکعب از آب این رود در قالب حق آبه ایران وارد ایران شود و مورد استفاده قرار بگیرد. در سال های گذشته این حق آبه به ایران داده میشد، اما در سالهای اخیر به ویژه در دوسال اخیر ممنوعیتهایی توسط حکومت طالبان ایجاد شده است و به نسبت حق آبهای که ایران دارد بسیار مقدار کمی را به ایران میدهند برای مثال سال گذشته فقط ۳۷ میلیون متر مکعب آب از طریق هیرمند وارد ایران شد که سهم بسیار ناچیزی است نسبت به اصل موضوع؛ بنابراین حقی از ایران تضعیف شده است و از سوی طرف افغانستانی این قرار داد نقض شده است.
با استفاده از ماهوارهها شناسایی شده است که آب وجود دارد، ولی سدها مسیر آب را منحرف میکنند
وی ادامه داد: در چهار چوب حقق بین المللی طرفین متعهد هستند به رعایت آنچه که در قرار داد درج شده و باید پایبندی خود را به مفاد قرار داد نشان دهند، اما افغانستانیها ادعا دارند که به دلیل خشکسالی و کمبود آب نمیتوانند به تعهد خود عمل کنند، اما ایران معتقد است که این ادا صحیح نیست و اگر این میزان آب به ایران منتقل نشده به دلیل سدی است که در برابر هیرمند احداث شده است و مسیر طبیعی آبی که باید به ایران بیاید منحرف شده است و برای کشاورزی و آب شرب در درون افغانستان استفاده میشود، زیرا با استفاده از ماهوارهها شناسایی شده است که آب وجود دارد، ولی سدها مسیر آب را منحرف میکنند و پیشنهاد ایران این است که باید به صورت کارشناسی و با اعزام هیئتهای فنی این امر را مشخص کنیم با این حال افغانستانیها این ادعا را قبول ندارند و به جای پاسخ منطقی فعلا از حضور کارشناسها خودداری کردند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در تشریح رودخانههای مرزی گفت:رودخانههای بین المللی معمولا دو گونه هستند یا پیاپی هستند به این صورت که از خاک یک کشور یک رودخانه سرچشمه میگیرد و از خاک چند کشور عبور میکند و در نهایت در داخل کشور پایانی جاری میشود. نوع دیگری از رودخانهها هم هستند به نام رودخانههای مرزی که مرز دو یا چند کشور را مشخص میکنند که هیرمند از این نوع هست و قسمتی از مرز ایران را به خودش اختصاص میدهد، اما از خاک افغانستان سرچشمه میگیرد و افغانستان به عنوان دولت بالادستی این رودخانه علی القاعده باید اجازه دهد آب به کشورهای پایین دستی رودخانه که در این جا فقط ایران هست هدایت شود و روند طبیعی خود را طی کند و طبق همان روال تاریخی طی شود در سال ۱۳۵۱ هم درباره اینکه چه میزان آب مورد استفاده قرار بگیرد توافقی صورت گرفت و وظایف دولت افغانستان را مشخص کرده است.
وی تاکید کرد: به هرحال دولتها اگر میخواهند حسن نیت خود را به عنوان یک اصل در نظام بین الملل نشان دهند باید به تعهدات خود عمل کنند و در اینجا هم دولت افغانستان نباید موضوع را سیاسی نگاه کند. اگر هم به دلیل خشکسالی آب کمی وجود دارد دولت ایران قانع میشود و باید اجازه دهد هیاتهای کارشناسی به این منطقه وارد شوند تا دولت ایران هم بپذیرد از سهم کمتری نسبت به این آب استفاده کند.