مجید کریمی با اشاره به ایجاد گسست در ائتلاف همبستگی اپوزیسیون ، اظهار داشت: اساساً اپوزیسیونی که امروز تحت عناوین مختلف در خارج از کشور فعالیت میکنند، به دلیل نداشتن اشتراک نظر در حوزه تئوریک و نظری و همچنین خلاء قدرت، ثروت و دانش که از مؤلفههای لازم برای یک انقلاب است، برخوردار نیستند لذا قابل پیش بینی بود که که همه چیز در سطح رخ داده و اساساً شاهد یک در هم ریختگی نظری و تشکیلاتی هستیم.
وی با بیان اینکه این ائتلاف به لحاظ فکری دارای بنیانهای محکم و قابل اعتنایی نیست، ادامه داد: از زمان اعلام موجودیت و آغاز فعالیتهای این ائتلافها علیه جمهوری اسلامی ایران تا روزی که اعلام جدایی کردند؛ زمان زیادی نمیگذرد؛ همین شاهد مثالی ست برای پیوند صوری و ظاهری آنها که گواه پوشالی بودن آنها از درون است.
کاسبی؛ هدف اپوزیسیون خارجی
پژوهشگر تاریخ افزود: معتقدم آنچه در خارج از کشور توسط شبه اپوزسیون اتفاق میافتد همگی یک مخرج مشترک دارند و آن هم وابستگی مالی به گروههای رادیکال و برخی دولتها و نهادهای خارجی که اساساً با تمامیت ایران دشمنی دیرینه دارند، جماعت شبه اپوزسیون نه تنها از هیچ استقلال مالی برخوردار نیستند بلکه در تحصیل آن از همنشینی و مجالست با هر گروه و فرقه و دستهای هیچ پرهیزی ندارند. آنها در یک چرخه معیوب با ادعای مبارزه با جمهوری اسلامی؛ عملاً تمام قد علیه ایران و مردم آن در حال فعالیت میباشند. بنابراین معتقدم تنها دلیل فعالیت این جماعت نیاز مالی و فقر فهم و درک درست از هویت ملی ست که منتج به انتقام از مردم ایران شده است.
کریمی با بیان اینکه در این ائتلافها هیچ مانیفستی که برآمده از یک تفکر و راهبرد مشخصی باشد، دیده نمیشود، عنوان کرد: در شبه اپوزسیون شاهد گفتمان روشن و مدونی نیستیم اما معتقدم در یک نقطه آنها اشتراک نظر دارند آن هم ابهام در تعریف هویت ملی و تمامیت ارضی است اما در تمامی بیانیهها و سخنرانیهایشان به این دو مؤلفه هیچ اشارهای نمیشود؛ نه آنکه مغفول مانده بلکه عامدانه و بر اساس سیاستهایی که توسط حامیان مالی حقنه شده، این مؤلفهها باید نادیده گرفته شود؛ هدف مشترک تمامی این ائتلافهای شبه اپوزسیون، تمامیت ارضی و هویت ملی ایران است.
در تحلیلها و تبیین راهبردها نباید شبه اپوزیسیونی خارج نشین را جدی بگیریم!
پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه همواره این سوال مطرح میشود که خواستگاه فکری و اعتقادی این جماعت کجاست؟ تصریح کرد: اپوزیسیون خارج از کشور، علیرغم پارهای تغییرات، درواقع به نوعی همان اپوزیسیون دوران انقلاب است و طیف وسیع جریانات چپ، لیبرال و سلطنت طلب و پارهای جریانات شبه مذهبی را که همگی شکست خوردگان انقلاباند، شامل میشود و اگر بنا بر تهدید شناسی و ترسیم قلمرو امنیتی باشد، میتوان گفت که خطر اصلی نه از خارج بلکه از داخل است که این موضوع بستگی مستقیم به وضعیت بازخوردهای نظام جمهوری اسلامی دارد.
وی ادامه داد: معتقدم یکی از دلایل مهم در مانایی جمهوری اسلامی ایران طی این ۴۴ سال به رغم تمامی سختیها و مشکلاتی که با آن روبرو بوده؛ فشل بودن اپوزسیون خارج نشین است.
کریمی در خصوص ناکارآمدی این ائتلافها بیان کرد: اعضای این ائتلافها نه از پایگاه اجتماعی خاصی برخوردارند و نه از خواستگاه فکری و نظری روشنی. آنها حتی در تنظیم و تدوین یک بیانیه هم دچار فقر دانش سیاسی و فهم اجتماعی هستند. معتقدم جمهوری اسلامی فاقد یک اپوزسیون به مفهوم حقیقی آن است بلکه شاهد صرفاً تجمعات و ائتلافهایی هستیم که در پوشش مخالفت با جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
درک درستی از هژمونی رسانهای و قدرت رسانهای نداریم
وی با بیان اینکه آنها از فقر ما در درک هژمونی رسانه بهره میبرند، مطرح کرد: متأسفانه در سناریوهایی که در بستر رسانه رخ میدهد همواره پیشاپیش بازی را باختهایم. ما به جای تبیین جایگاه رسانه و ارتقا سطح سواد رسانه مسئولین و مردم، منفعلانه شاهد پاتکهای رسانههای آنها هستیم. بپذیریم که مهمترین چالش ما در تقابل با جبهه شبه اپوزسیون، عدم شناخت رسانه و فقدان درک واقعی از تأثیرات آن در دنیای امروز است. ما قدرت نفوذ رسانه را دستکم گرفتهایم و تصور میکنیم با محدود کردن مداخل اطلاعاتی و دیوار کشی بین مردم و رسانه، مانع از ورود دیتا شدهایم.
اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد
کریمی در پاسخ به این سوال که چرا این ائتلاف با وجود داشتن پشتوانه کشورهای غربی نتوانست به هدف خود برسد، گفت: اجماع جهانی علیه ایران وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران هرگز خطری برای هیچ کشوری نبوده و نیست و این مهم را ما در قالب سیاستهای همسایگی ایران شاهدیم.
ریاست ایران بر مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل محصول یک دیپلماسی فعال و هوشمندانه است
مجید کریمی در خصوص انتخاب ایران بعنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر گفت: این انتخاب محصول یک دیپلماسی فعال و هوشمندانه است. علیرغم همه کارشکنیها و مخالفتها، ایران توانست این کرسی مهم در حوزه بینالملل را بدست آورد. معتقدم این دستاورد متکی بر اتخاذ سیاستهای همسایگی و گشایش روابط در حوزه روابط دیپلماتیک با کشورهای منطقه به شمار میرود. این مجال فرصت مغتنمی است اولاً علیه کشورهایی که ادعای تضییع حقوق بشر در ایران را داشتند ثانیاً محملی ست برای اثبات حقانیت ایران که امیدوارم به بهترین شکل ممکن استفاده شود.
پژوهشگر تاریخ در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم امروز با تغییر مناسبات در روابط بینالملل هیچ اجماع جهانی علیه کشور شکل نخواهد گرفت، کشورهای اروپایی دریافتهاند که در کارزار دشمنی آمریکا با ایران؛ بدلیل اتخاذ سیاستهای غلط، بیشترین خسارت مالی و اعتباری را متحمل شدهاند و این واقعیتی انکار ناپذیر است که صراحتاً توسط اندیشمندان و تحلیل گران اروپایی بیان میشود.