جوزف بورل ، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی لحظهای آرام و قرار ندارد! پس از اقدام تروریستی اوکراین و حامیان آن مبنی بر حمله پهپادی ناموفق به کاخ کرملین، دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه و یکی از متحدان پوتین در حزب روسیه واحد، پاسخدهی نسبت به این اقدام را اجتنابناپذیر دانست و تاکید کرد دیگر راهی جز حذف فیزیکی زلنسکی و تغییر برخی ثوابت و خطوط قرمز میدان نبرد باقی نمانده است! جوزف بورل پس از اظهارات مدودف از مقامات روس خواست در لحن و رویکرد خود نسبت به جنگ اوکراین و انتقام از رئیسجمهور دلقک اوکراین تجدید نظر کنند!
غرور کاذب و توهمات پوشالی اروپاییها همواره کار دست آنها داده است، بویژه زمانی که پای یک محاسبه راهبردی و بلندمدت در میان است. در ماههای آغازین جنگ اوکراین، بازیگران اروپایی خود را در کسوت یک بازیگر خلاق در جنگ تصور کردند! بورل و همراهانش مدعی بودند قدرت پیشبینی رفتار روسیه در قبال انوع فشارها، تحریمها و تبلیغات اروپاییها را خواهند داشت و در برابر هر گونه سناریویی در جنگ آماده هستند. این غرور کاذب تا جایی پیش رفت که اتحادیه اروپایی ارسال هدفمند سلاحهای سنگین به میدان نبرد را در دستور کار قرار داد و حتی ابایی از ابراز این موضوع نداشت. 26 عضو اروپایی ناتو به همراه آمریکا، کانادا و ترکیه (اعضای غیراروپایی ناتو) فراموش کرده بودند دوران خلق بحرانهای هدفمند در نظام بینالملل، آن هم در یک بازه زمانی طولانیمدت در قبال بازیگرانی مانند روسیه و چین سپری شده است! در چنین فضایی، بحران بر بازیگران محیط خواهد شد نه بالعکس! قاعدهای که بورل و همراهانش با آن همه ادعای سیاستورزی و آشنایی با قواعد حکمرانی، از درک حداقلی آن عاجز بودند.
اکنون، واکنش روسیه در قبال حمله پهپادی اخیر اوکراینیها اجتنابناپذیر است. بدیهی است زلنسکی و ارتش اوکراین نه در عرصه تصمیمسازی و نه عرصه عملیاتی، قدرت ریسکپذیری لازم برای انجام این عملیات تروریستی را نداشتهاند و تنها آنها را میتوان مجری چنین عملیات شکست خوردهای دانست. در مقابل، به نظر میرسد واشنگتن و تلآویو که تحرکات تسلیحاتی آنها در جنگ اوکراین طی هفتههای اخیر وارد فاز تازهای شده است، زلنسکی را وادار به پذیرش این نقشه خطرناک و اجرایی ساختن آن کردهاند. در این معادله بار دیگر اروپاییها بازی را باختند!
مطابق شواهد موجود، در این عملیات حتی آمریکا برخی بازیگران اروپایی را نیز مانند همیشه دور زده و آنها را در معرض یک عمل انجام شده - البته از جنس عملیات ناموفق - قرار داده است. قطعا دفرمه شدن میدان جنگ و تغییر پررنگتر موازنه جنگ به سود روسیه، در نخستین گام اروپا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در آن زمان، قطعا آمریکا و رژیم تروریست اشغالگر قدس مسؤولیتی را در برابر «اروپای آشفته از پاسخ روسیه» نخواهند پذیرفت. بین سالهای 2001 تا 2021 میلادی نیز بازیگران اروپایی به جای مهار سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا، به شبکه اشغالگری واشنگتن در افغانستان پیوستند! اما سال 2021 زمانی که نیروهای آمریکایی مشغول ترک بیسر و صدای پایگاه بگرام و فرار مفتضحانه از افغانستان بودند، سرویسهای نظامی اروپایی کماکان تصور میکردند واشنگتن به شرکای آتلانتیکی خود خیانت نمیکند! دلیل بخش مهمی از خشم و عصبانیت مقامات انگلیسی و فرانسوی از دولت بایدن بابت عقبنشینی شتابزده و سریع از افغانستان، همین خیانت آشکار واشنگتن به اعضای دیگر ناتو بود.
اما اندکی بعد، اروپاییها خود را در دام دیگری افکندند که این بار، هزینههای آن حتی از اشغال 20 ساله افغانستان نیز برای قاره سبز بیشتر خواهد بود! جوزف بورل کمی دیر به یاد دیپلماسی التماسی در قبال مسکو افتاده است! طی ماههای گذشته، بسیاری از استراتژیستهای غرب نسبت به مداخلهگرایی بیحد و حصر اروپاییها در جنگ اوکراین هشدار داده و آن را در مغایرت مطلق با راهبرد کلان نانوشته اتحادیه اروپایی مبنی بر خلق و مدیریت بحرانهای هدفمند و قابل کنترل در نظام بینالملل قلمداد میکردند اما اقداماتی مانند رد فوری طرح 12 مادهای چین در جنگ اوکراین توسط سران اروپا و اصرار آنها بر جلوگیری از چینش میز مذاکرات صلح میان کییف و مسکو، نشان داد امثال بورل، حتی نسبت به آنچه تصور میشود از الفبای دیپلماسی واقعگرایانه دورتر هستند! اکنون اروپاییها نباید انتظار داشته باشند روسیه بابت ترسیم حدود و ثغور واکنش خود نسبت به تحولات اخیر، پای میز مذاکره با آنها بنشیند! سران قاره سبز اکنون باید صرفا نظارهگر تحولاتی باشند که قطعا بخش مهمی از تبعاتش متوجه خودشان است!
نوید مؤمن