لندن روز شنبه، ۴۳ سال پس از حمله تروریستی گروههای جدایی طلب و دشمنان انقلاب به سفارت جمهوری اسلامی ایران که منجر به شهادت دو تن از دیپلماتهای کشورمان شد، صحنه تظاهرات گروه دیگری از عناصر ضد انقلاب علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهاد رسمی نظامی ایران بود.
افراد حاضر به دعوت فردی به نام وحید بهشتی، کسی که طی نزدیک به دو ماه گذشته مقابل ساختمان وزارت امور خارجه انگلیس تحصن کرده، در این تجمع شرکت کردند. خواسته آنها شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست موسوم به نهادهای تروریستی خارجی بود.
«وحید بهشتی» در شبکه اجتماعی توئیتر، خود را روزنامه نگار و فعال حقوق بشری جا زده است. او هدفش را از برگزاری تحصن، فشار بر دولت انگلیس برای تروریستی اعلام کردن سپاه اعلام کرده است. توئیتهای او تا پیش از این آشوبآفرینی، عموما بازنشر پیامهای انجمن موسوم به پاسداشت حقوق بشر علیه ایران و حمایت از چهرههای ضد نظام بود. فاصله بین دروغپراکنیهای توئیتری او در گذشته دو یا سه ماه طول میکشید اما این میزان به تازگی به ۲۰ پیام در روز افزایش یافته است.
اما نکتهای که ژستهای حقوق بشری وی را زیر سئوال میبرد، حمایت آشکار او از رژیم صهیونیستی و وارونه جلوه دادن مظلوم و ظالم در قضیه فلسطین است. بهطور مثال او مورخ ۱۴ «مه» ۲۰۲۱ و در آستانه سالگرد اشغال اراضی فلسطین، کاریکاتوری را در توئیترش منتشر کرده و در آن ارتش جنایتکار رژیم صهیونیستی را حافظ این سرزمین جا زده است.
روزنامهنگار ایرانی ساکن انگلیس، این کاریکاتور را «حقیقت جنگ امروز» نامیده که تصویر ادعایی درگیریهای میان فلسطین و رژیم صهیونیستی را شرح میدهد.
وحید بهشتی روز شنبه به عنوان صحنهگردان اصلی تظاهرات لندن تلاش کرد تا نهضت شکست خورده و ناکام دشمنان انقلاب را دوباره احیا کند، از حضور دشمنان قسمخورده انقلاب تا فعالیت پرکار شبکههای معاند فارسیزبان، اجزا نمایشنامه او به وضوح موید سناریوی تنفس مصنوعی به اغتشاشگران و تقلا برای بازگشت پرونده ایران به مرکز افکار عمومی غرب بود. او همچنین در توئیتهای دیگری روایت سران رژیم صهیونیستی علیه ایران را بازتاب داده، که این امر نشاندهنده وابستگی وی به مکتب فکری کسانی است که سالها با حمایت از تحریمهای ظالمانه، ملت ایران را تحت فشار قرارداده و از رنج و مشکلات آنها لذت بردند.
وحید بهشتی روز شنبه به عنوان صحنهگردان اصلی تظاهرات لندن تلاش کرد تا نهضت شکست خورده و ناکام دشمنان انقلاب را دوباره احیا کند، از حضور دشمنان قسمخورده انقلاب تا فعالیت پرکار شبکههای معاند فارسیزبان، اجزا نمایشنامه او به وضوح موید سناریوی تنفس مصنوعی به اغتشاشگران و تقلا برای بازگشت پرونده ایران به مرکز افکار عمومی غرب بود.
در تظاهرات روز شنبه به جرات میتوان ادعا کرد که پرچم گروههای تجزبه طلب، اگر بیشتر از پرچم ایران (البته با نقش شیر و خورشید) نبود، اما بلحاظ تعداد اختلاف چندانی هم نداشت.
در واقع کسانی که پشت سر «وحید بهشتی» برای تحریم سپاه - نهادی که از ارکان وحدت ملی و سرزمینی ایران بشمار میرود - سینه زدند، صدای تجزیهطلبان، حامیان تحریمهای ظالمانه و دشمنان کشور و ملت ایران بودند. سینهچاکها و پرچمداران قلابی حقوق بشر که طی سالهای گذشته حتی یک بار هم در اعتراض به تحریمهای ظالمانه غرب علیه ملت ایران تظاهرات نکرده و سکوت اختیار کردند، اینک به بهانه دفاع از حقوق ملت ایران رگ غیرتشان باد کرده تا با حمایت اربابان غربی و صهیونیستی نهاد پاسدار کشور را تضعیف کنند.
اما ماجرای شناسایی سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی مقولهای حقوقی است و نسبتی با آشوبآفرینی و بلواهای خیابانی ندارد. اولا چنین اقدامی نیازمند طی کردن روند قضایی و اثبات ادعای تحرکات تروریستی شخص/نهاد مربوطه است. در ثانی شناسایی نهاد نظامی رسمی یک کشور در فهرست سازمانهای تروریستی به منزله اعلام جنگ تلقی میشود که بنظر میرسد انگلیس چنین سیاستی را در قبال ایران دنبال نمیکند.
اما ریشه برگزاری تحرکات لندن که در چند شهر دیگر اروپا هم تکرار شد، در کنار تحولاتی نظیر شهادت مظلومانه آیتالله عباسعلی سلیمانی عضو فقید مجلس خبرگان را میتوان در تلاش مزبوحانه غرب برای اعمال فشار علیه ایران در آستانه نزدیک شدن به دیگر بندهای غروب آفتاب برجام و مقصرجلوه دادن ایران در مذاکرات وین جستوجو کرد.
بر اساس گزارش اندیشکده موسوم به موسسه صلح ایالات متحده (USIP) پنج فقره از محدودیتهای برجام علیه ایران در تاریخ مهر ۱۴۰۲ (اکتبر ۲۰۲۳) به پایان میرسد که از قرار ذیل است:
۱: برداشتن محدودیتهای سازمان ملل در زمینه تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشکهای بالستیک ایران که قابلیت حمل کلاهک اتمی دارند.
۲: سازمان ملل ممنوعیت واردات و صادرات فناوری مرتبط با صنایع موشکی نظیر موشک و پهپاد با برد ۳۰۰ کیلومتر (۱۸۶ مایل) یا بیشتر را برمیدارد.
۳: آمریکا طبق برجام ملزم به درخواست قانونی از کنگره (لایحه) برای پایان دادن به تحریم بخشهای اقتصادی است که به عنوان بخشی از توافق هستهای آن را تعلیق (Suspend) کرده بود.
۴: ایالات متحده ملزم به حذف (Remove) تحریم برخی از افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هستهای ایران است.
۵: اتحادیه اروپا باید تحریمهای باقیمانده خود علیه برنامه هستهای ایران را بردارد.
نکته مهم این است که اتمام محدودیتها مربوط به تحریم حوزه پهپادی و موشکی است. همین موضوع به نقطه تمرکز جریان رسانهای غرب پیرامون برجام تبدیل شده است. نشریه نیویورک سان (The New York Sun) نوشت: «تاریخ انقضای برجام در حال نزدیک شدن است. یکی از [این مفاد] به ایران اجازه میدهد تا از اواخر سال جاری میلادی موشکهای بالستیک صادر کند که احتمالاً به معنای کمک بیشتر به روسیه در جنگ اوکراین است.»
نشریه نیویورک سان مدعی شد که بند غروب بعدی برجام مستقیماً مربوط به جنگی است که در قلب اروپا در حال وقوع است: «ممنوعیت تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشکهای بالستیک ایران تا اکتبر ۲۰۲۳ برداشته میشود. ایران بدین صورت در واردات و صادرات فناوری مرتبط با موشک آزاد خواهد بود.»
در واقع بلوک غرب درصدد است جنگ اوکراین را به پرونده غرب آسیا مرتبط کند و مدعی است که ایران در حال ارسال پهپاد به جنگ اوکراین میباشد. ادعاها در حالی است که تیم نظامی اوکراین در عمان نتوانست ادعای مذکور را ثابت کند و در نشست با تیم نظامی ایران، سندی مبنی بر به کارگیری تجهیزات ایرانی در جنگ از سوی کییف ارائه نشد.
غرب به طور همزمان پروژه تحریک ایران با مکانیسم ماشه را نیز در دستور کار قرار داده است. گزارشها حاکیست که هفته پیش سه کشور اروپایی با دعوت از ۱۰ عضو منتخب شورای امنیت سازمان ملل آنها را در جریان رایزنیها در مورد استفاده از مکانیسم ماشه قطعنامه ۲۲۳۱ برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل درصورت عبور ایران از خطوط قرمز هستهای قرار دادند.
اما تجربه نشان داده که این تحرکات جزء به پیچیدهتر کردن روند مذاکرات و از سرگیری اجرای برجام کمکی نکرده است. میخائیل اولیانوف سفیر و نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین روز شنبه با انتشار پیامی در توئیتر نوشت: به نظر می رسد ایالات متحده آمریکا و تروئیکا تصمیم گرفتهاند برجام را که دستاورد بزرگ در زمینه منع اشاعه هستهای بوده و هست، از بین ببرند. وی هشدار داد: هر روز که از سرگیری مذاکرات وین را به تاخیر میاندازند، ما را به نقطه بیبازگشت نزدیک میکند.
اولیانوف پیشتر فقدان اراده تروئیکا و آمریکا برای تکمیل روند گفت وگوهای وین را اصلیترین مانع دستیابی به توافق نهایی برای از سرگیری اجرای برجام توصیف و تصریح کرده بود که طرفهای غربی تمایل خود را به جمعبندی مذاکرات از دست دادهاند.
وی با بیان اینکه مذاکرات رفع تحریمها در بنبست قرار دارد، خاطر نشان کرد: مسئولیت آن، برخلاف آنچه سیاستمداران و دیپلماتهای غربی در رسانهها ادعا میکنند بر عهده ایران نیست؛ بلکه بر عهده آمریکا، آلمان، فرانسه و بریتانیا است. این کشورها در حال حاضر آماده از سرگیری و تکمیل مذاکرات در مورد بازگرداندن توافق هستهای در اسرع وقت نیستند. بنابراین موضوع هنوز در هالهای از ابهام و چشم انداز آن کاملاً نامشخص است.
جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری مسئولیت پذیر همواره اعلام کرده است که برای عقد توافقی پایدار و قابل اتکا که تحریمها را به نحوی تضمین شده رفع کند و موضوعی به عنوان اهرم فشار جهت استفاده علیه ایران در آینده باقی نماند، آمادگی دارد.
بنابراین غرب باید به جای قمار روی اسب بازنده ضدانقلاب، مکانیسم ماشه و بطور کلی تحرکاتی که به پیچیدهتر شدن پرونده برجام میانجامد این واقعیت را بپذیرد که اولا مسئولیت از سرگیری اجرای توافق سال ۹۴ بر عهده طرفی است که معامله را نقض کرد و در فاصله گرفتن از میراث منحوس گذشته ناکام مانده است. در ثانی، توپ همچنان در زمین غرب است تا از خود پختگی نشان داده و در راستای جبران رفتارهای غیرقانونی و یکجانبه، مسئولانه عمل کند.