این روزها موضوع جاسوسی بالنهای چینی از حریم امنیتی-هستهای آمریکا و رفت و برگشتی که میان واشنگتن و پکن بر سر این مسئله حادثشده، مولد تحلیلهای مختلفی در حوزه روابط بینالملل بوده است! عدهای از تحلیلگران، کلیت اقدام چینیها را منبعث از نوعی حرکت کور و احساسی تلقی کرده و عدهای دیگر معتقدند زمینههای شکلگیری منازعهای تمامعیار میان پکن و واشنگتن مهیا شده است. رسانههای آمریکایی و اروپایی بهمانند همیشه، کاری به ریشههای منازعه نداشته و صرفا بر روی «روبنا و ظاهر منازعه اخیر» متمرکزشدهاند! وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون اعلام کرد که یک بالن جاسوسی چین را در آسمان ایالاتمتحده شناسایی کرده است. به گفته پنتاگون، مقامات نظامی و امنیتی آمریکا و کانادا هشدارهای لازم را دراینباره دریافت کردهاند. در ابتدا این بالن (یا بالنهای جاسوسی ) در جزائر آلیوتی واقع در اقیانوس آرام مشاهدهشده و پس از گذر از کانادا وارد آمریکا شدند اما حرکت بالنها بر فراز ایالت مونتانا، بسیار معنادارتر از حد تصور است! ایالت مونتانای آمریکا ازجمله مهمترین مناطقی است که در آن سلاحهای هستهای ممنوعه نگهداری میشود.
سؤال اصلی اینجاست که آیا اقدام چینیها، «خروجی» یک منازعه است یا «آغاز» آن؟! شاید زمانی که مقامات آمریکایی مشغول انعقاد پیمان امنیتی «اوکاس» به مشارکت استرالیا و انگلیس علیه پکن بودند، تصور اقدامات متقابل چینیها را حداقل تا این حد نمیکردند! فراتر از آن، زمانی که مقامات دو حزب دموکرات و جمهوریخواه مداخلهگرایی مزمن در تایوان، تبت، هنگکنگ و دریای چین جنوبی را در دستور کار قراردادند، تصویری از پرواز بالنهای جاسوسی (و شاید بعدها عملیاتی!) در ذهن خود نقاشی نکرده بودند!صورتمسئله پیچیده اما تا حدی قابل پیشبینی است! اصرار آمریکا بر استقرار موشکهای میانبرد در جزایر فیلیپین و ژاپن در چارچوب استراتژی «مهار حداکثری پکن» در حال پاسخگویی از سوی چینیهاست. بهاینترتیب، تنش راهبردی و طولانیمدتی که امروز در اوکراین شاهد آن هستیم، ممکن است در آیندهای نزدیک به منطقهای که از سوی آمریکا حیاط خلوت چین خوانده میشود نیز سرایت کند.
بااینحال، مقامات چینی دریافتهاند که اگر در برابر چنین تحرکاتی منفعلانه رفتار کنند، تا رسیدن به نقطه هدف خود یعنی تبدیلشدن به هژمون و قدرت اقتصادی برتر جهان، دههها و فرسنگها دور خواهند شد.
افزایش سطح تنشها میان چین و آمریکا، نه بر سر پرواز بالنها بر فراز ایالت مونتانا، بلکه بر سر منازعات کلانی است که از مدتها قبل میان واشنگتن و رقبای آن در نظام بینالملل شکلگرفته و قرار نیست بهزودی شاهد پایان آنها باشیم. در این میان، دیپلماسی پنهان و معاملات تاکتیکی واشنگتن-پکن نیز در سطحی نیست که بتواند خالق «تنشهای کنترلشده» میان دو بازیگر در میانمدت و درازمدت باشد. بدیهی است که نخستین مواجهه مخاطبان منازعات نوین آمریکا-چین با این موضوع، در ترسیم چشمانداز مناسبات دو کشور درگیر و پیشبینی رفتارها و گامهای بعدی واشنگتن و پکن بسیار مؤثر خواهد بود.
حنیف غفاری