«ناصر قندیل» تحلیلگر امور سیاسی لبنان ی در یادداشتی به موضوعی پرداخت که محافل سیاسی لبنان، مدتی است با آن درگیر هستند؛ اینکه آیا واقعا سرنوشت سیاسی لبنان از جمله انتخاب رئیس جمهور وابسته به نتیجه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا یا مذاکرات ایران و عربستان سعودی است؟
قندیل در این یادداشت تحلیلی در روزنامه «البناء» نوشت، «فرانسه و قطر و پشت سر این دو، یک صف طولانی از لبنانیها، پلاکاردهایی سر دست گرفتهاند و خواستار تسریع در مذاکرات آمریکا با ایران و ایران با عربستان هستند. شعارشان هم این است که این مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن، کلید خروج از تنگنایی است که انتخاب رئیس جمهور لبنان در آن گرفتار شده. در مقابل، چند ماه است که سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله هم مکرراً از لبنانیها خواسته که از گره زدن موضوع انتخاب رئیس جمهور لبنان به مذاکرات ایران دست بردارند زیرا ایران به نیابت از متحدان خود مذاکره نمیکند و حزب الله و متحدان ایران، خودشان صاحب اختیار هستند».
کارشناس لبنانی ادامه داد: «به نظر، دو گروه فوق، دو نظر متضاد دارند. آیا اینطور است؟ قطعا هیچ کس نمیتواند حیرت کسانی را انکار کند که قائل به وابستگی حزب الله به ایران هستند یا حداقل، این نظر را ترویج میکنند [که حزب الله بدون موافقت ایران آب هم نمیخورد]، وقتی که شاهد صدق کلام سید حسن درباره معادله ترسیم مرزهای آبی لبنان بودند. در حقیقت معادله نصرالله مبتنی بر این بود که حتی اگر هیچ پیشرفتی در مذاکرات هستهای ایران حاصل نشود، اما لبنان به خواسته خود در ترسیم مرز آبی برسد، تنش کاهش مییابد. [شاید بسیاریها در لبنان این حرف نصرالله را باور نکردند تا اینکه] سرانجام آنچه اتفاق افتاد، صدق کلام نصرالله را به چشم دیدند و بر خلاف آنکه پرونده [مذاکرات] هستهای هر روز بحرانیتر شد، مقاومت [در پرونده مرز آبی لبنان] به سمت آرامش رفت و لبنان به آنچه میخواست رسید و به همان بسنده کرد. همانطور که وعده کرده بود. قطعاً همین یک اتفاق برای این استدلال کافی است که وقتی پروندهای مثل ترسیم مرز آبی لبنان که کمترین ارتباط را با مسائل منطقهای دارد، به مذاکرات هستهای گره نخورده، پس چطور پرونده انتخاب رئیس جمهور لبنان گره خورده؟ چرا که پرونده ترسیم مرزی دستکم محل تلاقی چند خط بود که برای ایران خیلی مهمتر از پرونده انتخاب رئیس جمهور است چرا که مرتبط با موضوع انرژی است یا اینکه ترسیم مرزی مرتبط با توازن قوا در مقابل آمریکا و رژیم اشغالگر است یا دستکم مرتبط با احتمالاتی است که سید حسن خودش به آن اشاره کرد و هشدار داد که اگر مذاکرات [غیرمستقیم ترسیم مرز آبیِ دولت لبنان با رژیم صهیونیستی] شکست بخورد و وضعیت به حد انفجار برسد، ممکن است به جنگی منطقهای منجر شود که در آن زمان ایران هم نمیتوانست از این موضوع دور بماند. با همین اوصاف، تصمیم مقاومت، در پرونده ترسیم مرزی کاملا لبنانی باقی ماند و ایران هم تمایلی برای دخالت نشان نداد و حتی برخی تلاشها برای کشاندن مقاومت به مذاکره هم بینتیجه ماند و معنای این امر این است که ارتباط دادن بحث انتخاب رئیس جمهور به روابط ایران و آمریکا یا ایران و عربستان سعودی، از این زاویه که ایران و حزب الله شرکای هم هستند و این شراکت بر تصمیم حزب الله اثرگذار خواهد بود، همانطور که خود سید گفت، اتلاف وقت است. این ربط دادنها بیفایده است...».
به نوشته قندیل، منطقی نیست که کسانی که قائلند سرنوشت پروندههای داخلی لبنان بسته به مذاکرات ایران با آمریکا یا عربستان است، قصدشان فقط نشان دادن این ارتباط باشد. آنها هدفشان این است که مستقل بودن حزب الله را زیر سوال ببرند. اما تجربه گذشته مثل میانجیگری ترکیه و قطر که فرانسویها هم آن را از نزدیک دنبال کردند در سال ۲۰۱۱ بعد از استعفای دولت سعد الحریری در پی خروج وزرای حزب الله و متحدانش از کابینه، و شکست خوردن آن میانجیگری که به سراغ ایران هم رفتند تا نزد حزب الله وساطت کند، نشان داد که همه و اول از همه قطریها میدانند و فرانسویها هم میدانند که در مجاری سیاسی لبنان چه میگذرد و معقول نیست کسی که این مسائل را میداند، واقعا قائل به این باشد که گشایش در مسیر انتخاب رئیس جمهور لبنان، منوط به روند روابط ایران و آمریکا و عربستان باشد.
ناصر قندیل توضیح داد که «فرانسویها و قطریها و لبنانیهایی که پشت آنها ایستاده و قائل به ربط [مسائل داخلی لبنان به مذاکرات ایران] هستند، قصدشان حزب الله نیست، بلکه قصدشان، خودشان هستند؛ چون به حکم تجربه میدانند که بدون چراغ سبز آمریکا و عربستان، جرأت مذاکره با حزب الله را ندارند که ناچار باشند به نتیجه مذاکره پایبند بمانند. معتقدند که این چراغ سبز وقتی داده خواهد شد که روابط واشنگتن و ریاض با تهران بهبود یابد. لبنانیها تجربه اقدام سعد الحریری به حلوفصل مسئله ریاست جمهوری را در ذهن حاضر دارند وقتی که بدون تأیید قبلی آمریکا و عربستان به آن اقدام کرد ولی درسی به او دادند که دیگر کسی هوا و جرأت ماجراجویی به سرش نزند. همه به چشم خود دیدند که نخست وزیر سعد الحریری [در عربستان سعودی] بازداشت سپس از صحنه حذف و در حقیقت چیزی نزدیک به اعدام سیاسی شد. فرانسویها هم ریسک اقدام به ارائه ابتکار یکجانبه بدون آمریکا و عربستان را یک بار بعد از انفجار بندر بیروت به جان خریده و نتیجه را دیدهاند... یک ماه بعد از آن ابتکار آمریکا دو وزیر لبنانی را مشمول تحریمها کرد و سه ماه بعد جبران باسیل [وزیر خارجه وقت] را ، تا آنکه طرح ابتکاری فرانسه کاملا [به لطف آمریکاییها] ساقط شد».
ناصر قندیل در پایان توضیح داد این اتهام به مقاومت که مخالف انتخاب رئیس جمهور است زیرا نتیجه مذاکرات ایران هنوز روشن نشده، درست نیست و بالعکس، طرف مقابل منتظر چنین چیزی است و نوشت، «فرانسویها و قطریها و پشت سرشان، صفی طولانی از لبنانیها، گمان میکنند که بهبود روابط آمریکا و عربستان سعودی با ایران، مجوزی برای آنان جهت حرکت به سوی حلوفصل اختلافات با حزب الله است. آنها جرأت این حرکت را قبل از وصول این مجوز ندارند و میگویند، انتخاب رئیس جمهور قبل از بهبود روابط ایران با آمریکا و ایران با عربستان سعودی امکانپذیر نیست».