دولت در یک سال و نیم گذشته با وجود مشکلات برجا مانده از دولت قبل موفقیتهای زیادی داشته است؛ برای مثال نرخ رشد اقتصادی که در دولت پیشین منفی بوده، اکنون مثبت شده و فروش نفت افزایش و نرخ تورم کاهش یافته است.
همچنین رئیسجمهور از ابتدای مسؤولیت سفرهای استانی را در برنامه خود قرار داد و مصوباتی داشت که در دور دوم سفرها در حال بهرهبرداری و افتتاح آنهاست. این موارد، کارنامهای مثبت برای دولت سیزدهم است اما باید توجه کرد که موفقیتهای اقتصادی باید در زندگی مردم قابل لمس باشد. اگر تأثیر عملکرد اقتصادی دولت ملموس نباشد، رضایت مردم کسب نخواهد شد، بنابراین دولت باید به طور جدی به طرحها و پروژههایی که اشتغال ایجاد کرده و تورم را کاهش دهد بپردازد و در این حوزهها کارهای جدیتری انجام دهد.
از طرف دیگر هر چند سفرهای دولت و حضور در میان مردم اقدامی قابل قبول و پسندیده است اما شاید بهتر باشد دولت به جای اینکه وقت خود را صرف ارتباطات و تعاملات مردمی کند، تمرکز خود را بر حل مسائل و مشکلات مردم قرار دهد و به صورت تصویری یا حضور در شورای اداری یا شورای برنامهریزی استانها، مشکلاتی که در استانها وجود دارد را حل کند. مردمی که از حضور رئیسجمهور در میان خود تمجید میکنند، اگر مشکلاتشان حل نشود منتقد دولت خواهند شد.
دولت در موضوع مولدسازی داراییها که در بودجه تصویب شده است، تاکنون هیچ اقدامی انجام نداده است، زیرا به نظر میرسد دستگاههای اجرایی از نهادهای نظارتی هراس دارند، در حالی که مولدسازی میتواند گرههای بسیاری از وزارتخانهها را بگشاید.
رئیسجمهور و معاونان اول و اجرایی وی باید پیگیر حل مسائلی از این دست باشند. هر چند روشهای مردمپسند تا حد و اندازهای خوب است اما زیادهروی در آن، مورد تأیید نیست و دولت باید به رفع گرهها و موانع طرحها و پروژههای کلی بپردازد.
برای مثال دستگاهها زمین واگذار نکرده و بسیاری از پروژهها و طرحها پشت در شورای عالی معماری و شهرسازی معطل مانده است؛ رئیسجمهور باید با مسؤولان ذیربط و استانی مسائل را حل کند یا اگر دستگاهها نمیتوانند از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کنند، گره کار را پیدا کند.
در واقع باید توجه داشت اینکه دولت به همین اعتبارات محدود دولتی که بخش عمدهای از آن صرف پرداخت حقوق کارکنان و هزینههای جاری دولت که به دلیل مشکلات باقیمانده از دولت قبل حجم آن بسیار بالاست بسنده کند، اشتباه است.
هر چند دولت رئیسی برخلاف دولت گذشته که رئیس آن برای پروژهها و طرحها و امور اجرایی وقت چندانی نمیگذاشت، برای مسائل وقت گذاشته و تلاش میکند مسائل و مشکلات اساسی کشور را حل کند اما با این توان و ظرفیت اجرایی که در کشور داریم اگر منابع مالی نقدی و همچنین زمین از طریق تهاتر تأمین نشود، پروژههای اجرایی به جایی نخواهد رسید.
همچنین دولت باید بخش خصوصی را به طور جدی به پروژهها وارد کرده و با حضور بخش خصوصی و نهادهای دولتی به صورت همزمان مشکلات موجود را رفع کند. بخش خصوصی میتواند در حوزههای مختلف از جمله نفت، معادن، زیرساختهای جادهای، فرودگاهها و تأمین هواپیما ورود کرده و رئیسجمهور باید گرهها را باز کند.
از طرف دیگر مساله ارتباطات بینالمللی باید به طور جدیتری دنبال شود. شاید نیاز باشد رئیسی در نخستین فرصت سفری به چین داشته باشد، ارتباطات با هند و ترکیه را به طور جدیتری دنبال کند و ظرفیتهای روسیه را پای کار آورد.
اینها مسائلی است که رئیسجمهوری باید روی آنها وقت بگذارد و به نظر شرایط باید به گونهای باشد که رئیسی برخلاف دولت گذشته، خودش پای کار آمده و مشکلات را رفع کند و جاهایی که برخی دستگاهها هراس دارند یا کارشکنی میکنند باید با آنها برخورد کند تا کارها با سرعت و جدیت انجام شود.
البته یکی از مشکلات دولت در پیگیری مسؤولیتهای خود، کند بودن قانونگذاری در مجلس است و نمیتوان منکر آن شد. در حال حاضر حدود 50 طرح و لایحه در نوبت مطرح شدن در صحن مجلس است. هر چند رئیس مجلس برخی هفتهها جلسات را در ۲ نوبت صبح و بعدازظهر برگزار میکند اما به دلیل برخی برنامههای جانبی مانند برنامههای نظارتی صحن، زمان کافی برای بررسی طرحها نیست.
از طرف دیگر زمانی که قرار است یک طرح و لایحه در صحن مطرح شود، نمایندگان پیشنهادات مختلفی روی گزارش کمیسیونها میگذارند و بررسی هر پیشنهاد حدود 40 دقیقه زمان خواهد برد، حال تصور کنید روی یک لایحه 400 پیشنهاد گذاشته شود یعنی عملا فرآیندها بسیار طولانی و وقتگیر خواهد بود بنابراین باید مکانیسم قانونگذاری اصلاح شود تا بتوان از زمان بخوبی استفاده کرد و مشکلات را رفع کرد.
تا زمان حل این مشکل، دولت باید بخش عمدهای از گرهها و موانعی که وجود دارد را در جلسات سران قوا مطرح کرده و درباره آن تصمیمگیری انجام شود و پس از آن به مرور به مجلس آورده تا تبدیل به قانون شود.
هر چند برخی نمایندگان مجلس ممکن است معترض شوند که چرا برای قانونگذار و مجلس جایگزین تعریف میکنید اما زمانی که فرآیند قانونگذاری در مجلس کند بوده و قابل دفاع نیست، راهی غیر از این وجود ندارد و تنها مساله مورد اهمیت پیشبرد امور و روی زمین نماندن کارهاست.
اینها بخشی از مسائل و موضوعاتی است که حتما باید دنبال شود و در شرایط فعلی که ۳ قوه همسو هستند باید بیشترین بهره از آن برده شود.
دکتر جعفر قادری