محمد امین بختیاری از اعضای فعال بسیج تهران که در اغتشاشات اخیر برای برقرار نظم و امنیت در خیابان حضور داشت درباره نحوه مجروح شدنش توسط اغتشاشاگران، گفت: در اولین روزهای آشوبها، در خیابان ولیعصر (عج)، تعدادی از اغتشاشگران را دیدم که به سمت ماشینهای آتش نشانی و آمبولانس کوکتل مولوتف پرتاب میکردند.
وی ادامه داد: من و تعدادی از نیروهای بسیج به سمت آنها رفتیم اما به دلیل مسدود کردن راه توسط اغتشاشگران، تعدادی از نیروها جا ماندند. دو نفر از اغتشاشگران که به داخل یک حسینیه فرار کرده بودند را دستگیر و به قرارگاه منتقل کردیم. فرمانده گردان تا انتهای کوچه رفت تا اغتشاشگران باقی مانده را پیدا و دستگیر کند.
بختیاری بیان کرد: من در کوچه تنها منتظر ماندم تا فرمانده گردان برگردد در همین لحظه چند نفر از اغتشاشگران که داخل خانهها مخفی شده بودند از پشت سر به من حمله کردند.
این بسیج فعال ادامه داد: آنها دستها و پاهای من را گرفتند، با چوب کتک زدند و الفاظ رکیک به کار میبردند. یکی از اغتشاشگران با گوشی شروع به فیلم برداری کرد، و یکی دیگر از آنها با قراردادن چاقو در زیر گلوی من خواست که به نظام فحشهای رکیک بدهم. در همین لحظه نگاهم به پرچم «یاحسین» افتاد، به امام حسین (ع) توکل کردم و چشمانم را بستم و سکوت کردم. بعد فرمانده گردان از انتهای کوچه به سمت ما دوید که منجر به فرار اغتشاشگران شد.
بختیاری تصریح کرد: تعدادی از نیروهای بسیج من را با موتور به نزدیکی نیروهای انتظامی بردند تا به بیمارستان منتقل کنند، زمانی که به نیروهای انتظامی رسیدم، چند نفر شروع به پرتاب سنگ کردند. در همین لحظه بیهوش شدم و ادامه داستان را دوستان برای من تعریف کردند.
وی بیان کرد: بچههای نیروهای انتظامی سپرهای خود را روبروی من گرفتند تا سنگ به من برخورد نکند و چند دقیقه بعد من را به بیمارستان منتقل کردند و در بیمارستان چند نفر که از اغتشاشگران بودند وقتی متوجه ماجرا شدند، آنها هم شروع به کتک زدن کردند و ما مجبور به ترک بیمارستان شدیم و به بیمارستان دیگری منتقل شدم.
این بسیج فعال ادامه داد: اغتشاشگران از تجهیزاتی مانند باتون و شوکر استفاده میکردند و به دلیل ضرباتی که به من وارد شده بود، چند نقطه از بدنم دچار آسیب شد، علاوه بر پا، فک و تعدادی از دندانهایم نیز شکست.
بختیاری در ادامه گفت: یک ماه بعد از این ماجرا من با عصا و پای شکسته در تجمعات حاضر شدم و عدهای به سمت ما وسایلی پرتاب میکردند که به من در آنجا هم آسیب وارد شد.