نامش یونس بود و متولد رشت ، پدرش را به میرزا بزرگ میشناختند و او را به میرزا کوچک، بعدها به کوچک خان و کوچک جنگلی هم شهرت یافت. در آستانه نیل به مقام اجتهاد بود که تحولات ایران آن زمان مسیر زندگیاش را تغییر داد.
استادی داشت به نام خلخالی، وارسته مردی که همواره از تحقق مدینه فاضله سخن میراند و رسیدن به جامعه ای عاری از ظلم و جور و فقر و فساد؛ و همین تفکرات بود که از میرزا مجتهدی آزادیخواه ساخته بود.
فعالیت های سیاسی او از همان ابتدای شروع مشروطه همزمان با شخصیتهای مهمی چون شیخ فضل الله نوری، شهید شیخ محمد خیابانی، شهید آیت الله مدرس، آخوند خراسانی، ثقه الاسلام و دیگر مشروطه خواهان معروف در گوشه کنار ایران بود.
نخستین اقدام عملیاتی میرزا در رشت، پایهگذاری نهادی بود که میرزا عنوان «مجمع روحانیون» بر آن نهاد. نکته بارز در این دوره از حیات سیاسی میرزا این بود که وی مبارزه مسلحانه را چاشنی عدالتطلبی و آزادیخواهی کرد .
فعالیت دیگر میرزا در دوران حیات سیاسیاش، قرار گرفتن در رأس تشکیلاتی با عنوان "مجلس اتحاد و هیات اتحاد اسلام" بود.
سپس در زمان جنگ جهانی اول و درگیری ایران با روس و انگلیس و عثمانی مقدمات "نهضت جنگل" را فراهم کرد تا کشتی طوفان زده کشور را به ساحل نجات برساند. اوایل با اینکه تعداد کمی بودند و اسلحه آنچنانی هم نداشتند، ولی دولت آن زمان ایران، تحت فشار روسها به سرکوبی نهضت جنگل پرداخت، آن هم با سربازان و توپخانه ای تا دندان مسلح! بعدها که تعداد جنگلی ها بیشتر شد، انگلیسها هم به روسها پیوستند و این نبردها و شکستها و پیروزی ها و آتش بس ها ادامه پیدا کرد.
بعد از جنگ جهانی اول و نخست وزیری وثوق الدوله عامل سرسپرده انگلیسی ها، جنگلی ها بارها توسط تیمورتاش فرمانروای گیلان مورد قلع و قمع قرار گرفتند. اعدام و زندانی شدن عده ای به جرم کمک مالی به جنگلی ها، تسلیم شدن حاج احمد کسمایی (از مشاوران میرزا کوچک و از رهبران نهضت جنگل) و تسلیم شدن و شهادت دکتر حشمت، برای میرزا کوچک و نهضت جنگل بسیار کمرشکن بود.
امضای قرارداد ذلیلانه ۱۹۱۹ میلادی با انگلیسیها توسط وثوق الدوله که ایران را به صورت مستعمره بریتانیا قرار میداد در همین زمان رخ نمود که از طریق روزنامه جنگل به سمع و نظر مردم رسید.
اینجاست که آیت الله سید حسن مدرس در استفتایی که از ایشان میشود، به پشتیبانی از نهضت جنگل میپردازد. در قسمتی از فتوای تاریخی ایشان آمده است: "جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آنها در گیلان عملیاتی بوده بس مقدس که بر هر مسلمانی لازم، خداوند همه ایرانیان را توفیق دهد که نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نمایند."
آن زمان که فرمانده قزاق ها نامه حمایت در صورت تسلیم و پناهنده شدن را برای میرزا میفرستد، پاسخ میرزا بسیار زیباست آنجا که میگوید: "جوابی را که موسی به فرعون و محمد به ابوجهل و سایر مقننین و قائدین آزادی و روحانی در مَحکم عدل الهی میدهند، من هم میدهم. بنده و همراهانم، شما و پیروانت در این دو خط مخالف میرویم، باید دید عقلای عالم به جسد کشته ما میخندند و یا به فاتحیت شما تحسین میکنند؟! "
پس از تصرف انزلی توسط روسها و استقبال مردم از میرزا برای مذاکره با کمونیستهای روس، میرزا کوچک با روسها در موارد زیر به توافق میرسد:
۱- تاسیس حکومت جمهوری انقلابی در گیلان،۲- عدم مداخله شوروی در ایران؛۳- عدم اجرای اصول کمونیزم و ممنوع بودن تبلیغات کمونیستی در گیلان و ...
با کنار رفتن هیات اتحاد اسلام از صحنه رهبری نهضت جنگل، کمونیستها اندک اندک پستهای کلیدی را در دست میگیرند، احسان الله خان دوستدار و خالوقربان با افکار کمونیستی رهبری نظامی کردهای نهضت جنگل را بر عهده میگیرند، روسها به توافق خود با میرزا کوچک پایبند نبوده و در رشت به تبلیغات کمونیستی میپردازند، مردم متدین گیلان، با دیدن تبلیغات کمونیستی از حمایت از نهضت جنگل دلسرد میشوند و مجتهدان گیلانی، به کنج مسجد و حوزه پناه آورده، خود را کنار میکشند.
و در نهایت طرح نقشه ترور میرزا و دستگیری همفکرانش مطرح میشود.
کودتای سرخ در رشت از سوی روسها شکل میگیرد و کمونیستهای ایرانی در صدد اجرای کمونیسم در ایران و تاسیس جمهوری سوسیالیست در گیلان میشوند.
کودتای سوم اسفند سید ضیاء الدین طباطبابی به فرماندهی رضاخان قزاق شکل میگیرد و در نهایت با توطئه ها و خیانتهای فراوان در پاییز ۱۳۰۰، میرزا در میان برف و بوران جنگلهای انبوه گیلوا جان به جان آفرین تسلیم کرده و سر از بدنش جدا میشود.
به قول رهبر معظم انقلاب: "میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا- یعنی روسها و انگلیسیها- یک نهی بزرگ گفت... این مرد تنها، این مرد باایمان و باصفا، اگرچه در وسط جنگلهای گیلان در مظلومیت مُرد، اما شخصیت خودش را در تاریخ ایران تثبیت کرد؛ مُرد، اما یک مشعل شد."
در سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان نیز از میرزا کوچک خان به عنوان یک فرد بسیجی با روحیه بسیجی یاد شد که باید شرح حالش را فهمید و خواند!
در پایان جمله معروف میرزا خطاب به رفیق مدیوانی (از پیروان تروتسکی و عضو حزب کمونیست روسیه) را خاطرنشان میکنم که : " ما به شرافت زیست کردهایم و با شرافت مراحل انقلابی را طی کردهایم و با شرافت خواهیم مرد."
روحش شاد و نامش جاودانه باد
صفورا ترقی