فرید مدرسی روزنامهنگار اصلاح طلب درخصوص عملکرد رسانههای فارسی زبان خارج از کشور بخصوص تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال در اغتشاشات اخیر، با بیان اینکه اینترنشنال به هیچ وجه من الوجوه رسانهای شبیه رسانه هایی مانند بی بی سی، من و تو، voa و دیگر رسانه های داخلی و خارجی نیست، گفت: اینترنشنال، یک رسانه غیرحرفهای و ابزار قدرتمندی برای جنگ رسانهای است.
وی با بیان اینکه می شود رسانه نبود اما در جنگ رسانهای بکار آمد، گفت: این امر، نخست به دلیل ضعف طرف مقابل و دوم به دلیل این است که از آیتمهای ژورنالیستی به سبک غیرحرفهای، غیرمنطقی و غیراخلاقی استفاده می کند.
* اینترنشنال؛ کلوپ چند نهاد امنیتی
این روزنامه نگار ادامه داد: مجموعه اینترنشنال را یک نارسانه می دانم اما معتقدم به هرحال مجموعه ای تاثیرگذار است که فراتر از کار رسانه، فعالیت می کند. یعنی در عضوگیری، چهرهسازی و پیاده کردن مدلهای امنیتی منطقه، فراتر از سیستم امنیتی عربستان عمل می کند و به چند سرویس امنیتی سرویس میدهد.
مدرسی به تشریح دو جریان اپوزسیونی پرداخت که مجموعه اینترنشنال به آنها سرویس می دهد و گفت: یکی از اینها جریان اپوزسیون است که جریان فیک شورای مدیریت گذار محسوب میشود و پشت پرده و همهکاره این جریان، آقای شهریار آهی است.
* شهریار آهی به عنوان مرد سایه نوبراندازان
وی تصریح کرد: آقای آهی در درون ایران و دستگاههای حاکمیتی و غیرحاکمیتی آنچنان شناخته شده نیست اما من یک سالی است که روی ایشان کار میکنم و معتقدم ایشان چهره اثرگذاری است. اثرگذاری نه به معنای لیدری یا رهبری، بلکه به معنای تاثیر بر فرآیندهای شبکهسازی و به نوعی ارتباط ایجاد کردن بین مجموعههای مختلف در راستای اهداف، منویات و منافع حکومت سلطنتی عربستان سعودی است. البته فقط منافع آنها را رعایت نمیکند بلکه منافع مجموعههای دیگری را هم رعایت میکند که محور اصلی مجموعه عربستان است و من از آنها نام نمیبرم.
* سفید سازی تجزیهطلبی در اینترنشنال
این فعال رسانه ای با اشاره به اینکه اینترنشنال با لیدری و مشورت کلان آقای آهی راه خودش را پیش میبرد، اظهار داشت: در حال حاضر سفید کردن تجزیه طلبی برای استفاده از قدرت تجزیهطلبها یکی دیگر از اقدامات آقای آهی است و اگر چه منافع برخی کشورهای منطقه، تجزیه ایران است اما این فرد، فردی غیرایدئولوژیک است و بیشتر به عنوان مهندس یا پیمانکار این فعالیت را انجام می دهد و خودش نه آنچنان ضد تجزیهطلبی است و نه دغدغه تقویت تجزیه طلبی را دارد. بلکه بر اساس فرمانهایی که در اتاق عملیاتی به او داده شده از قدرت و اقتدار خرابکارانه تجزیه طلبها چه به صورت تروریستی و چه غیر تروریستی استفاده می کند.
وی با بیان اینکه در ابتدا تصور بر این بود که اینترنشنال تلاش میکند جریان سلطنتطلب آقای رضا پهلوی را تقویت کند، به رد این نظریه پرداخت و تاکید کرد: به هیچ وجه تقویت آقای پهلوی و سلطنت در باطن پلتفرم اینترنشنال نیست. اگر برخی نشستهای او و جلسه فرشگرد در اینترنشنال برگزار شد برای تقویت آقای پهلوی نیست، بلکه برای تقویت جریانات حاشیه او مانند برخی افراد فرشگرد است که به دلیل رابطه با مجموعه های دیگر به نوعی نفوذی آن مجموعه ها در کنار او محسوب می شوند تا او را در راستای سیاستهای اتاق فکری که وجود دارد، مدیریت کنند و با دادن مشورتهایی، فریبش دهند.
مدرسی در توضیح این سیاست گفت: ما شاهد بودیم آقای آهی در مقطعی به اسم مشاور آقای پهلوی، عده ای از مشاورینش را حذف و تلاش کرد خودش محور باشد. در مقطعی نیز تلاش کرد آقای پهلوی را به تجزیهطلبها نزدیک کند؛ حتی مهمانیهایی با حضور آقای پهلوی و برخی چهرههای تجزیهطلب مانند آقای عبدیان_که فردی شناخته شده برای جریان تجزیهطلب عرب است_ برگزار کرد.
وی در ادامه اضافه کرد: معتقدم اینترنشنال محوری برای ساپورت کردن آقای پهلوی ندارد، اگرچه به صورت حاشیهای یا مقطعی و برای انحراف یا کمک به برنامههای دیگر، ایشان را برجسته می کند.
* وظیفه اینترنشنال پشتیبانی از منافقین است
این روزنامه نگار اصلاح طلب، سازمان مجاهدین خلق به سرکردگی مریم رجوی را دومین جریانی برشمرد که اینترنشنال طی این مدت به دنبال تقویت، سفید کردن و ساپورت کردن آن بود و تاکید کرد: ارتباط دولت عربستان با مریم رجوی و جریان سازمان مجاهدین خلق در نشستی که این سازمان و آقای فیصل حضور داشتند، تقویت شد. دولت عربستان در راستای منافع ملیاش، وظیفه خود می داند که سازمان مجاهدین را تقویت کند و در آن نفوذ داشته باشد همان گونه که رژیم اسرائیل به شدت و بیشتر از عربستان روی مجموعه سازمان مجاهدین سرمایهگذاری کرد.
مدرسی در ادامه به تشریح جریان در سایه سازمان مجاهدین خلق پرداخت و گفت: بعضی افراد اشتباهاً فکر می کنند که این سازمان همیشه در همان قالب مرسوم باقی می ماند، اما من معتقدم سازمان مجاهدین در کنار فعالیتهایش یک جریان در سایه دارد که اینها اعضای تشکیلاتی و رسمی این سازمان نیستند بلکه وظیفه حمایتهای مالی، لابی و به نوعی وارد کردن جریانات مختلف حمایتی در پارلمانهای اروپا، آمریکا و کانادا و بقیه مراکز را برعهده دارند.
وی ادامه داد: اینترنشنال از طرفی تلاش میکند دغدغه ها و عملیات روانی جریان آقای آهی _ که به نوعی مشاور جدی و ارشد این رسانه است_ را ساپورت کند و از طرفی نیز تلاش میکند به دلیل روابط عربستان با سازمان مجاهدین خلق، آنها را نیز تقویت کند. باقی جریانات، حاشیهای بر این دو محور هستند. به عنوان مثال تقویت بهائیت، تقویت همجنسگرایان یا اقلیتهای دیگر ضد جمهوری اسلامی تقویتبخش آن دو جریان هستند.
این روزنامه نگار به اهمیت جایگاه تجزیهطلبان، بویژه تجزیه طلبان عرب نزد عربستان اشاره کرد و گفت: اتاق فکر اینترنشنال اگرچه در ظاهر به دغدغههای تجزیه طلبان و اپوزسیون اهمیت می دهد اما در واقع اولویت اصلی آن، استفاده ابزاری از تجزیهطلبان است.
* رژیم چنج غیرممکن است
مدرسی با بیان اینکه سرنگونی و تغییر رژیم بر اساس اطلاعات دستگاههای امنیتی خارج از کشور و چهرههای شاخص دارای اطلاعات و تحلیل، امکانپذیر نیست اظهار داشت: تجزیهطلبان، سازمان مجاهدین خلق و مجموعه آقای آهی، به دنبال تجزیه طلبی هستند اما معتقدم تجزیهطلبی هم مانند رژیم چنج در این مقطع زمانی به دلایل متعدد از جمله بافت اجتماعی، نفوذ حاکمیت، منفور بودن برخی از گروههای تجزیهطلب حتی بین جریانهای قومیتی، غیر ممکن است.
وی ادامه داد: تمام جریاناتی که امروز به دنبال تبدیل کردن اعتراضات مطالبهمحور جامعه ایران به مقابله با حاکمیت هستند، تلاش میکنند انواع خبرهای فیک، غیر فیک، واقعی، غیرواقعی، بزرگنمایی شده،کوچک نمایی شده و... را بدون در نظر گرفتن اصالتش منتشر کنند. حتی از آن سو هم گاهی میبینید برخی حرفها توسط فردی در سطح 5 حاکمیت ایران زده می شود و این جریان آنچنان روی آن مانور می دهد که گویا آن فرد در ردههای دو حاکمیت به سر میبرد.
این روزنامه نگار اصلاح طلب تخریب گرایی یا ویرانیطلبی و ایجاد التهاب مداوم را دو مسئله ای دانست که این جریانات دائماً به دنبال آن هستتند و گفت: هر جریانی که بتواند آسیبزا و التهابآفرین باشد تا اطلاع ثانوی توسط سرکردگان این رسانه و اتاق فکری که فراتر از سرکردگان این رسانه است، جذب، حمایت و ساپورت میشود.
مدرسی دور شدن رضا پهلوی از رسانه اینترنشنال را شاهد مثالی برای تایید این نظریه دانست و اظهار داشت: دو دلیل وجود دارد که آقای پهلوی در این مقطع زمانی از این فضا دور شده است. یک اینکه به دلیل پیشینه و عقبهاش نمیتواند، نمیخواهد یا شاید اعتقاد ندارد که از جریان تجزیهطلب حمایت کند پس اگر وارد این فضا شود باعث اختلال در فرآیند استفاده از تجزیهطلبان می شود و دوم اینکه او در جلسه ای با اپوزسیون می گوید در فرآیند سرنگونی جمهوری اسلامی و جایگزینی رژیم بعدی به ثبات نیاز داریم و این جریان رسانه ای ثبات را در راستای منافعش لازم نمی بیند.
* برنامه اینترنشنال برای عصبی کردن جامعه ایران
«آقای آهی که فردی بسیار موثر است در سخنانی می گوید باید به عنوان مهمترین ابزار، خشونتی را که از حاکمیت سرمی زند در رسانهها بزرگنمایی کرد. هدف از راهاندازی اینترنشنال این مسئله است که بتوانند خشونتهایی که چه به صورت مشروع، چه غیرمشروع، چه واقعی، چه غیر واقعی، چه به صورت بخشهای نهادی یا غیرنهادی و فردی و غیرقانونی که توسط برخی از ماموران جمهوری اسلامی در ردههای مختلف سرمیزند را بزرگ و بزرگ و بزرگ کنند و چگونه این کار را انجام دهند؟ بخشی از آن را در رسانه بزرگنمایی میکنند. این تصویر جامعه را عصبی و خشن می کند و دوباره میزان خشونت در تقابل حاکمیت و معترضان بالا میرود و این فرآیند دوباره وارد رسانه میشود و تصاعدی رشد می کند و مرتب این سیکل بزرگنمایی در رسانه تکرار می شود.»
مدرسی افزایش خشم و ناراحتی مردم در اثر فشار روانی رسانه را سبب خشونت آنها نسبت به ماموران ذکر کرد و اظهار داشت: حاکمیت نیز در برابر تشدید خشونت معترضان، خشونتش را افزایش میدهد و این سیکل مانند یک گلوله برفی تبدیل به یک بهمن خشونت میشود. بهمن خشونت، مهمترین آیتمی است که رسانهای مانند اینترنشنال به امید آن نشسته است تا با کمک این بهمن خشونت، سیستم دچار تعارضهای داخلی و تعارضهای حقوق بشری شود.
* شیرین عبادی برخلاف ظاهرش، مروج خشونت است
«آقای قاسم شلعهسعدی در اینترنشنال دقیقا میگوید مردم باید مستهلک بشوند و برای تشدید خشونت مردم، استفاده از اسلحه و اعمال تروریستی را تجویز میکند. از این نمونهها بسیار داریم؛ خانم شیرین عبادی نمونه ای دیگر است که بر عکس ظاهرش به شدت خشونت را تبلیغ میکند. تئوریزه کردن فحاشی جنسی و تئوریزه کردن خشونت مسلحانه همه در راستای آن هدف اصلی است که خشونت حاکمیت را برانگیزانند و بزرگنمایی خشونت حاکمیت مهمترین ابزار این رسانه هاست.»
این روزنامه نگار اصلاح طلب در پایان با بیان اینکه میزان خشونت حاکمیت برعکس فضاسازی رسانهای، نسبت به اعتراضات 88، 96 و 98 به شدت پایینتر است، اظهار داشت: ما میبینیم که اولاً ماموران آسیب و صدمه بیشتری نسبت به گذشته دیده اند و ثانیاً حاکمیت در برخورد با معترضان آنچنان عجله به خرج نمیدهد و این فرآیند نشان میدهد که جمهوری اسلامی _و نه نیروی انتظامی و پلیس_ هر چه جلوتر رفته نسبت به اعتراضات و مطالبات مردم حرفه ای تر برخورد میکند. البته معتقدم در فرآیند توجه به مطالبات به شدت کُند عمل میکند و این کندی آسیب جدی میزند.