«سرگئی کوژمیاکین» کارشناس مسائل سیاسی روسیه در یادداشت خود برای خبرگزاری سنترال آسیا به بررسی ناآرامیهای اخیر در ایران پرداخت.
در خلاصه این یادداشت آمده است: ناآرامیها در ایران با دخالت افراد خارجی تجزیهطلب بهانهای برای تشدید فشار و هجمه علیه این کشور شد تا موضوعاتی از قبیل « توافق هستهای » و زحمات و حق ایران در این موضع به حاشیه برود.
بازیها پیرامون توافق هستهای
دنیای معاصر شبیه کلاف است که در آن متنوع ترین منافع در هم تنیده شده است. برای درک ماهیت یک پدیده، کشیدن یک رشته کافی نیست. باید همه موضوعات دیگری را که به طور آشکار یا پنهان با آنها مرتبط است، مطالعه و بررسی کرد.
بدون انجام چنین «گره گشاییها» درک وضعیت ایران غیرممکن است. در پایان تابستان در مذاکرات برای بازگرداندن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا «توافق هستهای» پیشرفتی به دست آمد و با میانجیگری 3 کشور اروپایی و روسیه و چین، پیشنویس توافقنامهای تهیه شد تا جایی که حتی برخی رسانهها از آمادگی «واشنگتن» و «تهران» برای امتیازدهی متقابل خبر دادند.
«واشنگتن» موافقت کرد تحریمهای 200 شرکت و مؤسسه ایرانی لغو کند، بخشی از داراییهای مسدود شده را بازگرداند و اجازه صادرات بدون مانع هیدروکربنها را بدهد.
چندین عامل پیشرفت در مذاکرات را تسهیل کرده است.به مشارکت همسایگان ایران یعنی قطر و عمان در مذاکرات میتوان به عامل نخست اشاره کرد. دیپلماتهای آنها ضمن روشن کردن موضوعات مورد اختلاف بین «تهران» و پایتختهای غربی رفت و آمد کردند. ثانیاً، انعقاد برخی تفاهمنامهها بین این کشورها جوابگوی منافع نخبگان غرب بود. اگر اتحادیه اروپا به دنبال دستیابی به منابع جدید سوخت است، در این صورت برای «کاخ سفید» نیز مهم است که از شکست دموکراتها در انتخابات کنگره جلوگیری کند.
در نتیجه سقوط محبوبیت «جو بایدن» و مشکلات اقتصادی، پیشرفت دیپلماتیک تنها راه نجات است از این رو تعامل با ایران برای این امر بسیار مناسب بود. بر اساس نظرسنجیها، 79 درصد آمریکایی ها نسبت به مذاکرات دیدگاه مثبتی دارند که با نگرش کلی به سیاست خارجی همخوانی دارد. بیش از دو سوم آمریکاییها با فروش تسلیحات به عربستان سعودی مخالف هستند و تقریباً 47 درصد در مورد مزایای روابط نزدیک با اسرائیل تردید دارند.
چنین چشماندازی، مخالفت شدیدی را برانگیخت و اسرائیل نیروی محرکه اصلی شد. در شرایط تبلیغات شدید ضد ایرانی احیای برجام، شانس دولت «یایر لاپید» را برای حفظ قدرت به حداقل میرساند و به «بنیامین نتانیاهو» چراغ سبز نشان میدهد که مخالفان را به خاطر شکست در مقابله با «دشمن» مورد انتقاد قرار دهد. مقامات از ترس از دست دادن قدرت با عجله وارد «تورهای دیپلماتیک» شدند. «بنی گانتز» وزیر دفاع، «ایال هولاتا» مشاور امنیت ملی، «دیوید بارنیا» مدیر اطلاعات موساد و دیگران از آمریکا بازدید کردند.
به نوبه خود، «لاپید» مسیر اروپایی را در پیش گرفت. موضوع گفت وگوها «تهدید ایران» بود. میهمانان گمانه زنی های بیهوده در مورد توانایی «تهران» برای تولید کلاهکهای هسته ای «در عرض چند هفته»را تکرار کردند و هشدار دادند که اسرائیل پس از حصول توافق، به این توافق پایبند نخواهد بود.
بازیکنان دیگر نیز فعالتر شدند. «فیصل بن فرحان» وزیر امور خارجه عربستان سعودی نسبت به از سرگیری احتمالی برجام ابراز نگرانی کرد و موفقیتهای نظامی-فنی «تهران» را تهدیدی برای منطقه خواند. ممکن است تصمیم «ریاض» برای کاهش تولید نفت به دلیل تمایل به انتقال بهتر این نگرانی ها به غرب دیکته شده باشد.
در داخل آمریکا حزب جمهوری خواه با آن مخالفت کرد. «مایک پنس» معاون سابق رئیس جمهور و نامزد احتمالی «کاخ سفید» از مقر شورای مقاومت ملی ایران در آلبانی بازدید کرد. این ائتلاف گروههای مخالف، از سرنگونی دولت در ایران حمایت میکنند. «پنس» با ابراز حمایت از فعالیت آنها، وعده داد به محض بازگشت جمهوریخواهان به قدرت، قرارداد احیا شده را دفن کند. به زودی مقامات آلبانی ایران را به حملات سایبری متهم کردند و روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کردند. «کاخ سفید» مجبور شد حمایت خود را از هم پیمانان اعلام کند.
تحریکات با این واقعیت آسانتر میشود که تقریباً سی نماینده دموکرات کنگره نسبت به مذاکرات ابراز نگرانی کردهاند. درخواست آنها منعکس کننده درخواست کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، گروه لابی گری پیشرو «تل آویو» است.
ابزارهای تحریک و آشوب
با این حال، این ضربات به یک استدلال نهایی و «آهنی» نیاز داشت که در نهایت بازگشت به برجام را دفن کند. فوت «مهسا امینی» بهترین بهانه بود چرا که تبرئه کامل افسران نیروی انتظامی ایران غیرممکن به نظر میرسید.
اما از سوی دیگر مرگ «مهسا امینی» ریاکاری کسانی که دنبال امتیازگیری از این موضوع بودند را افشا کرد. مخالفان ایران در حالی همگی و در همه جا «نسل کشی زنان» را اعلام میکنند که حقایق مهم دیگری را پنهان میکنند. اولا، به این دختر بلافاصله کمک شد و در بیمارستان «کسری» یکی از بهترین مراکز درمانی «تهران» بستری شد. دوم آنکه این موضوع را مقامات ارشد ایران تحت پیگیری قرار دادند.
«ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران به وزیر کشور دستور داد تا شرایط وی را به طور کامل بررسی کند. بلافاصله پس از آن خبرنگاران با گواهی پزشکان معالج «امینی» و از سوی دیگر انتشار دوربینهای مدار بسته از محل وقوع حادثه مدارک مورد نیاز و مستدلی را به دست آوردند. در دوربینها مشهود است که دختر عارضه قلبی داشته است.
اما از سوی دیگر، معترضان و آشوبگران سیاستهای بسیار سختتر دیگر کشورها را نادیده میگیرند. در عربستان سعودی زنان تنها تا حدی از حق رای برخوردارند و محدودیتها برای پوشش و آزادی رفت و آمد باقی مانده است. در اسرائیل کودکان و زنان فلسطینی تقریبا هر روز کشته میشوند، اعراب به شهروندان درجه دو تبدیل شده است. اما در رسانه های غربی این یک تابوی شدید است.
ناآرامیها که اندکی گسترده شد سؤالات بسیاری را به وجود آورد و تقریباً بلافاصله جنبه مخرب پیدا کردند. گروههای آشوبگر و اغلب مسلح، با هدف برپایی هرج و مرج به کلانتریهای پلیس حمله کردند.
کانون ناآرامیها به سمت کشاندن اقوامی همچنان کردها، بلوچ ها، آذربایجانیها کشانده شد و در اعتراض ها حتی درخواست استقلال مطرح و به اعمال خشونت آمیز نیز تبدیل شد. در شهر «زاهدان» در حمله به کلانتری 19 نفر نیروی انتظامی از جمله «سید علی موسوی» مسئول اطلاعات سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان شهید شدند. تروریستهای «جندالله» مسئولیت این اقدام را بر عهده گرفتند. از حملات تروریستی در استان خوزستان جلوگیری شد و محموله بزرگی از اسلحه که از خارج وارد شده بود، کشف و ضبط شد.
به گفته «احمد وحیدی» وزیر کشور، گروهها برای ناآرامیها از قبل آماده شده و فقط منتظر فرصت بودند. دلایل زیادی برای اعتماد به این کلمات وجود دارد. «یوسی کوهن» رئیس سابق موساد (در سالهای 2016 و 2021 میلادی) اعتراف کرد که در زمان وی اسرائیل عملیاتهای مخفی بسیاری را «در قلب ایران» انجام داده است.
خبرگزاری «رویترز» گزارشی را از فعالیت ماموران سیا در جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد. نویسندگان این تحقیقات با اشاره به اینکه «مهار کردن ایران از دیرباز در اولویت «واشنگتن» قرار گرفته است»، در مورد طرحهای استخدام ماموران و عملیات مخفیانه سرویسهای ویژه صحبت کردند. نکته گویا این است که «ویلیام برنز» رئیس کنونی سیا در برنامه شبکه تلویزیونی «سی بی اس» در مورد مطلوبیت یک «انقلاب» در ایران سخن گفت.
حمایت از گروههای جدایی طلب خارجنشین نیز موضوعی روشن است. جنبش «کومله»، حزب زندگی آزاد کردستان و دیگر سازمانهایی که خواستار جدایی مناطق کردستان هستند، در شمال عراق پایگاههایی دارند و با گروههای کشورهای «ناتو» و سرویسهای ویژه از نزدیک همکاری میکنند. به نوشته روزنامه اسرائیلی «جروزالم پست»، کردهای جداییطلب تجربه مقاومت در برابر تهران را به نمایش میگذارند. افزایش تحریکات ایران را وادار کرد تا چندین حمله به مراکز تجمع این افراد در استانهای اربیل و سلیمانیه عراق انجام دهد.
اینکه موضوع فوت «مهسا امینی» تنها یک بهانه بود، با دخالت یکپارچه نیروهای خارجی کاملاً تأیید شد. وزارت خارجه اسرائیل در بیانیه ای اعلام کرد «شعله خشم مردم ایران علیه رژیم خاموش شدنی نیست» و مقامات اتحادیه اروپا از «تهران» خواستند «سرکوب اعتراضات را فوراً متوقف کند و جریان آزاد گزارشات را تامین کند».
«کاخ سفید» نیز به این گروه پیوست. تحریم هایی علیه رؤسای وزارت کشور، وزارت ارتباطات ایران و دیگر ساختارها اعمال شد، مقامات آمریکا دستور دادند امکان دسترسی مردم ایران به امکانات ویژه برای دسترسی به اینترنت بررسی شود تا همانطور که «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا گفته بود مردم، منزوی و در تاریکی نمانند. در همین راستا سیستم ماهوارهای «استارلینک» یک پیمانکار متعلق به میلیاردر معروف «ایلان ماسک» وارد بازی شد.
«فرح پهلوی» بیوه شاه که با ولع بیمارگونهاش برای تجملگرایی سزاوار نفرت مردم ایران بود، اکنون خواهان «مبارزه با رژیم ایران برای حقوق خود» است. «رضا» پسرش از آمریکا با شور و شوق قول میدهد که برای کمک به پیروزی هموطنان شجاع هر کاری را انجام دهد. شاهزاده در تبعید از غرب میخواهد از «ایرانیان مبارز نه در گفتار، بلکه در عمل» حمایت کنند و میگوید که «پس از انقلاب» ایران، دوست اسرائیل خواهد شد.
«مسیح علینژاد» مخالفی که به آمریکا گریخت و در ایستگاههای رادیویی «صدای آمریکا» و «رادیوی آزادی» کار میکرد، یکی دیگر از «بازیگران جبهه اطلاعات» بود. در سال 2019 میلادی «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه او را تجلیل و از این زن به خاطر شجاعتش تمجید کرد.
نقش برخی همسایگان
برخی کشورهای منطقه از جمله جمهوری آذربایجان به سکوی پرش جدیدی برای برخی تحرکات تبدیل شدهاند. روابط نزدیک قبلی این کشور با اسرائیل یک جنبه مشارکت همه جانبه کسب کرده است. در اوایل اکتبر هیأتی به سرپرستی «بنی گانتز» از این کشور بازدید کرد. همانطور که به خبرنگاران گفته شد وی در «باکو» بر اهمیت حفظ روابط استراتژیک تاکید کرد. اعضای هیأت باز هم صریحتر صحبت کردند و گفتند که در این مذاکرات هماهنگی تلاشها در برابر «طرحهای ایران» بررسی شده است.
این موضوع را حملات منظم و بدون مجازات «جورج دیک» سفیر اسرائیل در جمهوری آذربایجان تایید میکند. وی گفته بود ما هوادار مردم ایران هستیم که برای ارزشهایی که ما آنها ستایش میکنیم؛ انسانیت، برابری و آزادی مبارزه میکنند.
این دیپلمات حمایت خود از جداییطلبی را نیز پنهان نمیکند. وی در تابستان عکسی را با کتاب «قصه های جادویی تبریز» در توییتر منتشر کرد. در توضیح این عکس آمده است: «این یک شهر باستانی آذربایجان است.» اینکه «تبریز» از قدیم الایام بخشی از پرشیا و سپس ایران بوده را البته «دیک» به خوبی میداند.
پایگاه اینترنتی «کلیبر» مطلبی را با عنوان «زمان فرا رسیده است! آذربایجان جنوبی باید از ایران جدا شود» منتشر کرد. یکی دیگر از وب سایتهای معروف «هاکین» گزارش داد که «باکو» برای حمایت از حقوق هموطنان خود و حمایت از موج جدیدی از جنبش آزادیبخش ملی، نیروی کافی را دارد.
چنین احساساتی توسط مقامات ترکیه نیز تقویت میشود. روزنامه حامی دولت «دیلی صباح» آشکارا از فروریزی ایران سخن میگوید. اتفاقاً، مانند بنیاد دفاع از دموکراسی مستقر در «واشنگتن» که خواهان فروپاشی ایران «مانند اتحاد جماهیر شوروی» است.
کشورها در حوزه نظامی به طور فزایندهای همکاری میکنند. 70 درصد از تسلیحات خریداری شده توسط «باکو» به اسرائیل تعلق دارد و رسانهها از استقرار احتمالی هواپیماها و تجهیزات شناسایی اسرائیل در این جمهوری خبر میدهند.
نتیجه این هجوم و هجمهها به «تهران» تعلل و کندی مذاکرات بود. 3 کشور اروپایی با چسبیدن به خواستههای عادلانه ایران مبنی بر ارائه تضمین به ایران در صورت خروج آمریکا از توافق و قطع تحقیقات مغرضانه آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران را به «برهم زدن تلاشها» متهم کردند.
«واشنگتن» نیز به این موضوع اشاره و اعلام میکند که گفتوگوها به دلیل اعتراضات در ایران، بیمعنی است. مقامات اسرائیل خوشحالی خود را پنهان نمیکنند. «لاپید» از غرب «به خاطر موضع قاطعش» تشکر کرد و اعلام کرد که «کارزار برای خنثی کردن توافق موفقیت آمیز بوده است».
این فقط به روند بی ثباتی در منطقه سرعت میبخشد. حملات جدید اسرائیل به سوریه و برهم زدن آتش بس در یمن نشانههای هشدار دهنده آن بود. در همه موارد، آمریکا طرف مداخله جویان را میگیرد. ایران را به خاطر مواضع شجاعانه اش هرگز نخواهند بخشید و برای تضعیف آن از هر بهانهای استفاده خواهند کرد.