اربعین و عدد 40 در فرهنگ عرفانی و معنوی ما، نماد بلوغ و کمال است. به قول حافظ: «که ای صوفی شراب آنگه شود صاف/ که در شیشه برآرد اربعینی». یا وقتی حضرت موسی(ع) به کوه طور میرود و قرار است «ثَلَاثِینَ لَیْلَهً» 30 شب در آنجا باشد، خداوند میفرماید: «وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ؛ ما با آن 10 روزی که بر آن افزودیم، تمامش کردیم»؛ یعنی از نقص به تمام و کمال حرکت کردن.
عاشورا به عنوان بذر یک حرکت، در اربعین به بلوغ و کمال خود میرسد. در اربعین، غبارهای عاشورا بر زمین نشسته و حقیقت بیهیچ غباری عیان میشود. چهره زیبای حقیقت و چهره کریه باطل، دیگر بیهیچ غبار و نقابی قابل تشخیص است. روز اربعین روز شکست دشمن است؛ دشمنی که روزی همین قافله را وقتی از کربلا میبرد با تحقیر، توهین، تازیانه، تمسخر، آزار فراوان و بر نیزه کردن سر عزیزان این کاروان، آنها را از کربلا خارج کرد و به شهرهای دیگر برد اما اکنون همین کاروان با عزت و احترام و تجمیع و تالیف قلوب مومنان، در قالب یک جریان پیروز شده و حق نمایان شده به کربلا بازمیگردد.
در نخستین اربعین اباعبداللهالحسین(ع)، ۲ دسته وارد کربلا شدند؛ دسته اول جابربنعبدالله انصاری، صحابی بزرگ پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) که همراه با عطیه عوفی و جمعی از بنیهاشم وارد زمین کربلا شدند و مزار حضرت اباعبدالله و شهدای کربلا را زیارت کردند. همزمان با آن، قافله دیگری از شام به سمت کربلا آمد که راهبری آن را امام سجاد(ع) به همراه زینب کبری(س) بر عهده داشتند که همان کاروان اسرای کربلاست.
ذکر این نکته ضروری است که ما برای هیچ شخصیت بزرگی در تاریخ اسلام اربعین نداریم. با اینکه سوگ پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) مصیبت عظیمی بوده اما اربعین مکرر نداریم و اربعین تنها ویژه امام حسین(ع) است. همین یک نشانه و علامتی است که در تاسیس این زیارت برای اباعبدالله حکمتهای ویژهای مدنظر بوده است. پیادهروی اربعین، برای مرور پیامهای والای عاشوراست، برای زیستن این پیامهاست، برای تمرین این پیامهاست. تمرین عزت، صلابت، آزادگی، استقامت در مسیر، دستگیری از خلق، خدمت به انسان، دل دادن به خدا، نیایش با خدا، مست یاد خدا شدن، و این همه در متن حرکت و فعالیت و جوش و خروش است. همینها روح پیادهروی اربعین است و اگر جسم و ظاهر پیادهروی اربعین هم، برای عدهای به دلایلی تعطیل شود اما روح و جان این پیادهروی تا آخرین لحظه حیات، تعطیلبردار نیست. هر ساله در ایام اربعین حسینی عدهای از عاشقان اباعبدالله توفیق حضور در این کنگره باشکوه را ندارند. در رابطه با این عزیزان باید گفت در روایات توصیه شده است که اگر توفیق زیارت حضوری در کربلا را ندارید به بام منزل خود بروید و به امام حسین(ع) سلام بدهید. از «سدیر» نقل است حضرت صادق علیهالسلام به من فرمود: ای سدیر! آیا هر روز قبر حسینبنعلی علیهالسلام را زیارت میکنی؟ عرض کردم: خیر. فرمود: چقدر شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر جمعه زیارت میکنید؟ عرض کردم: خیر. فرمود: در هر ماه زیارت میکنید؟ عرض کردم: خیر. فرمود: در هر سال زیارت میکنید؟ عرض کردم: گاهی زیارت میکنیم. فرمود: ای سدیر! چقدر به حسین علیهالسلام جفا میکنید! آیا نمیدانی خداوند ۲ میلیون فرشته ژولیدهمو و خاکآلود دارد که به طور مداوم بر حسینبنعلی علیهالسلام گریه میکنند و قبر او را زیارت میکنند و خسته نمیشوند؟ ای سدیر! چرا خود را مقید نمیسازی که هر جمعه ۵ بار و هر روز یک بار قبر حسینبنعلی علیهالسلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین ما و قبر او فرسخها فاصله است! فرمود: به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن و سپس به سوی قبر حسینبنعلی علیهالسلام توجه کن و بگو: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُالله وَ بَرَکَاتُهُ».
اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته میشود و هر زیارت معادل یک حج و یک عمره است. سدیر میگوید: گاهی میشد که در یک ماه بیش از 20 بار این کار را انجام میدادم.
دکتر محمدرضا سنگری