چه کسی فکر میکرد رییس جنبش دانشجویی حزب لیبرال ـ دموکرات؛ حزبی چپگرا و مخالف سلطنت پادشاهی در انگلستان ، روزی رهبر حزب محافظهکار و نخست وزیر این کشور با داعیه حمایت از سلطنت شود؟
«مری الیزابت تراس » سومین نخستوزیر زن انگلستان که روزی در دانشگاه آکسفورد در یک گردهمایی دانشجویی از سلطنت پادشاهی در این کشور انتقاد میکرد به یکباره چرخشی ۱۸۰ درجهای کرد و به عضویت حزب محافظهکار که طرفدار پادشاهی در انگلستان است درآمد.
لیز تراس در سال ۱۹۹۴ زمانی که ۱۹ سال داشت با انتقاد از سلطنت پادشاهی در گفت: «ما لیبرال دموکراتها به فرصت برای همه معتقدیم و به عدالت و عقل سلیم اعتقاد داریم.» این سخنان او پیرو سخنان دیگری با این مضمون بود که نمیتواند بپذیرد کسی برای حکومت کردن (پادشاهی) به دنیا آمده باشد.
این نخستین بار نبود که او با نظام سلطنت در انگلیس مخالفت میکرد؛ بلکه او که تا ۱۹ سالگی با این افکار بزرگ شده بود و پدر و مادرش که از افراد چپگرا و اعضای فعال در کارزار خلع سلاح هستهای در انگلستان بودند و لیز را با خود به تجمعات مختلف حزب چپگرا و خلع سلاح هستهای میبردند، بارها نسبت به سلطنت در انگلستان اعتراض کرده بود.
بعد از انتشار مجدد این کلیپ، تراس گفت: «من توانایی آن را دارم تا از اشتباهاتی که مرتکب شدهام درس بگیرم و آن را ادامه ندهم.» اما سوال اساسی اینجاست که آیا تراس از اشتباهات گذشته است درس میگیرد یا حرفهایش را بر اساس موقعیتهای مختلف که به نفعش باشد، تغییر میدهد.
گرچه تراس بعد از انتشار مجدد این کلیپ به خبرنگاران گفت که بعد از این سخنرانی متوجه شده است که دلش نمیخواهد سلطنت در بریتانیا از بین رود. اما انتشار کلیپ مصاحبه او بلافاصله بعد از سخنرانیاش در آکسفورد نشان میدهد که تراس از سخنرانی خود پشیمان نبوده است.
خانعلی زاده، تحلیلگر مسائل بین الملل درباره عدم ثبات سیاسی لیز تراس، گفت: «به نظر میرسد که این موضوع ناشی از شرایطی است که در قاره اروپا اتفاق افتاده است. در قرن گذشته؛ زمانی که تراس فعال دانشجویی بود، جریانات جمهوریخواه در آنجا بسیار فعال بودند. فعالیتهای دانشجویی در قرن بیستم در انگلستان آورده داشته است. گروههای چپ و گروههای جمهوریخواه در آن زمان بسیار فعال بودند و فعالیت آنها نیز جذاب بود.»
وی افزود: «در آن زمان صحبت از دموکراسی و مخالفت کردن با سلطنت صحبتهای معتبری بوده است. هر چه انگلستان از آن روزها فاصله میگیرد، به دلیل فعالیتهای رسانهای، کارآمدی جمهوریخواهی و ضد سلطنت بودن کارآمدی و جذابیت خود را از دست میداد. از سوی دیگر تراس در آن زمان متوجه شد که اگر بخواهد در حکومت جایی داشته باشد و فعالیتهای جدی در عرصه سیاسی را ادامه دهد، چارهای جز پذیرش سلطنت ندارد.»
از سوی دیگر احترام نصفه و نیمهای که او در روز تبریک به چارلز سوم به عنوان پادشاه گذاشت، این شائبه را در میان مردم انگلستان بهوجود آورد که آیا او همچنان طرفدار دو آتشه سلطنت است یا هنوز درگیر همان افکاری است که تا ۱۹ سالگی با آن بزرگ شده بود.
خانعلی زاده اظهار داشت: «در ساختار سیاسی بریتانیا امکان ندارد، فردی با دیدگاه اصلاحگرانه و جمهوریخواهانه بتواند به مقامات بالا در ساختار سیاسی این کشور برسد. در ساختار سیاسی بریتانیا یک بنبست و سانسور سیاسی نهادینه شده وجود دارد. بنابراین، اگر فردی خواستار رشد در این ساختار باشد باید فرایند سلطنت را بپذیرد چرا که در غیر اینصورت امکان رشد برای آن فرد فراهم نخواهد بود.»
وی ساختار انگلستان را یک ساختار بسته، تمامیتخواه و اقتدارگرایانه توصیف کرد که اجازه فعالیتهای جدی به مخالفان را نمیدهد.
او نه تنها حرفهایش درباره لغو سلطنت انگلیس را اشتباه خواند و آن را مربوط به دوران نوجوانیاش دانست؛ بلکه تراس که روزی در تجمعات خلع سلاح هستهای علیه تاچر شعار «مگی، مگی، مگی، بیرون، بیرون» را سر میداد و نسبت به کاربرد سلاحهای هستهای معترض بود در جلسات انتخابیاش گفت: «برای پرتاب موشکهای هستهای آمادگی دارم.»
اما برخی معتقدند که تراس او واقعا در حال درس گرفتن از اشتباهاتش نیست؛ بلکه نشان دهنده آن است که او حرفهایش را در موقعیتهای زمانی و مکانی مختلف تغییر میدهد. در واقع عدم ثبات سیاسی در شخصیت تراس امری است که رسانهها به آن پرداختهاند؛ اما آنچه مورد غفلت واقع شده این است که شاید تراس بر اساس منفعتهای سیاسی در یک لحظه تمام نظرات قبلی خود را اشتباه میخواند و صحبتهای دیگری میکند.
به عنوان مثال در ماجرای برگزیت که قرار بود بریتانیا از اتحادیه اروپا جدا شود، زمانی که تراس، وزیر محیطزیست، غذا و امور روستایی در کابینه «دیوید کامرون»، نخست وزیر پیشین انگلستان بود در همهپرسی به ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا رأی مثبت داد و مخالفت خود با جدایی بریتانیا از این اتحادیه را اعلام کرد. زمانی که نتایج همهپرسی اعلام شد و مشخص شد اکثر مردم رأی به جدایی دادهاند، تراس از جدایی بریتانیا دفاع کرد و گفت اگر همه پرسی دیگری در اینباره انجام شود، به برگزیت رأی خواهد داد!
این کارشناس مسائل بینالملل درباره لیز تراس، عنوان کرد: «لیز تراس برای رهبری حزب محافظه کار، شخصیت ضعیفی است. او شخصیت تثبیتشدهای ندارد و نظراتش به طور مداوم در حال تغییر است، او متعلق به یک پایگاه سیاسی نیست. اگر تراس توانسته است که عنوان نخست وزیری را به دست آورد باید بگوییم که او بله قربانگوی جانسون بوده است. در حقیقت بریتانیا اکنون شاهد دولت ضعیفشده جانسون است. دولت جدیدی شکل نگرفته است. بنابراین مواضع لیز تراس را نباید جدی گرفت و روی آن حساب کرد.»
با این اوصاف، به نظر میرسد نه تنها لیز تراس دارای عدم ثبات در نظرات سیاسی خود است؛ بلکه به گفته این کارشناس مسائل بینالملل ساختار سیاسی انگلستان افراد را مجبور میکند که رسیدن به خواستههای خود، شخصیت حقیقی خود را پشت سلطنتخواهی پنهان کنند.