معمولا رسانهها در غرب ، مرز میان «تصاویر مجازی» و «تصاویر واقعی» را بهگونهای جابهجا میکنند که قدرت فریب افکار عمومی دنیا را نسبت به آنچه در میدان میگذرد از دست ندهند! این قاعده در خصوص تحولات جاری در آمریکا نیز صادق است. در سال ۲۰۲۰ میلادی، زمانی که انتخابات ریاست جمهوری این کشور با چاشنی ابهام و آشوب برگزار شد، بسیاری از جامعه شناسان آمریکایی معتقد بودند که شکافهای داخلی در این کشور از سطح«دوگانه سازی حزبی» فراتر رفته و بهنوعی «هویت» و «مؤلفههای تشکیلدهنده جامعه آمریکایی»را درگیر خودساخته است. البته صدای این جامعه شناسان بهمانند صدای افرادی مانند «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه سابق آمریکا که حتی قبل از برگزاری انتخابات سال ۲۰۲۰ سخن از جنگ داخلی در آمریکا به میان میآوردند، شنیده نشد!
لابیهای فعال رسانهای از سوی لابیهایی صهیونیستی مانند آیپک و جی استریت، پردهبرداری از شکافهای درونی و هویتی در آمریکای امروز را خط قرمز خود میدانند. این خط قرمز بهمراتب برای دو حزب سنتی آمریکا ( دموکراتها و جمهوریخواهان) پررنگتر است. در چنین فضایی استقلالخواهی ساکنان کالیفرنیا و تگزاس از ایالت فدرال بیشتر بهنوعی شوخی تشبیه میشود و حتی سخنان تئوریسینهایی مانند فوکویاما که به خطای شناختی خود در طرح نظریاتی مانند«پایان تاریخ حول محور لیبرال دموکراسی آمریکایی» اذعان میکنند ، شنیده نمیشود.
این روزها، دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا از اینکه در حال تبدیلشدن به تازهترین قربانی اف بی آی است ،حس بسیار بدی دارد! او در سال ۲۰۱۶ میلادی به لطف پاس گل جیمز کومی، رئیس سابق اف بی آی به اردوگاه انتخاباتی جمهوریخواهان ( به دلیل بازگشایی پرونده ایمیلهای هیلاری کلینتون) به کاخ سفید راه یافت و اکنون باید در کسوت یک قربانی ظاهر شود.این روزها رسانههای آمریکایی شدیدا مشغول شکلدهی دوگانه «ترامپ-غیر ترامپ» در این کشور هستند، فارغ از اینکه «سطح منازعات درونی » آمریکا قطعا محدود به این دوگانه سازی کاذب نمیشود!
نتایج نظرسنجی دانشگاه «کوئینی پیاک» نشان می دهدکه نزدیک به ۶۷ درصد از طرفداران هر دو حزب سنتی آمریکا نگران فروپاشی دموکراسی در کشورشان هستند. نکته قابلتأمل اینکه در نظرسنجیهای موازی و مشابه نیز نزدیک دوسوم از شهروندان آمریکایی نفرت خود از الاغها و فیلها را نمایان ساخته و خواستار ظهور یک جریان جدید و مستقل در راستای تحقق منابع کشورشان هستند.
اصلیترین تلاش جریان رسانهای حاکم بر آمریکا، تزئین مناسبات زیربنایی دفرمه شده در این کشور از طریق سانسور آنهاست. از واشنگتنپست گرفته تا نیویورکتایمز وظیفهدارند تا «محیط منازعه» و «میدان نبرد داخلی» را بهگونهای محدود کنند تا لیبرال دموکراسی ادعایی آمریکا بتواند در میان این منازعات به تنفس خود ادامه دهد. البته این بار تا حدود زیادی رسانههای آمریکایی دچار خبط تحلیلی شدهاند. کشانده شدن سطح منازعات حزبی در آمریکا به سطح هویتی و زیربنایی، حقیقتی اجتنابناپذیر است.
شکلگیری این منازعه پایدار متغیری وابسته به حضور یا عدم حضور ترامپ یا بایدن در قدرت نیست. «آمریکای ویران» با سرعتی بهمراتب بیشتر از حد تصور سردمداران این کشور در حال تحقق است….
حنیف غفاری