مهدی مطهرنیا درباره رد و بدل شدن پاسخها میان ایران و آمریکا و طولانی شدن این مسیر گفت: واقعیت روی صحنه تحت تاثیر زنجیره تقابل و تحمل میان واشنگتن و تهران در جریان است که در زمان فعلی تحت تاثیر حلقه میانی "تحمل" است. اینکه مذاکرات باید به توافق برسد یا ادامه یابد و شکستی برای آن متصور نیست، در چارچوب همین زنجیره قرار دارد. حتی اگر توافقی شود، هر عقل سلیمی میداند این توافق تنها تنفسی است در میانه تعارض. نه تهران تغییر موضع داده است و نه واشنگتن از مواضع خود کوتاه آمده است. تنها ادبیات آنها تغییر کرده است و اتفاقا همان گونه که قبل از روی کار آمدن بایدن گفتم، بایدن بسیار خطرناکتر از ترامپ است.
وی ادامه داد: الان آمریکاییها افکار عمومی را در دو بخش نخبگان و تودهها به این سمت بردند که آمریکا می خواهد توافق کند و سیاست خاورمیانه خود را تغییر داده است یا می خواهد آن را رها کند اما اینها آگاهیهای انحرافی است. آمریکا خاورمیانه را ترک نخواهد کرد و صرفا سیاست خاورمیانهای خود را به روز میکند و در سیاستهایش در نهایت نظم جدیدی را دنبال می کند که در آن ایران از رو در رویی با آمریکا خارج شود، حتی اگر این مساله هزینه بالایی داشته باشد.
این کارشناس مسایل بینالملل تصریح کرد: آمریکا تلاش دارد پرونده هستهای را به سمت اختلافات پادمانی ایران و آژانس سوق دهد و تا حد زیادی هم موفق بوده است. به نظر ایران پافشاری کرده است که به جای اینکه همه تحریمها برداشته شود و یا سپاه از لیست تحریم خارج شود، مسایل پادمانی دیگر دنبال نشود. با این اقدام آمریکا محور تقابل ایران با آمریکا به رو در رویی ایران با آژانس کشانده می شود. به این ترتیب زمینه برای فشار بیشتر به تهران در افکار عمومی آماده می شود.
مطهرنیا اظهار کرد: از این رو در دوره "تحمل" دو جانبه زمینههای تعارض بیشتر با ایران از طریق محوریت قرار دادن آژانس و مشروعیت آن در برخورد با اتهامات پادمانی موجود در ارتباط با ایران مطرح است.
وی خاطرنشان کرد: آمریکاییها نمیخواهند مرگ برجام را اعلام کنند و ایران هم تحت فشار فزاینده اقتصادی ناشی از اقتصاد نابسامان و بسیار لغزنده در ماههای آینده با بحرانی فراتر رو به رو خواهد شد، از این رو توافق و ادامه مذاکرات را میطلبد. بخشی از جناحها در ایران نیز به امید زمستان و نیاز اروپا به انرژی و بخش رادیکالتر گذار از مرزهای قابل قبول هستهای تحت عنوان گریز هسته ای را در نظر میگیرند و به این میاندیشند که ادامه مذاکرات میتواند به نفع تهران تمام شود. از این رو تهران نیز با وجود بسیاری از دلایل برای خروج از برجام در آن باقی مانده است و به نظرم این کار معقولانهترین کار بوده است.
این کارشناس مسایل بینالملل درباره ادامه کار با رد و بدل شدن پاسخ ها یا بازگشت به وین و مذاکرات در آن چارچوب گفت: تمایز چندانی بین این دو الگو وجود ندارد. ایران و آمریکا چه در وین چه در این مسیر فعلی با یکدیگر مستقیم مذاکره نمیکنند. تنها تمایز آن است که در وین مذاکره کنندگان به هتل کوبورگ می روند و شفاهی ایرانیان با اروپاییها و روسیه صحبت می کنند و رابرت مالی هم شفاهی پاسخ میدهد و بالعکس. اما در شیوه فعلی هزینه مسافرت دیپلماتها بر دولتهای متبوعشان تحمیل نمیشود . با نامه نگاری و پاسخ مکتوب مطالب بیشتر مستند شده و هزینهها هم کم میشود.
وی افزود: در هر حال مذاکرات اصلی بین ایران و آمریکاست و مذاکرات وین این را نشان میدهد و به خوبی به جهان این معنا اثبات میشود که تا آمریکاییها تایید نهایی را ندهند و تهران نپذیرد، پایتختهای کشورهای اروپایی و پکن و مسکو نمیتوانند کاری انجام دهند.