ایران مرکز ثقل ژئوپلیتیک انرژی دنیا

در شرایط کنونی و حداقل تا ۲ دهه آینده، موتور محرکه اقتصاد از نفت خواهد بود. نفت و فرآورده‌های نفتی، امروز بیش از 65 درصد احتیاجات انرژی دنیا را تامین می‌کنند. به همین دلیل است که قدرت‌های بزرگ جهانی با بهره‌گیری از ابزارهای مختلف، تلاش دارند ذخایر انرژی‌های فسیلی و سازوکار مبادله آن را در بازارهای جهانی تحت کنترل خود درآورند یا حداقل بر آن تاثیر بگذارند. امنیت انرژی یکی از مباحث راهبردی در سیاست جهانی است که همه کشورها به آن توجه ویژه دارند. ایران در کانون منطقه‌ای‌ با عنوان «بیضی استراتژیک انرژی» قرار گرفته که در تولید و انتقال نفت و گاز جهان نقشی حیاتی دارد به‌ گونه‌ای که از نظر کارکرد بسان قلب جهان (هارتلند) عمل می‌کند و با همین اعتبار، دارای نقش ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک است. دیدگاه بیضی استراتژیک انرژی از دکتر جفری‌کمپ، استاد دانشگاه و مدیربرنامه‌های استراتژیک منطقه‌ای در مرکز منافع ملی ایالات متحده نیز در راستای تسلط بر منابع انرژی جهان بوده است. این نظریه ‌در ادبیات ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی جایگاه ویژه‌ای دارد. این اصطلاح ناظر بر کشف ذخایر فسیلی در حوزه خزر بوده که طبق نظر برخی کارشناسان با اهداف سیاسی- امنیتی انجام شده است و برخی نیز آن را یکی از اهداف پنهان ایالات متحده از طرح خاورمیانه بزرگ برای دسترسی به ذخایر منطقه در نظر می‌گیرند. این نظریه معطوف به ذخایر انرژی دنیا و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و دریای خزر است. در این نظریه بیان می‌شود که منطقه خزر و خلیج‌فارس، منطقه‌ای بیضی‌شکل است که بیش از 70 درصد انرژی دنیا در آن واقع شده است و پل ارتباطی این مناطق، کشور ایران است. لذا ایران می‌تواند نقش بسزایی در امنیت و قیمت انرژی و همچنین عرضه و تقاضای آن ایفا کند. کشور ایران به لحاظ ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بین ۲ منطقه سرشار از انرژی گاز و نفت واقع شده است. وسعت، جمعیت، عمق استراتژیک، موقعیت دریایی و گذرگاهی ایران و تسلط بر سواحل خلیج‌فارس و تنگه استراتژیک هرمز موجب شده ایران بالاترین و تاثیرگذارترین نقش را در این حوزه داشته باشد. 

اکنون کشوری در دنیا اگر بخواهد قدرت خود را حفظ کرده یا آن را ارتقا دهد، ناگزیر باید در این بیضی استراتژیک انرژی نقش فعالانه‌ای بازی کند. ایران به عنوان کشوری که پل ارتباطی این ۲ منطقه است، نیز می‌تواند در صورت استفاده از سیاست خارجی راهبردی خود را به عنوان یک قدرت دارای مزیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک مطرح کند. ایران، نقش کلیدی و تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت اقتصاد جهان دارد و این امر اهرم قدرت به ‌حساب می‌آید. موقعیت ژئوپلیتیک ایران در میان این ۲ منطقه به صورت یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر افزایش یافته است. 

ایران مرکز ثقل ژئوپلیتیک انرژی دنیا

اکنون شرایط نظم در حال گذار جهانی و رقابت برای دستیابی و خرید منابع انرژی در کشورهای صنعتی جهان، مانند ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپایی یا تقاضای رو به افزایش کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا مانند هند و چین باعث شده این بیضی انرژی استراتژیک با مرکزیت ایران نقش فعال‌تری را در سیاست خارجی بازی کند. با توجه به نیازهای نفتی اکثر قدرت‌های بزرگ، ایالات متحده سعی دارد از منابع انرژی به ‌عنوان یک اسلحه برای اداره امور جهان و تحقق بخشیدن به نظام هژمونی‌گرایانه‌اش استفاده کند. در شرایط کنونی آنچه بازار انرژی نیاز دارد، نظامی فراگیر مبتنی بر نگرش امنیت بین‌المللی و نگاه برد- برد به امنیت انرژی است که منافع متناسب تمام بازیگران بازار جهانی انرژی را شامل شود. با توجه به شرایط ناامن و متکثر غرب آسیا و وجود گروه‌های تروریستی و تکثرگرایی‌های مختلف، این منطقه مانند انبار باروتی است که ایران تا امروز توانسته امنیت آن را حفظ کند و شرایط را تحت کنترل قرار دهد. ایران به‌ عنوان مرکز ثقل و پل ژئواستراتژیک بیضی انرژی، می‌تواند امنیت انرژی و همچنین امنیت دنیا را تامین کند. در صورتی که ایران نیز به ‌عنوان قدرت ژئوپلیتیک دچار عدم امنیت شود، یا در هر شرایطی، ایجاد امنیت در منطقه را در اولویت سیاست‌های خارجی و امنیت خود قرار ندهد، امنیت انرژی و در راستای آن امنیت جهانی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. 

لذا حلقه مفقوده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، عدم استفاده صحیح از مهره ژئواستراتژیک امنیت انرژی است. به نظر می‌رسد سیاستمداران خارجی به این بعد از اهمیت ایران پی ‌برده‌اند و می‌دانند در صورت حمله به ایران امنیت انرژی و در پی آن امنیت جهانی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و این امر را تنها در لفاظی‌های سیاسی خود استفاده می‌کنند و عملی نخواهد بود.

دکتر محمدرضا جوفار