روز پانزدهم آگوست سال ۲۰۲۱، چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا و پس از ماهها رایزنی و گفت و گوهای ویژه ایالات متحده با طالبان در قطر، طالبان کنترل کابل را در دست گرفت. فتح دوباره کابل به دست طالبان، وضعیت بسیار وخیمی را برای نیروهای آمریکایی و نیروهای افغان حامی آنها در این کشور ایجاد و صحنههای عجیبی را در فرودگاه حامد کرزی کابل خلق کرد. از روز پانزدهم آگوست تا روز سیام همان ماه که روز نهایی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بود، دنیا بار دیگر شاهد یکی دیگر از خروجهای فضاحتبار آمریکا از یک سرزمین اشغالشده بود. تصاویر مخابره شده از سفارت آمریکا در کابل، دقیقا خروج نیروهای آمریکایی از سایگون بعد از جنگ ویتنام را یادآوری میکرد و این تصاویر در نهایت، با پیام افول نظامی آمریکا به کل دنیا منتقل شد.
دولت بایدن از همان روز تاکنون تلاش دارد به هر وسیله ممکن خروج خود از افغانستان را توجیه کرده و تلاش کند هیچ سندی از افتضاح به بار آمده برای افکار عمومی باقی نماند. طی چند روز گذشته، بر همین اساس، مطبوعات و رسانههای آمریکایی روز پانزدهم آگوست را روز «قدرت گرفتن طالبان در افغانستان» مینامند و هیچ اشارهای به سالروز خروج مفتضحانه آمریکا از این کشور نمیکنند.
شبکههای خبری مختلف آمریکا از جمله شبکه خبری سیانان، این روزها دوباره خبرنگار خود را به خیابانهای کابل فرستادهاند تا از وضعیت مردم افغانستان بعد از روی کار آمدن طالبان خبر و گزارش تهیه کنند؛ تمرکز رسانههای غربی بر وضعیت زنان و حضورشان در جامعه افغانستان بعد از قدرتگیری طالبان است. رسانهها همچنین از افزایش شدید بحرانهای اقتصادی در افغانستان میگویند و وضعیت بسیار رقتباری از شهرهای افغانستان را به نمایش میگذارند تا نشان دهند طالبان غیر از زیر پا گذاشتن حقوق زنان و خارج کردن آنها از جامعه و راندنشان به سمت پستوی خانههایشان، در کنترل و مدیریت اقتصادی نیز هیچ عملکرد مثبتی از خود نشان نداده است. البته در اینکه طالبان در این مدت تکلیف خود با مسائل زنان و سایر مسائل اجتماعی را مشخص نکرده و به وعدههای خود به جامعه جهانی نیز عمل نکرده است، جای تردید زیادی نیست اما علت مشکل اقتصاد را نمیتوان تنها حکومت طالبان و مدیریت آنها دانست و مسالهای که رسانههای غربی عمدا به آن نمیپردازند، همین مساله است. از زمان خروج آمریکا از افغانستان، دولت آمریکا تمام منابع مالی و ذخایر کابل در بانکهای آمریکایی را مسدود کرده و حاضر نیست داراییهای مردم افغانستان را به آنها بازگرداند. بسیاری از کشورها همچنان از به رسمیت شناختن دولت طالبان در افغانستان خودداری میکنند اما بلوکه کردن اموال مردم این کشور در شرایطی که بحران اقتصادی بشدت منجر به گرسنگی و در برخی موارد قحطی در این کشور شده است، موضوع دیگری است.
تنها مساله مثبتی که رسانههایی چون سیانان به آن اشاره میکنند، این است که مردم افغانستان معتقدند در طول یک سال گذشته طالبان توانسته است تا حد زیادی امنیت را در این کشور برقرار کند، زیرا در اصل نیروی بر هم زننده امنیت در این کشور در دوران حضور آمریکا در افغانستان، خود طالبان بود.
همه اینها اما باعث نمیشود عملکرد رسانههای آمریکایی در ماجرای خروج آمریکا از افغانستان مورد نقد قرار نگیرد. رسانههای لیبرال در واقع در حال پاک کردن بخشی از تاریخ آمریکا هستند که اتفاقا برای سایر جهان بسیار حائز اهمیت است؛ بخشی که نشان داد حضور و جنگ ۲۰ ساله آمریکا علیه افغانستان، نه برای این کشور توانست دموکراسی به همراه داشته باشد، نه صلح و نه حتی امنیت و آرامش، چه رسد به رونق اقتصادی و پیشرفت. دولت آمریکا همانطور که بعد از خروج فضاحتبار نیروهای این کشور از فرودگاه کابل صورت گرفت، برای پاسخ به این انتقادات تنها بیان کرد ایالاتمتحده برای بردن دموکراسی به افغانستان نرفته بود، بلکه برای کشتن بنلادن رفته بود. اما بنلادن سال ۲۰۱۱ کشته شد و آمریکا چه قبل از آن و چه پس از آن نتوانست پیروزیای علیه طالبان برای خود به ثبت برساند.
دولت بایدن حالا در سالگرد آن افتضاح تاریخی، مشغول بیان کردن روایت دیگری است؛ روایتی که میگوید طالبان به تعهدات خود در مقابل آمریکا برای پناه ندادن به تروریستهای القاعده عمل نکرده و حالا هر روز بیشتر از روز قبل باید مورد تحریم قرار گرفته و اموالش در آمریکا بلوکه شده و منابع مالیای که باید هزینه مردم و وضعیت بحرانی اقتصاد افغانستان شود، در آمریکا باقی بماند.
اگر روایت قبلی آمریکاییها درست باشد، یعنی طالبان برخلاف میل و علاقه مردم روی کار آمده باشد، مردم افغانستان نباید تاوان شکستها و سوءمدیریت آمریکا در کشورشان را پس بدهند و اتفاقا جامعه جهانی باید با آزادسازی اموال مردم این کشور و تلاش برای بهبود اوضاع اقتصادی، طالبان را وادار کند ضمن برقراری امنیت سیاسی و اقتصادی در افغانستان، درباره مسائل اجتماعی نیز به جامعه جهانی پاسخگو باشد.
فرزانه دانایی