طرف سعودی آمادگی دارد گفتگوها از فاز امنیتی وارد فاز سیاسی و علنی شود تا نهایتا منتج به بازگشت روابط دیپلماتیک ایران و عربستان به شکل قبل شود شاید جدیدترین خبر حوزه سیاست خارجه بود که حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه پنجشنبه شب در برنامه صف اول شبکه خبر در گفتگو با مردم از قاب رسانه ملی آن را رسانهای کرد.
خبری که در ادامه مذاکرات منطقهای با کشورهایی نظیر اردن و مصر و البته اظهارات فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان نشان از تحولی اساسی در رابطه ایران و همسایه نفت خیز جنوبی خود داشته و از تغییری اساسی یا بازنگری اصولی در سیاست تعاملی ایران با همسایگان خود حکایت دارد.
بن فرحان در چرخشی آشکار یک هفته مانده به پایان تیر ماه گفته بود همچنان دست عربستان به سوی ایران دراز است و ریاض مشتاق به [داشتن]روابط طبیعی با ایران بوده؛ ضمن اینکه مذاکرات عربستان با ایران مثبت است، اما به هدف خود نرسیده و امیدواریم تحولاتی در آینده صورت پذیرد.
امیرعبداللهیان پنجشنبه شب در برنامه صف اول از قول وزیر امور خارجه عراق خبر داد عربستان خواستار مذاکرات علنی شده؛ خبری که دو روز بعد فواد حسین همتای عراقی او بر آن به نیابت از بن سلمان ولیعهد عربستان صحه گذاشت
این تغییر و تحولات مثبت در روابط دو کشور درحالی صورت گرفته که از ده سال پیش تا همین چند وقت پیش روابط ایران و عربستان روند تنش زا به خود گرفته بود تا اینکه با وقوع جنگ یمن در فروردین ۹۴ و به دنبال آن اعدام آیت الله شیخ نمر باقر النمر در عربستان و درپی آن حمله به سفارت ریاض در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در دی ۹۴ روابط دو کشور قطع و سفارتخانههای آنان نیز در تهران و ریاض متقابلا بسته شد.
پس از این اتفاق برخی کشورهای حوزه خلیج فارس در همراهی با عربستان سطح مناسبات دیپلماتیک خود با تهران را از سفیر به کاردار کاهش دادند و در روابط سیاسی خود با ایران پا جای پای حکام ریاض گذشتند.
ایران و عربستان مشخصا از بهار پارسال مذاکراتی را به میانجیگری عراق برای بهبود روابط آغاز کردند که تاکنون پنج دور از آن به میزبانی عراق انجام شده و زمان دور ششم این گفتگوها نیز هنوز مشخص نیست.
پس از حمله به سفارت عربستان، رهبر انقلاب آن را اقدامی بسیار بد و غلط توصیف کردند اما تاکید داشتند نباید به صرف این اتفاق بسیار بد پای حزب اللهی ها و جوانان مؤمن و انقلابی را وسط بکشند
اما کاهش سطح روابط ادامه داشت تا اینکه با شروع به کار دولت جدید در ایران دولت ایران سیاست اول همسایگان را برگزید و مطابق با آن طی اقداماتی عملی از همه ظرفیتهای سیاسی، دیپلماتیک خود در تقویت مناسبات با کشورهای حاشیه خلیج فارس استفاده کرد که نتیجه آن ادامه گفتگوهای تهران- ریاض و درپی آن احتمال بازگشایی سفارتخانههای دو کشور در خاک یکدیگر و در موارد دیگر بهبود روابط با امارات است که قرار شده سفیر جدید خود را به زودی به سوی تهران روانه کند.
ضمن اینکه ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست اخیر خبری خود از بحرین یعنی یکی از همان کشورهایی که به پیروی از عربستان روابط خود را با ایران کاهش دادند نام برد و گفت که در مناسبات با بحرین میتوانیم شاهد اتفاقات مثبتی باشیم.
اما چیزی که در این بین مذاکرات و روابط میان دو کشور را نسبت به گذشته متفاوت کرده، سیگنالهای مثبتی بود که مقامات عربستان پس از سفر ۲۲ تیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به این کشور برای ایجاد رابطه مجدد با ایران به تهران فرستادند.
درحالی که پس از سفر بایدن به عربستان برخی با ایجاد فریب رسانهای بهدنبال بهرهبرداری سیاسی از این سفر بودند حالا خبر رسیده که فیصل بن فرحان همتای عربستانی حسین امیرعبداللهیان قرار است به زودی در بغداد با او به گفتگو بنشیند
برخی برپایه تحلیلهایی شتابزده و اشتباه هدف از سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه غرب آسیا و مشخصا عربستان را رسمیت بخشی به نسخه عربی ائتلافی نظیر ناتو عنوان میکردند، اما چیزی که از نشستها و دیدارهای صورت گرفته میان شیوخ خلیجفارس و مقامات آمریکایی به جهان مخابره شد که از قضا اعلام رسمی آن هم خائز اهمیت و بار روانی است در درجه اول کتمان تشکیل ائتلافی عربی علیه ایران و محور مقاومت و در درجه دوم ابراز تمایل کشورهای عربی به ویژه عربستان به همکاری با ایران و حل مسائل باقی مانده از طریق گفتگو بود.
فیصل بن فرحان بعد از دیدارهای صورت گرفته میان مقامات سعودی و آمریکایی در تایید این موضوع گفت که نمیداند اسم « ناتوی عربی » از کجا آمده است.
وزیر امور خارجه عربستان در ادامه همچنین گفت که موضوع همکاری نظامی یا فنی با رژیم صهیونیستی نه در کنفرانس جده و نه قبلش مطرح نشده بود و موضوع مربوط به «ناتوی عربی» هم در کنفرانس جده مطرح نشده است.
فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان در صحبتهای خود تاکید کرده که راهحلهای دیپلماتیک بهترین راه حل و تنها راه تعامل با ایران است
محمدعلی بصیری کارشناس مسائل بینالملل در خصوص تغییر مسیر سیاست خارجه عربستان سعودی در مواجهه با ایران با بیان اینکه مجموعه عوامل مختلف داخلی، منطقهای و جهانی باعث شده هیات حاکمه عربستان از یک سیاست افراطی و تقابلی با ایران و کشورهای جبهه مقاومت به سیاستی عقلانی و واقع گرایانه چرخش کنند، میگوید: عدم تمایل آمریکا برای حمایت از متحدان خود چه در غرب آسیا و چه در نقاط دیگر جهان از مثل گذشته یکی از دلایل اصلی این چرخش است از جمله همین جنگ اوکراین که آمریکا حاضر نشد به نفع دولت اوکراین هزینه بدهد و به جای درگیری مستقیم با روسها به حمایت تسلیحاتی و دیپلماتیک بسنده کرد.
به گفته محمدعلی بصیری در واقع پیگیری راهبرد نفت در برابر تامین امنیت در سیاست های آمریکا کمرنگ شده و عربستان از این بابت نگرانی دارد؛ مثلا مسئله دیگر تجربه میدانی و هزینه های سنگین نظامی بود که عربستان و متحدان آن در غرب آسیا و مشخصا در جنگ یمن داشتند؛ عربستان و کشورهای همسوی آن یعنی امارات، بحرین و مصر این را تجربه کردند چراکه پیش از شروع جنگ اوکراین و درست زمانی که انصارلله یمن و گروه های مردمی این کشور طی عملیات انتقام جویانه به آرامکو حمله کردند، حداکثر حمایتی که آمریکا از سعودی ها داشت حمایت دیپلماتیک و نهایتا فروش اسلحه بود اما اینکه بخواهد مثل گذشته در قضیه ورود کند درگیر شود اتفاق نیافتاد.
این کارشناس مسائل منطقه معتقد است در نقاط دیگر منطقه غرب آسیا نیز شرایط همین گونه بوده چراکه دولت مدنظر سعودیها در لبنان روی کار نیامد، بشار اسد همچنان در مسند قدرت است و بیشتر اراضی سوریه را پس گرفته و در عراق هم آنچنان که برنامه ریزی کرده بودند و در حمایت از جریانات افراطی هزینه می کردند موفق نشدند و حتی دولت فعلی عراق هم که یک دولت بینابینی است عمدتا روی منافع عربستان در عراق حرکت نمیکند.
راهبرد نفت در برابر تامین امنیت در سیاست های آمریکا کمرنگ شده و آمریکا دیگر مثل گذشته از متحدان خود مانند عربستان حمایت نمیکند
محمدعلی بصیری در توضیح این امر میگوید برپایه این اتفاقات میتوان نتیجه گرفت که هیات حاکمه سعودی باتوجه به اعتراضات درون سیستمی که در ساختار عربستان وجود دارد و عواملی که گفته شد به این نتیجه رسیدند که اگر با ایران به عنوان یک قیب منطقه ای کنار بیایند و هزینه های خود را در تقابل با ایران پایین بیاورند در بلند مدت میتواند منافع عربستان را بهتر تامین کند تا اینکه بخواهند با ایران در تقابل باشند و به حمایت های آمریکا دلخوش کنند.
اما آنچه از روند کنونی تعامل تهران و ریاض برمیآید حاکی از این است که از قضا این چرخش برای ایران هم یک امتیاز مثبت است و لازم است تا زمانی که این سیاست های تعاملی با ایران از سوی ریاض دنبال میشود سیاستمداران و دولتمردان ما در شرایطی که تحریمها و فشارهای حداکثری علیه ایران ادامه دارد از آن در جهت تثبیت ثبات منطقه و بهبود روابط تجاری با کشورهای حوزه خلیج فارس استفاده کند.
از سویی دیگر علاوه بر فراهم آمدن زمینه بهبود مسیرهای همکاری اقتصادی ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس در چرخشی محسوس فضای رسانهای ناتوی منطقهای علیه ایران، که قبل از سفر بایدن شکل گرفته بود به فضای اعلام موضع علنی اردن، مصر و امارات به عدم مشارکت در اتحاد علیه ایران تبدیل شده و برپایه این صراحت لهجه مقامات عربی احتمالا در روزهای آینده شاهد اعلام مواضع مثبت دیگری خواهیم بود.
دست خالی آمریکا برای عربستان باعث شد تا هیات حاکمه سعودی به فکر تعدیل سیاستهای خود درقبال ایران بیافتد و به جای تقابل با همسایه شمالی راه تعقل و تعامل را برگزیند
مواضعی مثبت و هرچند موقت اما تأثیر گذار که میتواند از سطح تهدیدات در غرب آسیا بکاهد و به سطح روابط دوجانبه یا چندجانبه میان ایران و همسایگان خود در جنوب خلیج فارس بیافزاید.