قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران ، آنهم درحالی که تهران نزدیک به ۲ دهه بیشترین و گستردهترین همکاریهای ممکن را با این نهاد بینالمللی داشته است، نشان از آن دارد که نهادهای جهانی بیش و پیش از آنکه حامی منافع همه ملتهای جهان باشند، ابزار منفعتطلبی برخی کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی شده است. دولتهایی که سالهاست علیه ایران سیاستی کهنه و ناکارآمد را اجرا میکنند که گرچه عامل فشارهای اقتصادی به مردم ایران بوده اما نتوانسته اهداف آنها را از این کارزار تحریم حداکثری به نتیجه برساند.
آنچه میان ایران و آژانس گذشت
شامگاه چهارشنبه ۱۸ خرداد(به وقت وین)، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دومین قطعنامه دو سال اخیر علیه فعالیتهای هستهای ایران را صادر کرد و مدعی شد؛ جمهوری اسلامی همکاری لازم را با آژانس انجام نداشته و این نهاد عمیقا نگران فعالیتهای هستهای ایران است. پیشنویس قطعنامه انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا علیه ایران که روز سهشنبه به نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه شده بود، شامگاه چهارشنبه با سی رای مثبت، ۲ رای منفی چین و روسیه و آرای ممتنع هند، پاکستان و لیبی به تصویب رسید. پیش از تصویب این قطعنامه «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود (نهم خرداد-٣٠ ماه مه) مدعی افزایش ۱۸ برابری غنیسازی اورانیوم در ایران و نیز وجود مکانهای پنهان غنیسازی شده بود.
«محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی در واکنش به این گزارش دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز چهارشنبه و پیش از تصویب قطعنامه گفت: جمهوری اسلامی ایران هیچ فعالیت هستهای پنهان و نانوشتهای ندارد و هیچ سایت و فعالیت معرفی نشدهای هم وجود ندارد؛ این اسناد کذایی، یک حرکت سیاسی برای تداوم فشار حداکثری است.
«بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم درباره گزارش آژانس تصریح کرد: آژانس نباید به اطلاعات بهدست آمده از طریق فعالیتهای جاسوسی و یا ادعایی که از طریق منابع غیرموثق بهدست میآورد، استناد نموده و به آنها اعتبار بخشی نماید».
با وجود این توضیحات اما صدور قطعنامه در شورای حکام آژانس، جمهوری اسلامی را به این اطمینان رساند که اقدامات آژانس، نسبتی با واقعیات موجود و حسن نیت تهران ندارد و این سازمان در پی اجرای سیاستهای کشورهای غربی است. از این رو، ایران در پاسخ به قطعنامه سیاسی آژانس، با صدور بیانیهای از قطع فعالیت دوربینهای فراپادمانی دستگاه اندازهگیری بر خط سطح غنا OLEM و فلومتر آژانس در ایران خبر داد اما تصریح کرد که بیش از ۸۰ درصد از دوربینهای موجود آژانس دوربینهای پادمانی هستند که کمافیالسابق فعالیت این دوربینها ادامه خواهد یافت.
کمالوندی هم از توقف برخی از همکاریهای فراپادمانی ایران که جزء تعهدات نبود و تنها بر مبنای حسن نیت انجام می شد؛ خبر داد. «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه، بانیان قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مسئول تبعات بعدی این اقدام دانست و تاکید کرد: پاسخ ایران قاطع و متناسب است.
وزارت امور خارجه درپی تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس اعلام کرد: این قطعنامه براساس گزارش شتابزده و غیرمتوازن مدیرکل آژانس و مبتنی بر اطلاعات دروغین و ساختگی رژیم صهیونیستی صورت گرفته و نتیجهای جز تضعیف روند همکاری و تعاملات جمهوری اسلامی ایران با آژانس در برنخواهد داشت.
محمد اسلامی هم ۱۹ خرداد بر توقف دوربینهای آژانس اشاره کرد و گفت: به فعالیت تعدادی از دوربینهای فراپادمانی آژانس خاتمه دادیم که کلا تعداد آنها ۱۷ الی ۱۸ تاست. ماشینهای سانتریفیوژ جدید را نصب کرده و گازدهی را شروع کردیم که از گازدهی ماشینهای پیشرفته بازرسان آژانس بازدید کردند.
گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز جمعه۲۰ خرداد، اعلام کر که ۲۷ دوربین نصب شده در مراکز غنیسازی ایران قطع میشود و ۴۰ دوربین باقی میماند. خبرگزاری رویترز هم از آغاز نصب سانتریفیوژهای IR-۶ در آبشار واحد خبر داد که به تایید آژانس نیز رسیده است.
«میخائیل اولیانوف» سفیر و نماینده روسیه نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین نسبت به عواقب قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام و ایالات متحده علیه ایران هشدار داد و تصریح کرد: این اقدام منجر به تشدید تنش با تهران میشود.
آیت الله «سید ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور هم در واکنش به قطعنامه شورای حکام علیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی تصریح کرد: «چندبار میخواهید ملت ایران را بیازمایید و سخنان مسئولان کشور را نشنیده بگیرید، گمان میکنید با صدور قطعنامهها ما عقبنشینی میکنیم؟ به نام خدا و به نام ملت، ایران یک قدم از مواضع خود عقب نمینشیند.»
ایران و ۲ دهه همکاری شفاف
ادعای غرب در شورای حکام آژانس ببین المللی انرژی اتمی در حالی علیه ایران به قطعنامه تبدیل می شود که به اذعان گزارشهای متعدد آژانس، ایران گسترده ترین همکاری را در ۱۸ سال گذشته با این نهاد داشته و به گفته «محمدرضا غائبی» سرپرست نمایندگی دائم کشورمان نزد سازمان های بین المللی در وین، ایران سطح بیسابقه شفافیت را در برنامه و فعالیتهای هستهای خود در پیش گرفته است.
به اذعان همین گزارشها ایران نخستین کشوری بوده که در جریان اجرای تعهدات برجامی خود، سامانه پایش آنلاین درجه غنیسازی (اُلِم) و دوربینهای فراپادمانی در تاسیسات هستهای نصب کرده و بیشترین همکاری را در بازرسیها داشته است. پایگاه خبری بلومبرگ ۲۴ اردیبهشت سال جاری در گزارشی اذعان کرد که شمار بازرسیها از تاسیسات هستهای ایران در سال گذشته میلادی، به بالاترین میزان خود رسیده و رکورد زده است.
به دلیل همین سابقه است که ایران قطعنامه آژانس بین المللی انرژی هستهای را سیاسی میداند و معتقد است با وجود چنین پیشزمینهای، پیشنهادکنندگان این قطعنامه به خوبی آگاه هستند که جمهوری اسلامی ایران، هرگز در پی ساخت سلاح هستهای نبوده و همواره از طرق ممکن در صدد زدودن این اتهام جعلی است.
به همین دلیل است که «حسین امیر عبداللهیان» وزیر امور خارجه تصریح میکند: آمریکا و غربیها میدانند در اعتقاد اسلامی ایران بمب اتم جایی ندارد و ایران به دنبال بمب هستهای نیست و با چنین بهانه جوییهای بیجایی به دنبال شناسایی رژیم صهیونیستی از سوی ایران بودند تا به زعم خود به اهدافشان برسند.
برنده نزاع ایران و آژانس کیست؟
اثبات صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران، همانگونه که اشاره شد؛ فرآیندی ۲۰ ساله است که در تمام مقاطع این دو دهه، جمهوری اسلامی ایران کوشیده است اتهامات وارد شده از سوی غرب و رژیم صهیونیستی را برطرف کند، اتهاماتی که گرچه هیچ مبنایی جز ادعاهای تلآویو نداشته اما ایران برای نشان دادن حسن نیت خود درصدد رفع آن برآمده است. اکنون اما به نظر میرسد این حسن نیت از سوی سازمان های بینالمللی به وظیفهای جدید برای جمهوری اسلامی تعریف شده و زمانی که تهران در راستای حراست از منافع خود درصدد کاهش داخل پادمانی تعهدات است؛ به نقض آن متهم میشود.
این اتهامات در حالی مطرح میشود که ایران دستکم ۲ سال پیش از اجرای برجام و چهارسال پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای برای رفع آنها مذاکره کرده است. از سوی دیگر ایران درحالی متهم به نقض تعهدات شده است که نخستین و بزرگترین ناقض توافق هستهای؛ دولت دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ بود و تداوم آن از سوی جو بایدن، شرایط را برای این توافق نیمبند سختتر کرد.
این روزها اما در اتهامزنی علیه جمهوری اسلامی، ردپای رژیم صهیونیستی آشکارتر از همیشه دیده میشود، گفتو گوهای متعدد نفتالی بنت، نخست وزیر این رژیم با رسانههای گوناگون آمریکا و تایید قطعنامه صادر شده علیه ایران، نشانه آشکار آن بوده و اسرائیل مانند همیشه در پی ایران هراسی و شکار شاه ماهیِ ایجاد اجماع علیه ایران است.
در همین رابطه «محمدفرهاد کلینی» کارشناس ارشد مسائل استراتژیک با بیان اینکه به نظر میرسد که مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران پاسخهای لازم، حقوقی و دقیق را ارائه کردند، گفت: اینکه برخی به دنبال ایجاد بهانه و دخالت در روند مذاکرات وین هستند، موضوع جدیدی نیست و هر بار تلاش میکنند رویهها و تاکتیکهای خود را تغییر دهند و به این وسیله با لاپوشانی مواضع، بحرانافکنی کنند. در این خصوص باید سفر اخیر گروسی به سرزمینهای اشغالی را مد نظر قرار داد.
محمدرضا غائبی سرپرست نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمانهای بینالمللی در وین، هم تصریح میکند: این مضحک است که رژیم صهیونیستی که طرف هیچ یک از معاهدات خلع سلاح و کنترل تسلیحات نیست و حاضر نیست همه تاسیسات و فعالیتهای هستهای خود را تحت پادمان آژانس قرار دهد، آنقدر گستاخ شده است که واقعیتها را دستکاری کرده و سایر اعضای NPT را موعظه میکند.
«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل آمریکا هم به نقش رژیم صهیونیستی در تصویب قطعنامه علیه ایران اشاره کرده و میگوید: سفر دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سرزمینهای اشغالی و تحرکات اخیر این رژیم جعلی علیه ایران، نشانگر مانعتراشی و دخالتهای آن در فعالیتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و به نظر میرسد رژیم صهیونیستی و آمریکا آتش بیار معرکه هستند».
پیش نیازهای توافق و ادامه راه
پس از صدور قطعنامه علیه فعالیت هستهای ایران، برخی تحلیلگران صدور آن را از موضع سختگیرانه ندانستند و حتی شماری واکنش ایران به آن را هم تا حدودی تند ارزیابی کردند. پس از این قطعنامه گرچه گروهی معتقد به پایان برجام هستند اما گروسی در گفت وگویی با تاکید بر اینکه همواره امکان تفاهم وجود دارد، از سرگیری مذاکرات وین برای احیای توافق هستهای ایران را معقولترین گزینه دانسته است. «رابرت مالی»، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز روز پنجشنبه در رشته توییتی تصریح کرده است که «ما آماده بازگشت فوری و متقابل به پایبندی کامل هستیم». با این همه نکته آشکار تمام رویدادهای روزهای گذشته، شفاف شدن این اصل است که مذاکرات، برجام یا هر تفاهم دیگری میان ایران و آژانس نیازمند همراهی دوطرفه است و سیاست یک بام و دو هوای غرب در برابر ایران دیگر نتیجهبخش نیست.
اینکه دولت بایدن از یک سو خود را مشتاق مذاکره با ایران نشان میدهد، از سوی دیگر دولتهای همراه خود را به توقیف منابع ایران ترغیب میکند، اینکه پیش نویس قطعنامه علیه ایران تصویب کرده و از سوی دیگر وادار به آزادسازی همین منابع توقیفی میشود، تداوم سیاست شکست خورده «چماق و هویج» در چهار دهه گذشته است و واقعیت آن است که ضربه مهلک به برجام نه با دفاع جمهوری اسلامی ایران از حقوق خود، بلکه با تن دادن به زیادهخواهی های رژیم صهیونیستی از سوی غرب زده میشود. تا زمانی که آمریکا خود را از سیطره آیپک (AIPAC) رها نکرده و تروییکای اروپا هم خود را از سلطه آمریکا، حسن نیت صرف ایران، نمیتواند توافقات کنونی و آتی را نجات دهد.