تداوم حماقت های آمریکا درباره ایران

نشریه «فارن پالیسی» با انتشار مطلبی به سلسله اشتباهات راهبردی آمریکا در قبال ایران پرداخت که در ادامه خلاصه‌ای از آن را می‌خوانیم:

بیش از دو دهه سیاست‌ واشنگتن در قبال ایران با تمام فراز و فرودهایش به شکست انجامیده‌است. در ادامه این اقدامات اشتباه غرب برای احیای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، آمریکا، انگلیس و فرانسه پیش‌نویس قطعنامه‌ای را علیه ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه کردند که به تصویب رسید؛ موضوعی که با خشم مقامات ایران مواجه شد تا جایی که آنها شماری از دوربین‌های آژانس را قطع و به افزایش غنی‌سازی مبادرت کردند.

از نگاه صاحبنظران، این مسیر نباید ادامه می‌یافت. در روابط دو دهه گذشته آمریکا و ایران فهرستی از فرصت‌های از دست رفته و سوءتفاهم‌های عمیق در این روابط به چشم می‌خورد. حتی «ویلیام برنز» رئیس سابق سازمان سیا در سال ۲۰۱۹ مکررا در گفت وگوها و یادداشت‌های خود از «کانال پشتی» (دیپلماسی پنهان) با هدف باز کردن کانال‌های جدید سخن به میان آورده‌بود. تنها استثنا توافق هسته‌ای «باراک اوباما» است که تا حدی مورد حمایت قرار گرفته و بایدن به صورت محتاطانه تلاش‌هایی را برای احیای آن انجام می‌دهد.

رویکرد آمریکا و غرب در مواجهه با ایران متناقض و با تردید بوده‌است. به اعتقاد «حسین بنائی» از نویسندگان مقاله‌ای در مورد روابط ایران و آمریکا که مقاله او مورد تحسین قرار گرفت، تیم بایدن عمدا یا سهوا برای احیای برجام با همان دولتی در ایران که به توافق دست یافته‌بود، تلاش نکرد.

بیشتر کارشناسان در این زمینه اتفاق نظر دارند و معتقدند حتی در صورتی که ترامپ توافق هسته‌ای را زیر پا نمی‌گذاشت و کارزار «فشار حداکثری» را بر این تحمیل نمی‌کرد باز هم روابط این دو کشور همچنان تیره می‌ماند. بیانیه اوباما پس از امضای برجام نیز آشکارا بهبود روابط آمریکا با ایران و اینکه تهران بازیگر خوبی است را رد می‌کرد. در واقع جمهوری اسلامی بر پایه ضدیت با آمریکا بنا شده‌است.

امروز فرصت‌های مهم برای بهبود روابط میان ایران و آمریکا از دست رفته‌است؛ این موضوع به واقعه ۱۱ سپتامبر برمی‌گردد که «جرج دبلیو بوش» رئیس‌جمهور وقت آمریکا، تلاش‌های ایران را برای همکاری رد کرد و در مقابل، ایران را در کنار عراق و کره شمالی «محور شرارت» نامید.

در نوامبر همان سال «کالین پاول» وزیر امور خارجه آمریکا با همتای روسی و وزرای خارجه ۶ کشور همسایه افغانستان از جمله ایران با هدف بررسی افغانستان پساطالبان گفت وگو کرد. پاول قبل از فوت، طی مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۷ گفت که خرازی وزیر خارجه وقت ایران ضمن عرض تسلیت به خاطر کشته شدن ۲۶۰ نفر در جریان سقوط پرواز ۵۸۷ امریکن ایرلاینز، برای بازمانده‌های حادثه دعا کرد.

تداوم حماقت های آمریکا درباره ایران

پس از آن پاول گفت که به صورت خودجوش سمت خرازی رفته و به خاطر پیام تسلیت با او دست داده‌است. دست دادن پاول و خرازی عالی‌ترین سطح روابط حسنه ایران و آمریکا پس از قطع روابط دیپلماتیک آنها از انقلاب ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷ شمسی) تا آن لحظه بود.

ماه می ۲۰۰۳ در جریان بمب‌گزاری‌ها در سه مجتمع مسکونی ریاض که به کشته شدن ده‌ها نفر از جمله هفت آمریکایی منجر شد، دولت بوش بلافاصله نوک پیکان اتهام را به سمت ایران نشانه رفت اما هیچ مدرکی دال بر اینکه تهران در این حادثه دست داشته‌است، به دست نیامد.

مذاکرات هسته‌ای که بین ایران و اروپایی‌ها از سال ۲۰۰۴ کلید خورد، بدون حضور آمریکا نتایج پرباری نداشت. آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما اما نقش فعال‌تری بر عهده گرفت و مذاکراتی که از سال ۲۰۱۳ آغاز کرد، دو سال بعد نتیجه داد و به برجام منتهی شد؛ توافقی که بر پایه آن همزمان با لغو تحریم‌های آمریکا، اروپا و سازمان ملل، فعالیت‌های هسته‌ای ایران به مدت ۱۵ سال محدود و تهران متعهد شد که حدود ۹۷ درصد از سوخت هسته‌ای خود را از کشور خارج کند و بیشتر سانتریفیوژهای خود را برچیند. افزون بر آن، ایران تحت سخت‌ترین رژیم بازرسی و نظارتی آژانس قرار گرفت.

علی واعظ معاون سابق «مالی» در گروه بین المللی بحران که به عنوان مدیر پروژه ایران فعالیت می کند، گفته: کنایه غم انگیز مسئله این است که دو طرف قراردادی را دارند و همه پرانتزهای در متن (که برای موضوعات اضافی افزوده شده اند) بسته شده اند. وی افزود که دولت بایدن گفته است که از یک هزار و ۵۰۰ تحریمی که یا با خروج ترامپ از توافق بازگشته اند و یا به تازگی توسط وی اعمال شده اند، یک هزار و ۱۰۰ مورد از آنان را لغو خواهد کرد.(البته در عمل این مسئله ادعایی بیش نبوده است). سیاست سخت دو طرف اما مانع از احیای توافق شده‌است به ویژه دولت بایدن که تمایلی به حذف نام سپاه پاسداران از فهرست گروه‌های تروریستی ندارد و متاسفانه رئیس‌جمهور آمریکا در دام ترامپ گرفتار آمده‌است.

در همین حال، امید به تغییر رژیم و براندازی در تهران همچنان موضوع عمده بحث و گفتگوها در واشنگتن است. با این حال ممکن است که همانند گذشته غیرواقع بینانه بودن این مسئله ثابت شود. فارن پالیسی با اشاره به سرنوشت اعتراضات قبلی در این مورد گفت: در کل هیچ گونه تغییری در کوتاه مدت پیش بینی نمی شود.

گفتنی است که رهبر معظم انقلاب در بیاناتی روز ۱۴ خرداد ماه تاکید کردند: من درباره‌ی همین مسئله‌ی طمع های دشمنان، نقشه‌های دشمنان، توطئه‌های دشمنان، خوابهای آشفته‌ای که دشمنان برای ملّت ایران می‌بینند، یک نکته‌ی مهمّی را عرض بکنم که به نظر من مهم است. دو جزء دارد این نکته؛ یکی این است که امروز مهم‌ترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّت های اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام این ها، با پول، با مزدورپروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند؛ این جزء اوّل از این مطلب، از این نکته؛ جزء دوّم هم این است که این محاسبه‌ دشمن، در این مسئله هم مثل بسیاری از محاسبات دشمن غلط است.

ایشان ادامه دادند: در اوّل انقلاب وعده می دادند که جمهوری اسلامی ۶ ماه بیشتر عمر نخواهد کرد و سقوط خواهد کرد؛ بعد، این ۶ ماه که می گذشت، ۶ ماه تمدیدش می کردند می گفتند ۶ ماه دیگر! از این ۶‌ماهه‌ها بیش از هشتاد ۶ ماه گذشته، جمهوری اسلامی که آن روز یک نهال باریک بود، یک درخت تناور و ریشه‌داری شده، روزبه‌روز قوی‌تر و مقتدرتر هم شده. محاسبه‌شان آنجا غلط بود، اینجا هم غلط است. این محاسبه هم مثل همان محاسبات است؛ مثل محاسبه‌شان در قضیّه‌ جنگ تحمیلی؛ به صدّام کمک کردند به خیال اینکه در ظرف چند روز جمهوری اسلامی را ساقط کند؛ کودتاگران را کمک کردند به امید اینکه بتوانند یک غلطی بکنند؛ همه‌ اینها محاسباتی بود که آمریکایی‌ها و غربی‌ها کردند و همه غلط بود. امروز هم این محاسبه غلط است که خیال کنند می توانند ملّت ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند، می توانند در مقابل جمهوری اسلامی عاملی را قرار بدهند که می دانند جمهوری اسلامی به آن عامل خیلی اهمّیّت میدهد و آن، عاملِ مردم است.