مهدی مطهرنیا با بیان اینکه درباره برجام باید به نوعی تفکر "آینده اندیشانه" future thinking توجه کرد، گفت: در این تفکر باید به روندها، نشانهها، پیشرانهها و کنشهای شخصی شده در قالب پیشبینیها توجه داشته باشیم. آینده محصول روندها، رویدادها، تصاویر و اقدامهایی است که انجام میشود. روند مذاکرات هستهای نشاندهنده آن است که به نوعی از مقاومت ثابت میان تهران و واشنگتن رسیدهایم. گویی که این دو به صورت یک مرکز مقاومت سیمپیچی شده در مدار الکترونیکی هستند که میزان ثابتی از مقاومت را در برابر یکدیگر طراحی کردهاند.
وی با اشاره به ادعاهای آمریکا که میگوید ایران را به عنوان یک بازیگر سرکش در منطقه نمیخواهد و این هدفی است که دنبال می کند اظهار عقیده کرد: برجام متوجه درک آمریکا از ایران به عنوان یک بازیگر بر هم زننده نظم منطقهای و نظام بینالملل است و به همین دلیل برنامه جامع اقدام مشترک با ایران را طرح کرد نه برنامه جامع حل و فصل مساله هستهای.
مطهرنیا گفت: در این سوی، تهران نیز در پرونده هستهای تحت عنوان برجام همان دیدگاه را به گونهای دیگر گسترش می دهد، یعنی مذاکره بر سر پرونده هستهای را ابزاری برای برداشتن همه تحریمها علیه خود میداند. اینجاست که سیگنال های متفاوت در زمانهای مختلف با این هسته مقاومت سخت رو به رو میشود و روندی را نشان می دهد که پیشرانهای متفاوت تسهیل کننده مذاکرات را کند میکند. در این میان اروپا با سه کشور آلمان انگلیس و فرانسه در چارچوب اتحادیه اروپا و نماینده اتحادیه، هماهنگ کننده مذاکرات هستند. اروپاییها در این جا یک نوع مقاومت وابسته دارند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اروپا میراثدار برجام است، از این رو نماینده اتحادیه اروپا هر که میخواهد باشد، او ماموریت دارد این میراث را حفظ کند. تغییر افراد در این زمینه در این چند دهه این مسیر را ثابت نگاه داشته است، اما اروپا مقاومت وابسته هم دارد به این معناست که اروپا در کنشهای شخصی شده خود از یک طرف با ایران انقلابی رو به رو است که مجموعه غرب را در مظان اتهام امپریالیستی و استعماری قرار می دهد و فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب را ناپسند میخواند و از یک طرف با آمریکایی رو به رو است که چیرگی اقتصادی امنیتی بر اروپای متحد دارد و در همان حال متحد با آمریکا هم است، یعنی هم با آمریکا همکاری دارد و هم رقابت. نکته قابل توجه اینجاست که دو سر مقاومت اروپا لرزان هستند؛ اروپا متحد رقیب آمریکا و ایران جامعه هدف سیاسی مقاوم در برابر غرب است.
وی گفت: این در حالی است که دو کشور روسیه و چین دارای مقاومت متغیر هستند، به این معنا که یک هسته ثابت در حال گردش دارند و آن هم منافعشان در این پرونده است. روسیه و چین در پی رو در رویی با آمریکا نیستند، اما در پی گرفتن امتیاز از آمریکا هستند. از طرفی برخوردشان با ایران ثابت است و به ایران به عنوان یک بازار هدف استراتژیک نگاه می کنند که برگ امتیازگیری در برابر آمریکاست.
مطهرنیا اظهار کرد: با این تفصیل، سناریوهای ممکن آینده در بحث برجام در صورت ثبات جریان مقاومت تهران و واشنگتن در برابر هم واگرایانه خواهد بود. از این رو پیشرفت در مذاکرات وین و دستیابی به تفاهم یا بن بست در مذاکرات، نه به تحرک اروپا، نه به حرکتهای مسکو در بحران اوکراین بلکه به نوع رو در رویی تهران و واشنگتن مربوط است. البته نقش عوامل تحریک کننده در این میان را نباید از نظر دور داشت. عواملی که محیط تعارض بیشتر میان آمریکا و ایران را دنبال می کنند و نماینده آن کسی در منطقه نیست جز اسراییل.
این کارشناس مسایل بین الملل با اشاره به سفر اخیر انریکه مورا و امیر قطر به تهران و دریافت سیگنالهایی مثبت برای بازگشت به مذاکرات از سوی همه طرفها با تاکید بر اینکه "واسطه ها تاثیرشان بر اساس منافع شان است" تصریح کرد: اکنون میتوان سفر مورا و امیر قطر و تحرکاتی از این دست را با توجه به توضیحاتی که در بالا گفته شد، تبیین کرد. سفر مورا به تهران جهت حفظ مذاکرات وین در چارچوب محافظت از میراث دیپلماتیک اروپا و جلوگیری از شدت جریان منازعه میان تهران و واشنگتن در جریان بحران اوکراین است.
وی ادامه داد: سفر امیر قطر به عنوان میانجی اهمیت داشت اما در متن تحرکات اسراییل، عربستان، امارات متحده عربی و ترکیه علیه برجام و دور نگه داشتن تهران و واشنگتن از هم گم میشود. همانگونه که گفتم اسراییلیها در پی تشدید مقاومت سخت میان تهران و واشنگتن هستند و حوزه پشتیبانی کننده عربی در چارچوب توافق ابراهیم و گسترش روابط با اسراییل آن را تجهیز میکند. قطر نگران قدرت گرفتن جبهه پشیبانی کننده عربی از اسراییل در منطقه است و با توجه به لبههای اصطکاک خود با قدرتهای منطقه، گاه به ایران نزدیک میشود.
مطهرنیا گفت: نشانهها میگوید نیروهای موجود برای نزدیکی ایران و آمریکا در بحث برجام در همگرایی converge ضعیف هستند و قادر نیستند واگرایی موجود را به سمت همگرایی سوق دهند. حداکثر اثر آنها میتواند حفظ وضع موجود باشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: همه چیز به هسته سخت مقاومت میان ایران و آمریکا بستگی دارد. در عین حال هر دو این کشورها این مساله را مدنظر دارند که هر کدام این هسته سخت را بشکافد، دیگری وی را متهم به شکست میکند و این مساله است که دولت های موجود در تهران و واشنگتن را در اتخاذ تصمیم متزلزل و کند میکند.