کشورهای در حال توسعه و نوظهور صنعتی برای پاسخ به نیازهایی همچون توسعه زیرساختهای صنعت که لازمه گذار به مرحله توسعهیافتگی است، بیشتر از گذشته در صنعت فولاد سرمایهگذاری میکنند. در ایران نیز صنعت فولاد به لحاظ وجود منابع معدنی مورد نیاز در کشور، توانمندی نیروی انسانی، رقابتی بودن نسبی قیمت در کشور، حضور بخش خصوصی در عرصه سرمایهگذاری، وجود بسترهای اقتصادی و صنعتی لازم و اثربخشی تولید فولاد در رشد اقتصادی کشور، دسترسی به فناوریهای تولید آهن و فولاد و مصرف محصولات فولادی به عنوان مواد اولیه صنایع مهم باید مورد توجه قرار بگیرد.
از سوی دیگر اگر به آمار صادرات انواع محصولات فولادی نگاهی بیندازیم، متوجه این مساله میشویم که عمده صادرات این صنعت، فولاد خام است و محصولات نهایی فولاد همچون محصولات تخت و محصولات طولی نقش قابل توجهی در صادرات ندارد. این در شرایطی است که عمده انرژی مصرفی در مرحله تولید فولاد خام مصرف میشود.
اگر به آمار جزئیات صادرات محصولات تخت و طولی نگاهی بیندازیم به حلقه مفقوده عدم توجه به محصولات نهایی فولاد پی میبریم، چراکه انرژی زیادی صرف تولید فولاد میشود در حالی که میتوان با توسعه واحدهای تولید محصول نهایی فولاد، کاری کرد که توجه ویژهای به صادرات این بخش و افزایش سهم آن در صادرات شود.
در 4 دهه گذشته هر جا صحبت از توسعه صنعتی کشور در میان بوده است، سرمایهگذاری در صنعت فولاد به عنوان صنعتی که در ایران مزیتهای نسبی فراوانی دارد در اولویت قرار گرفته است.
صنعت فولاد -یکی از بخشهای مهم اقتصاد- به دلیل دارا بودن کثرت حلقههای ارتباطی پیشین و پسین با دیگر بخشهای اقتصاد به عنوان صنعتی پیشرو و کلیدی، از اهمیت خاصی برخوردار است بهطوری که میزان تولید و مصرف آن نشاندهنده پیشرفت کشورها و تحرک دیگر بخشهای اقتصاد است. به عنوان مثال میزان مصرف سرانه فولاد در کشورهای پیشرفته صنعتی بین 350 تا 600 کیلوگرم در نوسان است، در حالی که همین نسبت در کشورهای فقیر و توسعهنیافته آفریقایی بین 20 تا 40 کیلوگرم است؛ این شاخص در ایران حدود 200 کیلوگرم است که در حال کاهش است. در میان 20 کشور بزرگ تولیدکننده فولاد تنها کشورهای آمریکا، روسیه، مکزیک، آفریقایجنوبی و ایران دارای ۳ عنصر اصلی سنگ آهن، انرژی و آب هستند. بنابراین تولید فولاد در ایران از مزیت بالایی برخوردار است که به همین دلیل وجود استراتژی توسعه فولاد از جایگاه ویژهای برخوردار است.
یکی از مزیتهای نسبی صنعت فولاد در ایران، وجود معادن سنگ آهن، گاز طبیعی و آب است. البته باید این نکته را در نظر گرفت که به دلیل عدم توسعه زیرساختهای انرژی، یکی از چالشهای پیش روی صنعت فولاد، تامین انرژی برق و گاز این صنعت در کشور است. همچنین یکی دیگر از مسائلی که صنعت فولاد در ایران با آن مواجه است بهرهوری پایین در بخشهایی از زنجیره تولید فولاد یا عدم ارتقای تکنولوژی واحدهای فولادی است که به عنوان مثال در کشور به دلیل عدم ارتقای توان تولیدی در واحدهای فولادی، تولید برخی از آلیاژها امکانپذیر نیست. شایان ذکر است صنایع فولاد آلیاژی در دهه 80 با هدف تامین نیازهای کشور به محصولات فولادی آلیاژی شکل گرفتند که به دلیل مدیریت ضعیف و ناکارآمد این مجموعهها، در حال حاضر سهم قابل توجهی در تامین نیاز کشور به محصولات فولادی آلیاژی ندارند. در حقیقت واحدهای فولادی با بهرهگیری از انرژی ارزان و مواد اولیه داخلی، ظرفیتهای خود برای تولید فولاد خام و برخی محصولات فولادی با ارزش افزوده پایین مانند مقاطع طولی همچون میلگرد، تیرآهن و... را توسعه دادهاند و پس از تأمین نیاز داخل نسبت به صادرات فولاد و محصولات فولادی اقدام کردهاند.
شایان ذکر است که عمده محصولات نیمهتمام و نهایی فولادی مورد نیاز صنایع پاییندست کشور از تولیدکنندگان داخلی تأمین میشود اما بخشی از محصولات نیمهتمام و نهایی فولادی مانند شمش آلیاژی، ورقهای پوششدار، لولههای بدون درز، قطعات فولادی آلیاژی و... جزو محصولات با ارزشافزوده بالا و عمدتا وارداتی هستند. از سوی دیگر عدم حمایت جدی و اصولی از فعالیتهای اکتشافی که در واقع اصلیترین موتور محرکه فعالیتهای معدنی است، یکی از چالشهای آتی صنعت فولاد است که کاهش عیار سنگ آهن معادن در چند سال حاکی از این مساله است.
هر چند نزدیک به نیم قرن از تدوین برنامههای توسعه در کشور میگذرد اما همواره برنامهریزی در ایران حول یک تفکر خطی شکل گرفته است؛ تفکری که صرفا همواره تاکید بر نرخ رشد داشته است. این نگاه تکبعدی بر مفهوم توسعه، برنامهریزی صنعت فولاد را هم تحت تاثیر قرار داده است و موجب شده مفهوم توسعه در فولاد نیز در دستیابی به رقم تولید بالاتر خلاصه شود، در حالی که میتوان با توجه به نیازسنجی در داخل، بر اساس میزان ارزش افزوده بخشهای مختلف زنجیره تولید فولاد، ارتباط با سایر صنایع، تجارت جهانی و... به توسعهای پایدار دست یافت.
سیدامیرحسین موسوی