سویه عادی‌انگاری!

عددها برای‌مان خیلی عادی شده است اما برای شمارش مرگ انسان‌ها ، اصلا عادی نیست. هر روز نگاهی گذرا به آمار جانباختگان کرونا در کشور می‌اندازیم و زیر لب می‌گوییم «36، 53، 89، 120، 300، 500 و...». آمار جان‌باختگان روزانه کرونا را یک عدد بی‌جان می‌دانیم و انگار نه انگار هر روز ده‌ها انسان، جان‌شان را از دست می‌دهند و جای‌شان در کانون خانواده کم می‌شود. 

این روزها آمار و ارقام مبتلایان و فوتی‌های کرونا برای بسیاری از مردم تفاوتی با عددها و شاخص‌های تکراری بورس و طلا و ارز ندارد. فقط بالا و پایین شدن آمار را چک می‌کنند و آنچه در ذهن‌شان نقش می‌بندد، چهره انسان‌ها نیست، بلکه یک عدد ۲ یا ۳ رقمی است. 

همین عادی‌انگاری موجب شده است کرونا با نام‌ها و سویه‌های مختلف به جان جهان بیفتد و به بخشی ثابت از زندگی روزمره انسان‌ها تبدیل شود. 

بسیاری از مردم کشور ایام نوروز را با این تصور که کرونا دیگر قدرت چندانی ندارد پشت سر گذاشتند و حالا که به خانه‌ها و شهرهای‌شان بازگشته‌اند، نقشه کرونایی و همچنین آمار مبتلایان، بستری‌ها و فوتی‌های روزانه را به طور محسوسی تغییر داده‌اند تا زنگ خطر جدی برای نظام سلامت کشور به صدا درآید و نگرانی‌ها درباره شکل‌گیری موج هفتم کرونا بیشتر شود. 

سویه عادی‌انگاری!

مشاهدات میدانی در تعطیلات نوروز و نیز مطالب و تصاویر منتشر شده در صفحات شخصی، گویای این واقعیت تلخ بود که رعایت پروتکل‌های بهداشتی در این روزها به طور جدی رنگ باخته و حتی در اماکن عمومی همچون مترو و اتوبوس شهری شاهد حذف حداکثری ماسک‌ها هستیم!

عادی‌انگاری، مهم‌ترین هشداری است که این روزها از سوی کارشناسان سلامت مطرح می‌شود. این عادی‌انگاری، خودش یک ویروس کشنده‌تر با قدرت سرایت بیشتر است. این عادی‌انگاری را باید سویه جدید کرونا دانست که نه فقط جان انسان‌ها، بلکه کرامت و جایگاه والای انسانی را نشانه رفته است. 

حتما یادمان هست که پیش از شیوع کرونا با شنیدن فوت یک انسان حتی اگر برای‌مان غریبه بود، تا مدت‌ها ناراحت می‌شدیم و فاتحه‌ای می‌خواندیم ولی حالا کرونا فاتحه خیلی چیزها را خوانده است. عادی شدن فوت انسان‌ها، ضربه بزرگ «کووید‌-19» به اشرف مخلوقات بود. البته هنوز هم برای غلبه بر سویه عادی‌انگاری دیر نیست. ما باید به خودمان بیاییم و بدانیم در این شرایط، هیچ چیز عادی نیست.

مهدی جابری