«دزدیهای آقایان، مملکت را به این روز انداخته!»؛ «بخوربخورهای فرزندان مسؤولان، کشور را به این وضع رسانده!»؛ «اختلاس، مملکت را بیچاره کرده!». اینها و مشابه اینها، جملاتی است که همه ما روزانه در تاکسی و میهمانی و محل کار، از افراد مختلف میشنویم. در «روانشناسی اجتماعی» به این پدیده بهعنوان یک بیماری نگریسته میشود که میتواند انسجام و سرمایه اجتماعی را نابود کند. به همین دلیل، دشمن هم در هجمه تبلیغاتی خود علیه جمهوری اسلامی ایران، بیشترین سرمایهگذاری خود را بر روی این راهکار متمرکز کرده است.
طبق یک قاعده مورد بررسی در علوم شناختی، «تکعاملی نمایاندن مشکلات»، پاتوژن اصلی این بیماری است به این معنا که طراحان عملیات روانی حریف، در مجموعه عملیاتهای خود علیه اذهان عمومی داخل کشور، سعی میکنند به جای بررسی و پرداختن به صدها و بلکه هزاران دلیل مختلف در بروز مشکلات جاری، فقط روی یک، ۲ یا در نهایت چند عامل محدود تمرکز کنند و در مرحله دوم عملیات خود، با بهکارگیری فرمول تکرار، حمله تدریجی و انعکاس مستمر، آن را در ذهن مخاطب خود حکاکی و مواد مدنظر خود را در مغز او تهنشین کنند؛ بدین ترتیب، مخاطب، هر مشکلی را که ببیند یا لمس کند، ناشی از همان یک یا در نهایت چند علت قلمداد خواهد کرد و ذهنش ناخودآگاه در مقابل دیگر گزینههای قابل بررسی، گارد خواهد گرفت.
این قاعده شناختی، از قاعده فشار در علم فیزیک گرفته شده است. در فیزیک گفته میشود مقدار فشار، با مساحت سطح، رابطه عکس دارد یعنی هر قدر سطحی وسیعتر باشد، مقدار فشار کمتر خواهد بود و برعکس. در قاعده شناختی «تکعاملی نمایاندن مشکلات» نیز همین فرمول به کار گرفته میشود و فشار تبلیغاتی، به جای گسترده شدن روی یک سطح وسیع از علل گوناگون، روی یک نقطه متمرکز میشود و با ایجاد سوراخ و شکنندگی ناشی از فشار متمرکز، کل سطح تحت فشار را تخریب میکند.
برای مثال، رسانهها و بلندگوهای اجنبی -اعم از تلویزیونها، سایتها و کانالهای مجازی- درباره مشکلات اقتصادی ایران، فقط روی یک گزاره، متمرکز هستند و آن را به قدری تکرار میکنند تا برای مردم جا بیفتد و آن گزاره این است که کل مشکلات اقتصادی فقط و فقط همین یک دلیل را دارد و برای رفع مشکل، باید همان یک دلیل را نفی و حذف کرد و آن یک دلیل هم چیزی نیست جز «نظام جمهوری اسلامی و مفاسد مالی مسؤولان آن»! بالطبع ذهن مخاطبی که روزی چند بار این ادعا را از چند رسانه مختلف میبیند و در گروهها و کانالهای مختلف میخواند و تکرار آن را هم از زبان برخی اطرافیان خود میشنود، ناخودآگاه تصور میکند لابد همه مشکلات کشور، ناشی از بخوربخورهای مسؤولان و فرزندان آنهاست و در ادامه، در ذهن خود با مقایسه وضعیت معیشتی افراد کمتربرخوردار با مضمون این گزاره، حق را به دشمن میدهد و اصالت حرف او را میپذیرد؛ حال آنکه حتی اگر چنین ادعایی درست هم باشد -که در موارد متعددی هم چنین بوده است- اما قطعا کل مشکلات اقتصادی، ناشی از «همین یک موضوع» نیست بلکه دهها علت دیگر از جمله پذیرش و ترویج فرمولهای غلط و غیربومی اقتصادی از سوی برخی اقتصاددانان و استادان دانشگاه، قانونگذاریهای بعضا اشتباه، تمرکز، فعالیت و نفوذ سرویسهای جاسوسی بیگانه علیه ایران، تشدید تحریمهای اقتصادی و تجاری و مالی، تمایل برخی بانکهای خصوصی به فعالیتهای ربوی و دهها و صدها دلیل دیگر، میتواند در ایجاد مشکلات اقتصادی برای کشور نقش داشته باشد؛ حال آنکه به علت دهههای متمادی هجوم تبلیغاتی علیه ذهن و روان آحاد جامعه، ذهن بسیاری از مخاطبان محتواهای تولیدشده از سوی حریف، توان پذیرش و پردازش علل مختلف برای یک معلول را ندارد.
در موارد متعدد دیگر نیز شاهد بهکارگیری این ترفند از سوی حریف هستیم؛ برای مثال، درباره گسترش معضل بدحجابی در سطح جامعه، پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش که چه عاملی باعث بروز این معضل شده، بلافاصله این است: «مردم به خاطر عملکرد مسؤولان، نسبت به دین بدبین شدهاند».
علتی که در جای خود چهبسا درست هم هست اما این علت، فقط یک عامل از مجموعه عوامل مؤثر بر گسترش بدحجابی است؛ علل متعدد دیگری مانند تهاجم فرهنگی، رشد تمایل به تماشای فیلمها و سریالهای خارجی،گسترش روزافزون تولید تصاویر و فیلمهای مبتذل و مستهجن و به تبع آنها رشد آمار طلاق و آسیبهای اجتماعی گوناگون، کاهش پایبندی به اعتقادات دینی و سنتی در سراسر دنیا به عنوان یک کلانروند جهانی و دهها عامل دیگر نیز در گسترش معضل بدحجابی نقش دارند که به علت خلع سلاح شدن بخشی از اذهان عمومی طبق قاعده «تکعاملی نمایاندن مشکلات»، ناخودآگاه از تحلیل علل و عوامل این مشکل، درمیمانند.
به نظر میرسد برای زمینهسازی مناسب به منظور اجرایی شدن فرمان « جهاد تبیین » که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان، از آن به عنوان یک فریضه قطعی و فوری نام بردند، مبارزه با قاعده شناختی «تکعاملی نمایاندن مشکلات» باید در اولویت دستور کار متخصصان و کارشناسان حوزه ارتباطات و مدیران رسانههای کشور قرار گیرد.
حامد شیخپور