۲۲ بهمن ۵۷ بعد از قریب به ۵۰ سال مجاهدت پیدا و پنهان سید روحالله موسوی خمینی و یارانش، انقلاب اسلامی یا به تعبیری، رویای انبیا محقق و تثبیت شد. اما چنانچه تاریخ را مرور کنیم، درخواهیم یافت که نه امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه و نه سایر بزرگان انقلاب، فرصتی پیدا نکردند، خستگیِ تبعید و تعذیب و لطمات دوره ستمشاهی را از جسم و جان برهانند. از ۲۳ بهمن ۵۷ تا ۱۳ خرداد ۶۷ و از ۱۴ خرداد ۶۷ تا ۲۳ بهمن ۱۴۰۰، دشمن دست از دشمنی برنداشت و بعدازاین هم از ظلم و جور و عداوت، دست نخواهد کشید و البته تاریخ ثابت کرد که امام بزرگوار و شاگردان مکتب او نیز پا پس نکشیدند و چیزی مثل معجزه رقم زدند تا مصداقی باشند بر «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِإِذنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرینَ؛ چه بسیار گروهی اندک که به اذن خدا بر گروهی بسیار، پیروز شدهاند و خدا با صبر پیشگان است.»
مرور سخنان و اندیشههای امام عظیمالشأن در آغازین روزهای پس از پیروزی انقلاب، درسآموز و حیرتآور است؛ در کمتر از ۱۰ روز، بیش از ۳۰ سخنرانی و نامه و حکم حکیمانه از امام صادرشده است. خداوند بزرگ، مردی تقریبا ۷۷ ساله را بعد از تحمل سالها تبعید و سختیهای انقلاب، پیامبروار و متأسی به رسولالله که اسوه حسنه است، باغیرت و شفقت، در عصر فقدان نبی و غیبت ولی، بهعنوان حجتی برای ما قرارداد که نزدیکترین فرد به مصداق این آیه است: «لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِن أَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیمٌ؛ بهیقین، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است»
به تعبیر خود حضرت امام رحمتالله علیه در ۲۳ بهمن ۵۷ در مدرسه علوی تهران، «یک مملکت زلزلهزده، یک مملکت اجنبی زده و یک مملکت دشمن زده» به ارث رسیده بود و ضرورت تداوم قیام لله، آنهم نه صرفا با یک قشر و طیف؛ نه با یک مذهب و دین بلکه به معنای واقعی کلمه، همگانی و با وحدت کلمه، بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشد.یکی دیگر از تأکیدات مهم حضرت امام در سخنرانیها و نامهنگاریهای بهمن ۵۷ بر توجه به اسلامیت و انسانیت و کاهش حداکثری ضایعات انقلاب بود.
درحالیکه در انقلابهای بزرگ، معمولا این ضایعات را ناگزیر دانسته و از آن بهعنوان هزینههای معمول یک تغییر یاد میکنند اما کسی مثل امام که جان، مال، ناموس، آبرو و آزادی مردم برایش خط قرمز است، با وسواس و نگرانی زایدالوصفی، مراقب هیجانات افراد پس از پیروزی است.
در این صراط مستقیمی که امام جلوی پای ملت ایران گذاشت، باید با همان سیره و منش و بدون تحریف و تأویلهای ناصواب گام برداشت. جمهوریت و اسلامیت دو بال مهم این انقلاب بوده و هست و اگر امروز که جنگهای هیبریدی و پیچیده از سوی دشمن بر ملت مظلوم و مقتدر ایران تحمیل میشود به این دو مؤلفه بیتوجهی کرده و گمان کنیم صرفا با یک جریان فکری یا با یک طیف سیاسی میتوانیم از پس مشکلات برآییم، از راه امام، دور و دورتر خواهیم شد.