در سالهای پیش از انقلاب الگوهایی از حاکمیت مردمسالار بود اما هیچگاه نمونه کاملی از دخالت کامل مردم در تعیین سرنوشتشان ارائه نشد. مردمسالاری دینی بهعنوان یک مفهوم بدیع در فضای سیاسی، فرهنگی خط بطلانی بر همه پارامترهای نظری فلسفه سیاسی غرب کشید و بهجای دموکراسی مبتنی بر اصول عرفی فردگرایانه، حکومت مردمی مبتنی بر ارزشهای دینی را برپا کرد.
امام(ره) درعین اینکه میان دین و سیاست تضادی نمیدیدند و هردو را مکمل میدانستند، در همنشینی دین و مردمسالاری نیز این اعتقاد را داشتند که ارجمندی مردم نهتنها با اصول دین منافات ندارد بلکه از آموزههای اساسی هم به شمار میرود.لذا در نظام ما مردمسالاری دینی عنوان جمهوری اسلامی را به خود گرفت و اولینبار از سوی امام مطرح شد.
حکومتی مشروع است که اولاً در اصول و قوانین دینی حرکت کند و مجری احکام دین باشد ثانیاً کارگزاران سیاسی آن، دو عنصر مشروعیت(تقوا و کفایت) و مقبولیت با رای و انتخاب مردم را داشته باشند که انتخابات یکی از مظاهر مردمسالاری است.
تفاوت اصلی حکومت اسلامی و استبدادی در این است که در حکومت اسلامی اراده مردم منبع قدرت و اراده خدا منبع مشروعیت است.
حکومت اسلامی از مردم جدا نیست همانطور که عدل جدا نیست.
در واقع جمهوری اسلامی، تبدیل نظام طاغوت به مردمسالار بود.
یکی دیگر از ارکان مردمسالاری دینی مسئله آزادی است، ما آزادیهای بدون قیدوبند و در تقابل قرار دادن آزادیخواهان و مذهبیون را کنار زدیم و این موضوع را از التزامات دیانت اسلام برشمردیم.
در نظام مردمسالاری، آزادی بیان و عقیده از اساسیترین مسائل است اما این آزادی بدون شرط نیست اولاً که نباید پیامد مضر برای جامعه داشته باشد در ثانی آزادیهای فردی و گروهی حداقل در عرصه عمومی باید در چارچوب احکام دین باشند و تخطی نکنند درواقع در این حاکمیت، خواست و اراده خدا فوق همه ارادهها است و کلیت جامعه تسلیم نظر اسلام هستند.
و به همین علت است که مردمسالاری دینی برای حکومتهای دیکتاتور قابلتحمل نیست مخالفین حاکمیت مردمی دو دسته میشوند یک لیبرالهای سکولار که میگویند مردمسالاری به دین ارتباطی ندارد و دستهای دیگر معتقدین به دین که میگویند حاکمیت دین به مردم ربط ندارد مثل همین داعش که به تصور خود این را حاکم و مردم را هیچکاره میدانند.
اما چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی، به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد؟ علّت ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: «جمهوری» و «اسلامی». همراهیِ این دو کلمه با هم؛ و موجودی که از این دو کلمه تشکیل شده، باید هم پایدار بماند؛ جمهوریت متشکل از مردم و اسلام مبتنی بر دین مبین ...
مردمسالاری دینی فقط در اداره سیاسی نیست، ملت بزرگوار این مسئله را در بحرانهای سالهای مختلف تجربه کردند و ثابت شد که هویت کشور، جز مردم نیست
از هشت سال دفاع مقدس تا مسئله اخیر کرونا هر جا که نیاز به حضور مردم بود مجاهدانه در خط مقدم ایستادگی و روحیه کارهای بزرگ را احیا و به جمهوریت برخواسته از اسلامیت و معنویت رجعت کردند
جدیت برگزاری مراسمات مذهبی و نماز های جمعه که پایگاه های فرهنگی هر شهر هستند، از عوامل تقویت همبستگی و وفاق ملی نیز میتوان برشمرد.
زهرا زمانی