دفتر سیاسی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی به امکانسنجی امضای توافق راهبردی با روسیه و الزامات و اقتضائات این امر پرداخت.
در این گزارش بیان شده: امروزه، ابعاد وسیع تر و ماهیت پیچیده تر روابط میان دولتها، الگوهای کهن تر روابط را به نفع انواع جدیدتر آن تغییر داده است. در این میان، الگوی همکاری راهبردی، از آغاز قرن جدید میلادی به طور خاص مورد توجه دولتها قرار گرفته است. تنوع موضوعات همکاری و بازه زمانی فراخ این روابط، نخستین چیزی است که در اسناد همکاری راهبردی مورد توجه قرار میگیرد.
در این گزارش آمده: یکی از مهمترین ویژگیهای همکاری راهبردی به ماهیت سلسله وسیع منافع مشترک بلندمدت میان دو کشور مربوط میشود، منافعی که مستقل از شرایط سیاسی موجود یا اقدامهای طرف های ثالث شکل میگیرند. جمهوری اسلامی ایران و روسیه در سالهای اخیر روابط نزدیکی را با یکدیگر تدارک دیدهاند و همین امر امکان سنجی انعقاد یک توافق راهبردی و بلندمدت را به یک بحث مسلط در میان صاحبنظران تبدیل کرده است.
همچنین در این گزارش آمده: محرکهها و پیش ران های مختلفی وجود دارد که مسیر اجرای توافق راهبردی جمهوری اسلامی ایران با روسیه را هموار میسازد. این محرکهها مجموعه ای از متغیرها و اشتراکات تاریخی، سیاسی، هنجاری و... را دربر میگیرد و تمرکز بر آنها می تواند به تقویت اراده دو دولت برای نیل به چنین توافقی منجر گردد. از جمله مهمترین پیشرانها و محرکههای تأثیرگذار بر تسهیل فرایند انعقاد توافقنامه راهبردی میان ایران و روسیه به سابقه همکاری راهبردی دو کشور در محیط پیرامونی خود مربوط میشود. همکاری و مساعی دو کشور در قبال بحران تاجیکستان که درگیریهای داخلی در این کشور تازه استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی را پایان داد، و نیز همکاری آنها در افغانستان در دهه 1990 از جمله مهمترین تجارب دو کشور در این زمینه محسوب میشود. همچنین همکاری دو کشور در سوریه نقطه عطفی در روابط تهران و مسکو بوده و شاخصترین نماد همکاری راهبردی دو کشور است.
در بخش دیگری از این گزارش ذکر شده: موضع مشترک جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در برابر آنچه نظم لیبرال دمکراسی غربی بر جهان تحمیل کرده و همسانی معنادار رویکردهای تجویزی آنها درخصوص آنچه بایستههای ضروری نیل به نظم مطلوب جهانی را شکل میدهد از جمله حمایت تهران و مسکو از چندجانبهگرایی در نظام بینالملل، از مؤلفههای بسترساز برای برقراری روابط بلندمدت راهبردی میان ایران و روسیه است. ادراکات و تصورات مشترک ایران و روسیه از منابع تهدید ملی، منطقهای و بین المللی از جمله تهدیداتی چون یک جانبه گرایی آمریکا، نقض حقوق بینالملل، هژمونی طلبی ایالات متحده و اعمال استانداردهای دوگانه در سیاست خارجی قدرتهای غربی پیشران قدرتمندی را برای حرکت جمهوری اسلامی ایران و دولت فدراتیو روسیه به سمت انعقاد یک توافق راهبردی بلندمدت ایجاد کرده است.
در این گزارش آمده: وجود یک تصویر روشن از ثبات و پایداری نظامهای سیاسی حاکم بر ایران و روسیه خود پیش ران قدرتمندی برای حرکت آنها به سوی یک توافق راهبردی بلندمدت است. هر دو کشور با اطمینان از تداوم این ثبات که شرط لازم برای مبادرت به سرمایه گذاری های بلندمدت در حوزه روابط خارجی است قادر خواهند بود که با ظرفیت بیشتری به سمت انعقاد توافق راهبردی با یکدیگر روی آورند. علی رغم پیش رانها و محرکههای قوی برای انعقاد توافق راهبردی میان جمهوری اسلامی ایران و روسیه، برخی موانع و چالش ها نیز فراروی این فرایند وجود دارد. این موانع ممکن است روند رسیدن دو کشور به همکاری راهبردی بلندمدت را با تأخیر مواجه سازند. دخالت و نقش مخرب بازیگران ثالث همچون رژیم صهیونیستی، پایین بودن سطح تعاملات اقتصادی دو کشور و ضعف ارتباطات و تعاملات میان مردم و بخشهای غیردولتی ایران و روسیه ازجمله مهمترین این موانع به حساب میآید.
در این گزارش بیان شده: تلاش برای تغییر ادراک تصمیم سازان روس درخصوص عزم و جدیت ایران برای همکاری جامع راهبردی، تدبیر و مدیریت افکار عمومی درخصوص ماهیت و ضرورت توافق راهبردی با روسیه، مدیریت زمانی امضای توافق و عدم همزمانی آن با روند تصویب کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، ظرفیت سازی توافق راهبردی با روسیه در راستای تقویت محور مقاومت، تلاش برای پیوند بیشتر با ساختارهای نهادی فراملی روس بنیان و توجه به وجوه نرم افزاری روابط راهبردی با روسیه ازجمله مهمترین الزامات فراروی انعقاد توافق راهبردی ایران با روسیه است.