مذاکرات وین با حضور تیم تازه نفس دولت جدید ایران از ۸ آذر از سرگرفته شد و تا امروز با وجود کارزار رسانهای شدید غرب و به رغم آنکه تروئیکای اروپایی عملاً در روزهای نخست فقط با ژست مذاکره و بدون هیچ پیشنهاد سازندهای پای میز گفتگو آمد، ادامه دارد. با این حال، به رغم همه فراز و نشیبها، ایران توانست با ثبات قدم خود، با ریل گذاری صحیح مسیر مذاکره، خلاء موجود در شش دور قبل را برطرف و خواستههای برحق خود را در متن مبنا بگنجاند.
در این میان، اگرچه دور هفتم که نخستین رویارویی تیم مذاکره کننده دولت جدید ایران با تروئیکای اروپایی بود، فضای سنگینی داشت، دور هشتم که همچنان در جریان است، پیشرفتهایی را به خود دیده که حتی طرفین اروپایی هم قادر به کتمان آن نیستند.
در حال حاضر، هر چهار مبحث برچیدن تحریمها ، تعهدات هستهای ، راستی آزمایی و تضمینهای مطالبه شده از سوی ایران، همزمان در حال پیگیری است.
این در حالی است که همزمان با پیشرفت مذاکرات ، رژیم صهیونیستی نیز بر شدت لفاظیهای غیر منطقی خود افزوده حال آنکه این رژیم و متحدان غربی میدانند که کوچکترین خطا، با پاسخ کوبنده تهران مواجه خواهد شد.
خبرنگار ما در خصوص این تحولات با «علی حیدر» کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی گفتگویی انجام داده است که بخشی از آن در زیر میآید:
*روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت در مقالهای گزارش داده است تل آویو به شدت به نتایج مذاکرات هستهای بین ایران و کشورهای چهار به علاه یک در وین، بدبین است. حال سوال این است که آیا این بدبینی، علت تهدیدات اخیر و فزاینده رژیم صهیونیستی علیه ایران است و آیا هدف این رژیم ایجاد اختلال و اعمال فشار بر روند مذاکرات است یا اینکه واقعاً به دنبال حملات پیشگیرانه علیه مراکز هستهای ایران در صورت شکست مذاکرات وین است؟
واقعیت این است که رژیم صهیونیستی از نتیجه مذاکرات وین واقعاً نگران و معتقد است سناریوهای خطرناکی علیه تل آویو در حال شکل گیری است. به اعتقاد صهیونیستها در صورت توافق برای بازگشت به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و لغو تحریمها علیه ایران، ایران به کشوری هستهای تبدیل شود و مهمترین ابزار فشار علیه تهران که همان تحریمها است از سر این کشور برداشته میشود و این مسئله به نوبه خود بازتابهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و نظامی برای ایران در پی دارد و متحدان این کشور در محور مقاومت نیز از این تحولات متأثر خواهند شد.
اما شکست مذاکرات یعنی ایران به توسعه برنامه هستهای خود بدون هیچ قید و شرطی ادامه میدهد. ارزیابی تل آویو این است که آمریکا هرگز وارد تقابل نظامی گسترده با ایران آنگونه که این رژیم خواستار آن است، نمیشود. اگر توافق موقت نیز در وین حاصل شود، ایران توان هستهای خود را مانند شرایط فعلی بازآرایی میکند و به ضمانت ادامه پیشرفت هستهای و لغو جزئی تحریمها دست پیدا میکند.
رژیم صهیونیستی برای مقابله با هر دو سناریوی شکست یا موفقیت مذاکرات هستهای، خود را مجبور به ایجاد و توسعه توان نظامی و بررسی بودجههای کلان حمایتی از آن میداند. رژیم صهیونیستی همزمان با این اقدامات و ارزیابیها و برای تحقق اهدافش، سطح تهدیدات خود را نیز علیه ایران افزایش داده است. این رژیم تلاش میکند در راستای بخشی از روند اعمال فشار علیه ایران، نقش پلیس منطقه را بازی کند چرا که آمریکا عملاً از این گزینه کناره گیری کرده است به امید اینکه سطح هراس و نگرانی مقامات ایران از تهدیدات تل آویو افزایش یابد و بر تصمیم گیری های آنها در میز مذاکرات تأثیر بگذارد.
رژیم صهیونیستی برای اجرای اقدام نظامی علیه ایران در صورت شکست مذاکرات وین تلاش میکند، اما در صورت پناه بردن احتمالی تل آویو به اقدام نظامی نمیتوان از این ملاحظات چشم پوشی کرد که برای تل آویو بسیار غیرممکن است بدون حمایت و پشتیبانی آمریکا بتواند از اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران استفاده کند. البته جز در صورتی که تقابل نظامی گزینه اجباری باشد و بر این رژیم تحمیل شود که در شرایط فعلی، مقدمات آن نیز فراهم نیست. بر این اساس و با توجه به پیچیدگیها و خطرات موجود، اندک بودن گزینههای جایگزین و مهمتر از همه تقویت توان محور مقاومت، اقدام تل آویو به آماده سازی ها، توسعه توان نظامی، انجام رزمایشهای پی در پی و افزایش سطح تهدیدات علیه ایران قابل تفسیر و تحلیل است.
*جمهوری اسلامی ایران همچنان به مواضع و شروط خود در مذاکرات هستهای وین پایبند است و به طور همزمان نیروهای مسلح ایران رزمایش «پیامبر اعظم (ص)» را که گفته میشود هشدار جدی و مستقیم به صهیونیستها و حامل پیامهایی چند جانبه بوده است، انجام داد. ارزیابی تل آویو از این تحولات چیست؟
بدون شک رزمایش پیامبر اعظم (ص) دارای پیامها و نشانههای قدرتمندی بود که به استدلال و توضیح نیازی ندارد. به همین علت در رسانهها و شبکههای اجتماعی رژیم صهیونیستی بازتاب گستردهای داشت و این رسانهها، پیامهای صریح و مستقیم ایران را از انجام این رزمایش پوشش دادند. این رزمایش سطح اذعان رسمی مقامات صهیونیست به توسعه توان ایران در زمینههای مختلف را افزایش داد و برای مراجع تصمیم گیری این رژیم از جمله «نفتالی بنت» نخست وزیر آن ثابت کرد که دولت تحت امرش با وضعی خطرناک و بی سابقه مواجه است. آنها دریافتند ایران از قدرت دفاع هوایی و پهپادی پیشرفته برخوردار است، آنگونه که «آویو کوخاوی» رئیس ستاد ارتش و «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به آن اذعان کردند.
مراجع ارزیابی و تصمیم گیری رژیم صهیونیستی پیام این رزمایش مبنی را بر اینکه هر گونه تجاوز نظامی این رژیم به خاک ایران با پاسخ بازدارنده و ویرانگر مواجه خواهد شد، دریافت کردند. آنها همچنین به سطح بُرد، دقت و قدرت تخریب توان موشکی و پهپادی ایران پی بردند و اینکه تهدیدات مستقیم و غیر مستقیم علیه ایران به نتایج بازدارنده منجر نخواهد شد. بدون شک پیامهای رزمایش رسول اعظم بر روی قدرت تصمیم گیری مقامات رژیم صهیونیستی برای بررسی هر گونه گزینه عملیاتی خصمانه علیه ایران، تأثیر پررنگی خواهد داشت.
* پیامدهای هر گونه حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران بر روی بخش نظامی این رژیم چه خواهد بود؟ نقش محور مقاومت در هر گونه تقابل احتمالی در آینده چیست و آماده سازی های جبهه داخلی رژیم صهیونیستی برای این تقابل چگونه خواهد بود؟
مراجع سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی هنگام بررسی هرگونه گزینه نظامی و امنیتی علیه ایران، بیشتر از هر چیزی دو عنصر میزان کارآمدی و هزینه این گزینه را مورد توجه قرار میدهند. در خصوص میزان کارآمدی و مفید بودن اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران میتوان سه سقف تعیین کرد: نخست، متوقف کردن برنامه هستهای ایران در حد فعلی. دوم، بازگرداندن آن به چند دهه عقب تر و سوم، پایان دادن به این برنامه. در مورد گزینه سوم مسلم است که رژیم صهیونیستی یا هیچ طرف دیگری قادر به انجام چنین کاری نیست، زیرا برنامه هستهای ایران در داخل این کشور تولید و توسعه یافته است و وقتی این دانش در داخل ایران بومی سازی شده است، پس هیچ طرفی با هیچ ابزاری نمیتواند جمهوری اسلامی را از توسعه و گسترش آن منع کند. این یعنی برنامه هستهای با نام جمهوری اسلامی گره خورده است و تا زمانی که این نظام پابرجا باشد، هیچ قدرتی نمیتواند اراده و توان توسعه و پیشرفت برنامه هستهای را از ایران سلب کند.
اما در خصوص سقف اول و دوم که بیشترین مانور محافل داخلی رژیم صهیونیستی و مناقشههای این رژیم با آمریکا درباره برنامه هستهای ایران بر روی آن است، باید گفت تأثیر هر گونه گزینه عملیاتی علیه این برنامه با توجه توان فعلی رژیم صهیونیستی از هر زمان دیگری محدودتر شده و ایران نیز ممکن است در صورت هر گونه اقدام نظامی علیه برنامه هستهای خود، این برنامه را به صورت جهشی به پیش ببرد آنگونه که پس از انفجار نطنز شاهدش بودیم.
مسئله دیگری که محافل داخلی رژیم صهیونیستی و محافل خارجی حامی آن مد نظر قرار میدهند، این است که در صورت هر گونه حمله به مراکز نظامی ایران، قلمرو رژیم صهیونیستی موشک باران و به همه تأسیسات راهبردی آن حمله خواهد شد. این نگرانی به طور آشکار در رزمایش اخیر رژیم صهیونیستی که در آن سراسر قلمرو این رژیم از شمال تا جنوب و شرق تا غرب هدف حملات فرضی تصور میشد، نمایان بود.
با توجه به تأثیرات محدود گزینه مستقیم نظامی و هزینههای هنگفت آن، تل آویو خود را مجبور می بیند هماهنگی سیاسی، راهبردی و عملیاتی بیشتری با آمریکا داشته باشد. در راستای همین دیدگاه است که مقامات ارشد رژیم صهیونیستی اذعان میکنند تل آویو جز در حالت اجبار و تنها زمانی که خود را در مقابل دو گزینه بمب هستهای ایران یا بمباران منجر به جنگ نبیند، دست به اقدام نظامی علیه ایران نمیزند.