انقلاب برای ما چه کار کرده؟ اصلا انقلابی بودن چه فایدهای دارد؟ مگر با روحیه انقلابی میتوان پیشرفت کرد؟ فلان مسئول که ادعای انقلابی داشت دچار زدوبند شد و دست آخر هم فرار کرد... شاید این سؤالات و نظایر آنها در ذهن برخی افراد شکل گرفته باشد و در طول زمان به دلیل عدم دریافت پاسخ مناسب خدای ناکرده با مشکلاتی همچون یأس و ناامیدی از نظام روبهرو شوند.
اگر بخواهیم منصفانه و بدور از هرگونه غرضی بدانیم انقلاب اسلامی برای ایران و ایرانی چه کرده طبیعتا باید کارنامه مطول دستاوردهای چهار دهه انقلاب در حوزههای مختلف اعم از پیشرفتهای امنیتی و نظامی، توانمندیهای علمی و پزشکی، دستیابی به فناوریهای روز همچون هستهای، نانو ، توسعه کمنظیر آموزش عالی، پیشرفتهای مهم در عرصه صنعت و کشاورزی، فرهنگ و هنر و... را مرور کنیم که یقینا در این وجیزه کوتاه نمیتوان این همه توفیق را قلمی کرد اما به مصداق «آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید» فقط به چند نمونه از خدمات انقلاب اشاره میکنیم. یکی از آخرین این خدمات که برای عموم مردم قابل لمس و درک است همین موضوع مقابله موفقیتآمیز با ویروس کشنده و مرگبار کروناست. در شرایطی که این روزها کشورهای پیشرفته غربی همچون آمریکا از مهار این بیماری عاجز شدهاند و با وجود واکسنهای آنچنانیشان مثل فایزر و مدرنا و جانسون که آب مقطر نبودند(!) روزانه بالای یک میلیون نفر از مردمشان کرونا میگیرند و پس از دوسال هنوز روزانه بیش از هزار نفر میمیرند اما در ایران اسلامی و با وجود تحریمهای ناجوانمردانه که حتی دارو را هم برخلاف ژستهای بشردوستانه به ما نمیدهند نیروهای انقلابی موفق شدند با واکسیناسیون بیش از 60میلیون ایرانی طی چند ماه تا حد بالایی کرونا را مهار کنند و تعداد جانباختگان را به حدود 25نفر برسانند که البته همین عدد هم بالاست و انشاءالله به مدد الهی در آینده نه چندان دور به صفر خواهد رسید. این دستاورد بزرگ قطعا به برکت انقلابی رخ داده که یکی از اصولش«میشود و میتوانیم» با وجود سختیها و مشکلات است. باز در همین قصه کرونا و در روزهای آغازین این بیماری عالمگیر، مردم جهان شاهد بودند در حالی که کشورهای به اصطلاح ابرقدرت در حال ماسکدزدی از یکدیگر بودند اما در ایران اسلامی و فقط با اشاره رهبر حکیم و عزیز انقلاب دهها میلیون ماسک تولید شد تا جایی که کشور به فکر صادرات این کالا افتاد. خدمت دیگر انقلاب در همین شرایط کرونایی اینکه با وجودی که این بیماری مشکلات اقتصادی مردم را مضاعف کرد اما بازهم به تدبیر رهبری انقلاب و توصیه ایشان به مواسات مومنین به همدیگر طی دوسال اخیر میلیونها بسته معیشتی علیالدوام از سوی ملت انقلابی تهیه شد و با احترام کامل در اختیار نیازمندان قرار گرفت. این خدمت بیمنت در حالی انجام شده که کشورهای مدعی بازهم در این زمینه کارنامه سیاهی از خود به جای گذاشتند صفهای چند کیلومتری در برابر مراکز اعطای یک وعده غذا در شبانهروز به محتاجان فقط نمونهای از ناکامی غربیها در این زمینه است. خدمت دیگر در همین حوزه بهداشت و درمان اجرای طرح واکسیناسیون ملی فلج اطفال به همت بسیجیان در سراسر کشور است که منجر به ریشهکنی فلج اطفال از ایران شد آنهم درحالیکه کشورهای همسایه هرگز به این حد از موفقیت دست نیافتند. همچنین در حالی که پیش از انقلاب 3۰ درصد پزشکان ما وارداتی از بنگلادش، فیلیپین، هند و پاکستان بودند امروز از ۵۳ کشور جهان برای درمان به ایران میآیند و در ۲۷ رشته متخصص تربیت میکنیم.
یکی دیگر از خدمات انقلاب که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و قابل انکار نیست حفظ تمامیت ارضی کشور در طول هشت سال حمله ناجوانمردانه اغلب کشورهای دنیا به ایران اسلامی است. این دستاورد بینظیر در حالی به همت نیروهای انقلابی رخ داد که در دوره پهلوی اول، رضاخان بدون یک دقیقه مقاومت، سرزمین ایران را به ارتشهای متجاوز شوروی، انگلیس و آمریکا تسلیم کرد و دوره پهلوی دوم بحرین استان چهاردهم ایران با بیعرضگی محمدرضا پهلوی، تحویل انگلیس شد.
همانطور که در صدر این نوشتار تاکید شد فهرست خدمات انقلاب در این چهار دهه بسیار طولانی بوده و خارج از مقال است بنابراین فعلا به همین مقدار اندک بسنده میکنیم تا به سایر شبهات بپردازیم.
یکی از شبهاتی که برخی مطرح میکنند اینکه با انقلابی بودن نمیتوان به پیشرفتهای روز دست یافت! این شبهه غلط ناشی از دوگانهسازیهای جعلی است که ریشه در همان افکار طاغوتی پیش از انقلاب دارد و از سوی روشنفکرنماها حتی درباره دین و دینداران هم مطرح شده است. اینان همواره طی یکصد سال اخیر تلاش کردهاند هواپرستی و شهوترانی خود را در پوششهای متمدنانه مخفی کرده و با هجمه به دین و بعدها هم انقلاب اسلامی بغض و کینه خویش را از دین مترقی اسلام و انقلاب برخاسته از آن عیان سازند. تجربه چهل و چندساله انقلاب به درستی بر بیاساس بودن شبهه فوق صحه میگذارد و همان فهرست بلندبالای پیشرفتهای نظام اسلامی در عرصههای مختلف به خوبی نشان میدهد چقدر انقلاب ما حامی هر نوع پیشرفت و توسعه واقعی است.
البته این دستاوردها در جایی به دست آمده که ما اعم از مردم و مسئولان به شعارهای انقلاب همچون «دینمداری»، «استقلال»، «مقابله با زر و زور و تزویر و اشرافیگری»، «سادهزیستی»، «میشود و میتوانیم» و «خوداتکایی» پایبند بودهایم. هر جا از این معیارها فاصله گرفتیم نه تنها توفیقی به دست نیامد بلکه مشکلاتمان مضاعف شد اگر امروز در اقتصاد مشکل داریم دلیل اصلیاش عدم اجرای نسخه انقلاب در این باره است. رهبری در بیانیه گام دوم تاکید کردند «انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجه اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه ضعیف و امثال آن است. راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرایی برای همه بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. بیگمان یک مجموعه جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِرو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعهای باشد. جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.»
نکته پایانی اینکه حفظ ظاهر انقلابی به تنهایی نمیتواند شرط کافی برای انقلابی بودن باشد. چه بسا افرادی روزگاری با امام بودند و عکسهای متعددی هم با معظمله دارند اما بعدها در مقابل آن شخصیت الهی صفآرایی کردند یا اشخاصی هر روز در رسانههای تحت مدیریت خود دم از خط امام میزنند ولی در همان رسانهها تا میتوانند
ضد شعارهای امام همچون بیگانهستیزی، مقابله با اشرافیت، ولایتمداری و... میتازند. پس حساب افراد را باید از حساب انقلاب جدا کرد.
کمال احمدی