مواضع مقامات وزارت امور خارجه آمریکا و تروئیکای اروپایی در قبال دور جدید مذاکرات وین قابل تامل به نظر می رسد! سه کشور اروپایی ( آلمان، انگلیس و فرانسه ) در بیانیه ای از سرعت کند مذاکرات گلایه کرده و مقامات کاخ سفید نیز مدعی هستند هنوز زود است در خصوص ایجابی یا سلبی بودن دور جدید گفت و گوها اظهار نظر کنند.به نظر می رسد مقامات غربی صورت مسئله را هنوز نفهمیده یا به عبارت بهتر، اراده ای برای فهمیدن آن ندارند.
در مذاکرات اخیر ( موسوم به مذاکرات وین ۸ ) مطالبات جمهوری اسلامی ایران کاملا مشخص است. ایران اصرار دارد که تمام تحریمها ی اقتصادی آمریکا پیش از برداشتن گامهایی در مورد هستهای توسط تهران برداشته شوند، اما مذاکرهکنندگان غربی میگویند که گامهای هستهای و تحریمها باید در توافق موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) متعادل باشند.با همه این اوصاف، جمهوری اسلامی ایران به درستی استدلال کرده است که با توجه به خاطی بودن طرف آمریکایی در خروج یک جانبه از برجام ( که منجر به هزینه سازی برای اقتصاد کشورمان شد) و همچنین بی تعهدی طرف های اروپایی در تامین منافع حداقلی ما در برجام، اکنون «طرف خاطی» باید هزینه های ناشی از بدعهدی خود را در پروسه احیای توافق هسته ای متقبل شود. مذاکراتی که در وین شاهد برگزاری آن هستیم، دقیقا مصداق مذاکره یک مجرم ( آمریکا و تروئیکای اروپایی) و شاکی ( جمهوری اسلامی ایران ) محسوب می شود. بدیهی است که طرف خطاکار جهت احیای یک توافق یا جبران مافات، باید به یک سلسله ملزومات و بایسته ها تن دهد. با توجه به خطاکار بودن غرب و لزوم جبران این خطای بزرگ ( خروج از توافق هسته ای توسط آمریکا)، قطعا طرح مطالباتی مانند تضمین و راستی آزمایی از سوی جمهوری اسلامی ایران کاملا منطقی بوده و جنبه حقوقی و متعارف دارد. مکانیسم بازگشت به این توافق ( برجام) هم کاملا مشخص است. در چنین شرایطی دلیل اصرار آمریکا و تروئیکای اروپایی در خصوص کند بودن مذاکرات و لزوم عقب نشینی ایران از خواستههای منطقی خود غیر قابل درک است!
اگر میان طرفین ( ایران و غرب) توافقی وجود نداشت ، در آن زمان سخن گفتن از «نگارش توافق اولیه» می توانست توجیهی حقوقی داشته باشد .با این حال مقامات غربی سعی دارند به گونه ای القا کنند که مذاکرات در شرایط مساوی ( خلاء) صورت می گیرد و در این معادله ، هر دو طرف باید «تصمیم سیاسی» اتخاذ کنند. چنین گزاره و ادعایی به لحاظ منطقی، حقوقی و سیاسی در قبال مذاکرات وین صدق نمی کند زیرا در این معادله، یک طرف خطاکار وجود دارد و آن « غرب» می باشد. بهتر است غربی ها قبل از آنکه بیش از این فرصت را از دست بدهند، این حقیقت را بپذیرند که آنها طرف «بدهکار» و « خطاکار» ماجرا هستند نه طرف مطالبه گر! اگر آمریکا و بازیگران اروپایی نخواهند یانتوانند چنین حقیقت محض و مطلقی را بپذیرند یا سعی در وارونه سازی آن نمایند، قطعا ناگزیر به پرداخت هزینه های بازی نامتوازن خود در مذاکرات وین خواهند بود.
حنیف غفاری