نوذر شفیعی درباره گفتوگوهای ایران با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات خاطرنشان کرد: مذاکرات بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس را باید به فال نیک گرفت. هرچند تنشها میان ایران و برخی کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس، تنشهایی نیست که یکشبه قابل حل باشد.
وی در تبیین علل و عوامل منجر به فراهم شدن زمینههای گفت و گو میان ایران و این کشورها گفت: واقعبینی ایران و این کشورها در این زمینه یکی از عوامل موثر بوده است. کشورهای منطقه به این درک رسیده اند که تداوم تنش جز از بین بردن فرصتها، منفعتی برای مردم منطقه ندارد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم با اشاره به خروج خفتبار آمریکا از افغانستان تصریح کرد: کشورهای عرب منطقه به این نتیجه رسیدهاند که اتکا به قدرتهای خارجی نمیتواند تضمین کننده امنیت آنها باشد و بهتر است با کشورهای منطقه که جبر جغرافیا سرنوشت آنها را به هم پیوند زده، سیاست سازگاری را در پیش بگیرند.
شفیعی، سنگین بودن پیامدهای تداوم تنشها را از دیگر عوامل موثر بر همگرایی کشورهای منطقه عنوان کرد و افزود: تحت تاثیر این عوامل کشورهای منطقه تصمیم گرفته اند خط مشی دوستانهای در قبال یکدیگر در پیش بگیرند.
وی، تداوم و تثبیت همگرایی شکل گرفته در منطقه را منوط به تبعیت از فرمول خاصی دانست و گفت: اعتمادسازی، اطمینانسازی و در نهایت تعامل و همکاری سه مرحلهای هستند که کشورهای منطقه باید برای تثبیت این همگرایی بپیمایند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ما الان در مرحله ای هستیم که کشورهای منطقه سعی میکنند اعتماد یکدیگر را جلب کنند و در مرحله اعتمادسازی به سر میبریم و این مذاکرات و آمد و شدها هم نشانهای از حرکت در این مسیر است. بعد از این که این اعتماد حاصل شد، این کشورها به سمت اطمینانسازی حرکت میکنند و اطمینان باعث میشود که کشورها به سمت تعامل و همکاری پیش بروند.
شفیعی ابتکارات دولت سیزدهم در حوزه دیپلماتیک و اقتصادی را بر تغییر رویکرد کشورهای منطقه موثر دانست و خاطرنشان کرد: ایران با ابتکارات دیپلماتیکی که به خرج داده توانسته به طور چشمگیری فشارهای آمریکا را کاهش دهد و کشورهای عربی وقتی در عمل دیدند که فشار بر ایران تاثیر ندارد راه همکاری با جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند.
کارشناس مسائل بین الملل درباره تاثیرات عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در آغاز به کار دولت سیزدهم گفت: در ادبیات روابط بین الملل، قدرت وجوه مختلفی دارد. یکی از این وجوه، قدرت نهادی است. منظور از قدرت نهادی این است که کشورها با عضویت در نهادها و سازمانهای مختلف برای خودشان ایجاد قدرت میکنند.
ایران در چارچوب سیاست همسایگی اکو را احیا کند
شفیعی تصریح کرد: عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و افقهایی که عضویت در این سازمان برای همکاری اقتصادی و سیاسی با ایران گشوده باعث میشود فشارها و اعمال محدودیتهای آمریکا و متحدانش در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در عمل کارآیی خود را از دست بدهد.
وی با بیان اینکه اساساً سازمانها تکیهگاه محکمی برای کشورها محسوب می شوند، گفت: ایران می تواند از طریق کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، محدودیتهای ناشی از تحریمهای آمریکا را جبران کند بنابراین، عضویت ایران در این نهاد منطقهای به افزایش قدرت ایران و ناامید ساختن دشمنان برای اعمال فشار منجر میشود.
سخنگوی پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه دبیرخانه سازمان همکاری اقتصادی اکو در تهران است و ایران از موسسان این سازمان است، گفت: برخلاف سازمان همکاری شانگهای که یک سازمان پیشروست، اکو باوجود پتانسیلهای بالقوه فراوان، یک سازمان فرسوده و ناکارامد است لذا اعضا اگر بخواهند از ظرفیتهای این سازمان استفاده کنند باید بتوانند دبیرخانه سازمان را فعال و علاقه به همکاری را در میان اعضا تقویت کنند.
شفیعی از اعضای اکو خواست نگذارند این نهاد منطقهای از حیز انتفاع ساقط شود و افزود: بسیاری از نهادهای بین المللی در نتیجه از بین رفتن موضوعیت آنها یا ناکارآمدی از بین میروند. باتوجه به اینکه اکو اکنون در وضعیت مطلوبی به سر نمیبرد ایران می تواند در چارچوب سیاست همسایگی، این سازمان را احیا کند و احیای آن به سود جمهوری اسلامی و کشورهای عضو است.
باید بین سیاست همسایگی و «سیاست تبعی» سازگاری ایجاد کنیم
وی با اشاره به ظرفیتهای منطقه برای خنثی کردن تحریمهای ایران نیز گفت: کشورهای منطقه از ظرفیت خوبی برای همکاری برخوردار هستند اما ما فقط در صورتی میتوانیم از ظرفیت کشورهای منطقه استفاده کنیم که سیاست آن کشورها هم مبتنی بر همکاری باشد. بنابراین ما باید در نوع نگاهمان به این کشورها و اصلاح نگاه آن کشورها به ما تغییراتی را به وجود بیاوریم که این موضوع در چارچوب فرمول اعتماد سازی، اطمینان سازی و تعامل و همکاری امکان پذیر است.
این استاد روابط بین الملل گفت: نباید این مساله را نادیده بگیریم که سیاست خارجی بسیاری از کشورهای همسایه یک «سیاست خارجی تبعی» است یعنی از قدرتهای دیگری تبعیت می کنند که آن قدرتها ممکن است مناسبات خوبی با ایران نداشته باشند. اینکه چگونه ما بتوانیم بین «سیاست همسایگی» خودمان و «سیاست تبعی» این کشورها، نوعی سازگاری به وجود بیاوریم نکته ای است که به یک دیپلماسی فعال و پویا نیاز دارد.
شفیعی درباره ظرفیتهای همکاری اقتصادی بین ایران و کشورهای همسایه هم گفت: یکی از عواملی که میتواند به همگرایی کشورها کمک کند مکمل بودن اقتصاد آنهاست. لازم است در این زمینه جمهوری اسلامی به رایزنی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورهای همسایه برای شناسایی ظرفیتهای همسایگان و معرفی ظرفیت های کشورمان ادامه دهد.
وی گفت: متاسفانه برخی کشورهای همسایه نیازهایی را که می تواند در پرتو همکاری منطقهای تامین شود را از کشورهای دوردست برآورده میکنند بنابراین جمهوری اسلامی با دیپلماسی اقتصادی باید بتواند با اقناعسازی زمینههای همکاری را در منطقه ایجاد کند.
رابطه با همسایگان منافاتی با رابطه با دیگر کشورها ندارد
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل افزود: کشورهای منطقه باید به این نتیجه برسند که همکاری منطقه ای نه تنها به لحاظ اقتصادی سودمند است بلکه اساساً به همکاریهای سیاسی و امنیتی و در نتیجه ایجاد محیط صلحآمیز منطقهای کمک میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نیازهای اقتصادی کشورها متنوع است، گفت: گرچه ممکن است در برخی حوزه ها مثل نیازهای هایتک، همسایگان نتوانند نیازهای یکدیگر را تامین کنند اما در بعضی از حوزه ها مثل حوزههای اقتصادی میانی مثل سرمایه گذاری مشترک، ظرفیتهای خوبی برای همکاری بین کشورهای همسایه وجود دارد.
وی درباره اهمیت جهانی سیاست همسایگی نیز افزود: سیاست همسایگی سیاستی نیست که فقط ایران آن را مطرح کرده و از آن تبعیت کند بلکه سیاست همسایگی توسط اغلب کشورها و حتی سازمانهایی مثل اتحادیه اروپا دنبال میشود.
نماینده پیشین مجلس گفت: درباره اینکه سیاست همسایگی یک امر معمول در روابط کشورها با دنیای خارج است و اینکه سیاست همسایگی میتواند از جهات مختلف سودآور باشد، تردیدی وجود ندارد اما تحقق سیاست همسایگی منوط به این است که همه همسایگان به این سیاست باور داشته باشند.
شفیعی تصریح کرد: کشورهای منطقه باید یاد بگیرند که رابطه بین کشورهای همسایه با رابطه بین کشورهای دوردست الزاما منافاتی ندارد و بلکه می توانند مکمل همدیگر هم باشد. از این منظر، سیاست همسایگی می تواند تامین کننده منافع همه کشورهای منطقه باشد.
علائم و اظهارنظرها در تقویت سیاست همسایگی مهم هستند
وی افزود: بین همسایه و همسایگی فرق است. همسایه یک عنصر جغرافیایی و و ژئوپلتیکی است اما همسایگی یک عنصر فرهنگی است که الگوی خاصی از رفتار را بین کشورهای همسایه اقتضا و ایجاد میکند. بنابراین سیاست همسایگی یعنی کشورهای یک منطقه صرفاً به دلیل اینکه همسایه همدیگر هستند باید مناسبات خوبی داشته باشند.
این کارشناس ارشد مسائل بین الملل با بیان اینکه سیاست همسایگی و سیاست تنشزدایی یک سیاست هستند که اجرای آن باید با تدابیر خیلی ماهرانه ای انجام شود، گفت: یکی از این تدابیر، مخابره علائم است یعنی ما باید علائمی را به کشورهای همسایه مخابره کنیم که کشورهای همسایه این علائم را نشانه دوستی و نشانه عزم و اراده جمهوری اسلامی برای برقراری یک رابطه دوستانه بدانند. از این منظر، سیاست خارجی در واقع مبادله علائم و نشانههاست.
شفیعی، گفت و گو با همسایگان را اقدام دیگری دانست که بعد از مخابره علائم، در تقویت روابط همسایگی موثر است و افزود: ما باید در کلمات و اظهارنظرهای سیاسی به گونه ای حرف بزنیم که کشورهای منطقه، آن را مکمل آن علامتهای دوستی بدانند که ما مخابره کردیم.
وی تاکید کرد: بنابراین بعد از مبادله علائم و نشانهها، اظهارنظر ها مهم است و باید در اظهار نظرها دقت کنیم و بعد از اظهارنظرها تحرکات دیپلماتیک مطرح است. بعد از تحرکات دیپلماتیک، شکلگیری تعاملات است که همه اینها از یک فرمول خاصی تبعیت می کند و به لحاظ تئوریک، دیپلماتهای ما باید از این مسیرها به خوبی اطلاع پیدا کنند و بعد در این مسیرها به لحاظ عملیاتی گام بردارند. البته فقط کار دیپلماتها نیست بلکه کار نخبگان، سیاستمداران، مقامات اجرایی بلندپایه و کل حکومت است.