اخیرا روزنامه وال استریت ژورنال گزارشی را منتشر کرد و در این گزارش مدعی اختلافات بین ایران و انصارالله یمن شد. این روزنامه در این گزارش مدعی شد که سفیر ایران در یمن به دلیل اختلافاتی که با جنبش انصارالله به وجود آمده از یمن اخراج شده و به دنبال خارج شدن از این کشور است.
در نهایت شنبه شب محمد عبدالسلام، سخنگوی انصارالله در مصاحبه خود تاکید کرد: آقای ایرلو، سفیر ایران در یمن با هماهنگیهایی که انجام شده توانسته است از یمن خارج شود و تمامی صحبتهایی که در مورد اختلافات با ایران وجود دارد همه کذب است و ما آنها رد میکنیم.
مقامات جمهوری اسلامی ایران از جمله سخنگوی وزارت خارجه هم تاکید کردند که حسن ایرلو به دلیل کرونا و پیگیری مداوای خود در راه کشور است و صحبتهایی که در مورد اختلافات با انصارالله مطرح شده به هیچ وجه صحت ندارد. به منظور بررسی ابعاد مختلف این ماجرا مصاحبهای را با محمدرضا مرادی، کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان ترتیب دادهایم که در ادامه آن را میخوانید.
سیر تحولات در جنوب شبه جزیره عربستان پس از آغاز جنگ، وضعیت ائتلاف متجاوز و ارتش یمن را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمدرضا مرادی: برای پاسخ دادن به این سوال باید نگاهی به سیر قدرت گیری انصارالله در یمن داشته باشیم. انصارالله از سال ۲۰۱۵ که تجاوز عربستان به یمن شروع شد به عنوان گروهی بود که از طرف جامعه جهانی مشروعیت آن به رسمیت شناخته نمیشد و به شورشیهای صنعا و یمن معروف بودند، اما روند تحولات یمن و پیشرویهای انصارالله باعث شد که جامعه جهانی ناگزیر شود انصارالله را به عنوان یک گروه به رسمیت بشناسد. بدین ترتیب جنبش انصارالله را به عنوان یک گروه سیاسی به رسمیت شناختند و این اولین پیروزی انصارالله بود که اوج آن مذاکرات صلح یمن در استکهلم، پایتخت سوئد در سال ۲۰۱۸ بود. این مذاکرات در مورد توافق آتش بس در الحدیده بود که گروههای یمنی از جمله انصارالله کنار هم جمع شدند و این توافق را امضا کردند و این قدم اول پیروزیهای انصارالله و شکستی برای ائتلاف سعودی به حساب میآمد. بر این اساس ائتلاف سعودی در اولین گام خود تلاش داشت که انصارالله به عنوان یک گروه شورشی از طرف جامعه جهانی مشروعیت پیدا نکند که شکست خورد.
مقابله ارتش یمن مخصوصا کمیتههای مردمی و انصارالله با ائتلاف متجاوز از ابتدا تاکنون چگونه بوده است؟
محمدرضا مرادی: محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به عنوان معمار جنگ یمن به دنبال این بود که این جنگ را در چند هفته خاتمه دهد، اما میبینیم که جنگ وارد هفتمین سال خود شده و چند ماه دیگر وارد هشتمین سال خود میشود. اتفاق بزرگی که در مدت ۷ سال رخ داده این است که انصارالله یمن از مرحله پدافندی و دفاعی به مرحله آفندی و تهاجمی تغییر جهت داده است. انصارالله با رونمایی از انواع موشکها و پهپادهای مدرن خود معادلات نبرد را به هم ریخته و بارها به عربستان حمله کرده است و پایگاههای مهم عربستان را در نقاط مختلف این کشور از جمله آرامکو هدف قرار داده و به نوعی این پیام را به ریاض فرستاده که از لحاظ میدانی هم عربستان حرفی برای گفتن ندارد. چون حتی سامانههای آمریکایی پاتریوت هم در مقابل موشکهای انصارالله چندان موثر نبودند. از سوی دیگر تحولات داخل یمن هم به سرعت در راستای اهداف انصارالله پیش میرود. در حال حاضر مأرب در آستانه آزادسازی است و شاید بتوان گفت راهبردیترین شهری است که در یمن در حال حاضر درگیری در آن وجود دارد و به عنوان ستون فقرات ائتلاف سعودی محسوب میشود به این دلیل که پیاده نظامهای منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری در این شهر مستقر هستند. ذخایر گاز، نفت و ذخایر آبی زیادی دارد و در کنار صنعا، پایتخت یمن قرار گرفته است و هم اکنون مأرب از سه محور به وسیله انصارالله محاصره شده و تا آزادسازی آن چیزی باقی نمانده است. بدین ترتیب در صورت آزادسازی این شهر ائتلاف سعودی یک گام دیگر به پایان جنگ یمن و تسلیم شدن نزدیکتر خواهد شد. از لحاظ نظامی هم این یک پیروزی بزرگ برای انصارالله است و ائتلاف سعودی از لحاظ نظامی هم شکست خورده است.
سیاست تلاش برای اختلافافکنی ائتلاف متجاوز بین ایران و یمن را چگونه ارزیابی میکنید؟
محمدرضا مرادی: در واقع در مرحله اول مشروعیت زدایی از انصارالله بود که شکست خورد و در مرحله دوم موضوع عملیات میدانی که شکست خورد و مرحله سوم که انصارالله یمن بر آن بسیار تاکید دارد موضوع مذاکراتی است که در عمان و کشورهای دیگر انجام داده است. انصارالله همواره اعلام کرده که به دنبال این است که یک توافق آتش بس در سراسر یمن اعمال شود، اما عربستان این را رد کرده است و فعلا در این مورد همچنان میان دو طرف گفتوگوهای غیررسمی و رسمی صورت میگیرد. اما سوال مهمی که اینجا مطرح است این است که ائتلاف سعودی طی این مدت دریافته است که از طریق نظامی توان رسیدن به پیروزی را ندارد و در این شرایط یک برنامه جایگزین از سوی متجاوزان رونمایی شده که آن اختلاف افکنی بین ایران و انصارالله است.
رسانههای سعودی و رسانههای حامی ائتلاف در ۷ سال گذشته همواره مدعی بودند که انصارالله، نماینده ایران است و موشکهای شلیک شده و پهپادهایی که به سمت ریاض شلیک شدهاند از سوی ایران به انصارالله داده شده و مدعی بودند که انصارالله بدون ایران هیچ گونه قدرتی ندارد و به نوعی ایران را عامل پیروزی انصار الله معرفی میکردند.
از سوی دیگر رسانههای سعودی مدعی بودند که انصارالله نسخه دوم حزب الله در منطقه است که اگر به پیروزی برسد تمام نقشههای عربستان بهم میریزد. در این شرایط که ریاض از طریق نظامی نتوانسته به هدف خود برسد طرح جدید این است که بین ایران و انصارالله این اختلاف را مطرح کنند و هدف از این اختلاف این است که حال که انصارالله شکست نخورده حداقل بهتر است که از پیوستن این گروه به محور مقاومت به رهبری ایران در منطقه نیز جلوگیری شود. این نقشهای است که در حال حاضر سعی دارند از لحاظ رسانهای پیش ببرند اما این نقشه در همان قدم اول شکست خورد. محمد عبد السلام اعلام کرد که تمام صحبتها در این مورد کذب بوده و تمام صحبتها را رد کرد. به نظر میرسد این خط خبری که وال استریت ژورنال دنبال کرده و رسانههای عربستان هم آن را نشر دادهاند در همین گام اول شکست خورده، اما این به معنای پایان راه نیست چون انصارالله یمن اکنون که به تدریج به پایان جنگ نزدیک میشود و وارد مراحل سیاسی خواهد شد قطعا فشارها و شبهه افکنیها در این مورد بسیار بیشتر خواهد شد و به خصوص فشارها بر جمهوری اسلامی ایران با هدف جدایی بین ایران و انصارالله.
نکته مهم در این مورد این است که رسانههای فارسی زبان و رسانههایی که وابسته به محور مقاومت هستند باید مدام این خط خبری را بر اساس واقعیتهای موجود دنبال کنند که انصار الله، ایران، حزب الله، گروههای فلسطینی، گروههای الحشد الشعبی در عراق همه در یک راستا فعالیت میکنند. همچنین هدف اصلی آنها دشمنی با رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم فلسطین و مقابله با هرگونه دخالت خارجی و حضور بیگانگان در منطقه است؛ بنابراین این خط خبری که از سوی غربیها به راه افتاده بسیار خطرناک است و در ادامه این خط خبری به این سمت خواهد رفت که در داخل یمن این را القا کند که اگر انصارالله رابطه اش را با ایران قطع کند وضعیت مردم بسیار بهتر خواهد بود. همانطوری که در مورد بشار اسد، رئیس جمهور سوریه مطرح کردند و این وظیفه رسانههای وابسته به محور مقاومت است که در این جنگ پیشقدم شوند و اخبار را بر اساس واقعیتها منتشر کنند.
دلیل رویکرد جدید عربستان در منطقه، از پیگیری جدی مذاکرات با ایران تا اصرار بیشتر برای پایان جنگ یمن چیست؟
محمدرضا مرادی: در جمع بندی می توانیم بگوییم که اقداماتی که از سوی عربستان و دیگر حامیان جنگ در یمن در حال انجام است در واقع اقداماتی است که از سر درماندگی صورت میگیرد چرا که جنگ یمن به پایان رسیده است و محمد بن سلمان هم به خوبی این مسأله را میداند. او بزرگترین حامی خود یعنی ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را از دست داد و اکنون بایدن، رئیس جمهور این کشور مدت هاست که حتی با محمد بن سلمان تماس نگرفته است. هم چنین محمد بن سلمان در جامعه جهانی به دنبال قتل خاشقچی منزوی شده است و هیچ مقام خارجی تمایلی به دیدار با او ندارد و به ندرت پیش میآید که مقامی با بن سلمان دیدار کند. همه اینها در کنار شکستهای میدانی در منطقه باعث شده که بن سلمان دیر یا زود به دنبال پایان دادن به این جنگ باشد، اما سعی دارد در مراحل پایانی این بازی بتواند از کارتهای خود به بهترین نحو استفاده کند و تنها راه مقابله با این اقدامات موضوع پوشش رسانه ای، جنگ رسانهای و جنگ روایتهاست.
گفتنی است پس از گذشت نزدیک به هفت سال از شروع تجاوز از سوی یک ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان و امارات و با حمایت آشکار آمریکا و انگلیس، نیروهای یمنی اعم از ارتش و کمیتههای مردمی مناطق بسیاری را آزاد کردند و به دنبال آزادسازی استان راهبردی مأرب نیز هستند. این استان از اهمیت بسیاری برخوردار است و عناصر وابسته به ائتلاف در حال از دست دادن آخرین سنگرهای خود در مأرب هستند.