عبور از دوران «تقریبا هیچ» و مطالبه درست از تیم مذاکره‌کننده

داستان مذاکره داستان امروز و دیروز نیست. داستان یک‌عمر چانه‌زنی بر حقی است که مردم ایران یک‌صدا فریاد آن را زدند. داستان حق مسلم ماست. مذاکرات هسته‌ای ایران یکی از مسائلی است که برای همه اقشار مردم، از غنی تا فقیر، از سیاسی تا غیرسیاسی و حتی از انقلابی تا غیرانقلابی از  اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در هر دوره‌ای که تیم مذاکره‌کنند گان ایرانی به پایتخت‌های جهان می‌رفتند تا با شش قدرت جهانی بر سر یک میز بنشینند، نه‌تنها تیتر یک اخبار که بحث اصلی همه مردم می‌شدند.

در دوره جدید مذاکرات اما شرایط تغییر کرده است. تیم جدید علاوه بر دو دهه تجربه‌ مذاکره، شرایطی را دارد که هیچ تیم مذاکره‌کننده دیگری نداشته است؛ یک تجربه ناموفق! تجربه‌ای که در اذهان عموم خاطره بد از یک توافق بد را بر جا گذاشته و عبرتی شده است که صرفاً بستن قرارداد، مطلوب ما نیست.

اساساً موفقیت تیم را نه بستن قرارداد که یک مذاکره خوب در جهت حفظ منافع ملی تا تأمین همه آن‌ها در یک قرارداد محکم تعیین می‌کند. مطالبه درست از تیم مذاکره‌کننده، مطالبه صرفاً یک قرارداد نیست بلکه حفظ منافع در مقابل زیاده‌خواهی طرف دیگر است. این ملت یک‌بار هزینه یک توافق بد را داده است و به این تجربه رسیده است که توافق نکردن بهتر از یک توافق بد است و وظیفه تیم مذاکره‌کننده، ادامه مذاکرات تا حفظ منافع ملی است. همان چیزی که علی باقری، مسئول مذاکرات، در جواب طرف غربی که از عدم تطبیق پیش‌نویس مطرح شده از سمت ایران با انتظارات آنان بیان کرد و گفت «این پیش‌نویس جهت حفظ منافع ملی ماست نه برآوردن انتظارات شما!»

عبور از دوران «تقریبا هیچ» و مطالبه درست از تیم مذاکره‌کننده

با ورود تیم مذاکره‌کننده به هتل کوبورگ، شمشیرهای رسانه‌ای نیز تیز شده تا پشتوانه اجتماعی تیم را خدشه‌دار کند. هرچند وجود فشار رسانه‌ای در مذاکراتی با این سطح حساسیت اجتناب‌ناپذیر است اما  این رسانه‌ها به‌سرعت هر اتفاقی را پوشش داده و با ارائه تحلیل‌های درست و غلط سعی در ایجاد اشتباه محاسباتی در تیم مذاکره‌کننده دارند.

در کنار چنین جو رسانه‌ای سنگینی، بازار نیز دچار نوسانات بی‌پایه و اساس می‌شود. دلار به طور ناگهانی در حدود ۴ هزارتومان گران می‌شود و تصمیم افزایش قیمت خودرو که همین چند هفته پیش لغو شده بود، مجدد اعمال می‎‌شود. این وضعیت آشفته که مرتبط بااقتدار دولت در عرصه مدیریت است اما بر دوش تیم مذاکره‌کننده‌ای بار می‌شود.

تحمیل این مشکلات بر تیم مذاکره‌کننده و فشارهای درونی دولت اصلی‌ترین مشکل تیم مذاکره‌کننده ایرانی است. تشتت ترکیب اقتصادی دولت توانایی کنترل بازار معیشت مردم را نداشته و عدم وجود ایده حکمرانی در دولت باعث ازهم‌گسیختگی اوضاع شده است.

در این میان اما سرریز این مشکلات به سمت تیم مذاکره‌کننده است. گویی تیم مذاکره‌کننده مسئول وضعیت اقتصادی کشور است و همه کشور مانند دولت قبل بسته به امضای یک قرارداد است. دولت پیش‌از این اعلام کرده بود که کشور را معطل مذاکره نمی‌کند و لایحه بودجه را بدون کسری و در شرایط تحریمی بسته است که این کمک بزرگی به مذاکره‌کنندگان ما بود؛ اما وضعیت کنونی و نوسان اقتصادی چندروزه اخیر دقیقا برعکس، منجر به خنثی شدن اثر خوب بستن بودجه شده و فشار را بر تیم مذاکره‌کننده افزایش داده است که به هر قیمت توافق کنند. گویی برخی مدیران اقتصادی فراموش کرده‌اند که شرایط عوض شده است و تیم مذاکره‌کننده الان مدافع منافع ملی است و نه تأمین‌کننده منافع حزبی.

در این شرایط همه نهادهای دولتی و غیردولتی باید به‌جای اعلام کردن هزینه‌های ناشی از تحریم همه توان خود را در جهت رفع  تحریم بسیج کرده و این توان را به تیم مذاکره‌کننده ارسال کنند تا با دست پر در مقابل شش کشور دیگر حاضر شود و نه اینکه شرایط را چنان حساس کنند که تیم مذاکره‌کننده به هر قیمتی دست به یک توافق بزند.

ما از دوران گذشته عبور کردیم و عزت و منافعمان را با «تقریباً هیچ» قمار نمی‌کنیم. مطالبه ما از دولت ایجاد شرایط ثبات در کشور است تا این پالس را به تیم مذاکره‌کننده بدهد که اوضاع کشور خوب است و با یک توافق خوب قرار است بهتر بشود و به‌طرف مقابل بگوید که ابزار تحریم بی‌اثر است و برگ برنده‌ای در مقابل ما ندارید. این شرایط قدرت چانه‌زنی ما را افزایش داده و شرایط مطلوب را برای ما ایجاد می‌کند. تیم مذاکره‌کننده به پشتوانه یک دولت مقتدر و اتحاد 85 میلیون ایرانی نیاز دارد تا بتواند منافع ملی ما را تأمین کند.