دولت «جو بایدن »، رئیسجمهور آمریکا از مدتها پیش از آنکه قدرت را از سلفش «دونالد ترامپ» تحویل بگیرد اعتراف کرده بود که سیاست « فشار حداکثری » علیه ایران شکست خورده و لازم است کاخ سفید روش دیگری را در دستور کار قرار دهد.
یکی از محورهای اصلی انتقادهای بایدن به ترامپ این بود که سیاستهای او باعث جدا شدن سیاستهای آمریکا از اروپا شده و به همین سبب، در اعمال فشار علیه ایران موفق نبوده. پیشنهاد او این بود که در صورتی که آمریکا با بازگشت به برجام در جبههای متحد با طرف اروپایی قرار بگیرد میتواند از این مسئله به عنوان سکویی برای اعمال «فشار هوشمند» علیه ایران استفاده کند. به عبارت دیگر، از نگاه بایدن، « دیپلماسی » (یا «ژست دیپلماسی» در جایی که دیپلماسی واقعی مدنظر نیست) اهرمی است که میتوان از آن برای فشار هماهنگ و متحد به ایران استفاده کرد.
بر همین اساس محور سیاستهای کاخ سفید در چند ماهی که از حضورش در قدرت میگذرد بر دو ستون استوار بوده است: از یک سو، تأکید بر باز بودن مسیر دیپلماسی در قبال ایران و از سوی دیگر، ادامه همان سیاست فشار حداکثری دوران ترامپ. این رویکرد، حتی در زمان جاری بودن 6 دور مذاکرات هستهای در وین هم تداوم داشته است.
در این گزارش نگاهی انداختهایم به برخی از اقدامات ضدایرانی دولت بایدن همزمان با تأکید دولت این کشور بر دیپلماسی در قبال ایران همزمان با مذاکرات وین .
هماهنگی با رژیم صهیونیستی
چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت بایدن، نفتالی بنت در فلسطین اشغالی روی کار آمد و اعلام کرد قصد دارد بعد از بررسی سیاست های کابینه قبلی رژیم صهیونیستی در قبال ایران سیاست جدیدی را در پیش بگیرد. انتقاد بنت به نتانیاهو این بود که او در حوزه ایران بیشتر از آنکه اقدامات عملی انجام دهد لفاظی کرده و با کوبیدن بر طبل اختلاف با دولت آمریکا فرصت همکاری ضد ایران را از دست داده است.
بر همین اساس آمریکا و رژیم صهیونیستی اعلام کردند قصد دارند کارگروهی مشترک را با تمرکز بر ایران تشکیل داده و ضد برنامه هستهای ایران فعالیت کنند. مقامهای دو طرف در چارچوب این کارگروه تا کنون چندین بار دیدار کرده و به توافقاتی دست پیدا کردهاند.
در ادامه این همکاریها، شهریورماه سال جاری، نفتالی بنت پس از سفر به واشنگتن اعلام کرد که به توافقاتی با بایدن برای همکاری علیه برنامه هستهای ایران دست پیدا کرده. روزنامه هاآرتص گزارش داده بود که شخص کلیدی در مقابله با برنامه هستهای ایران «ایال هولاتا»، رئیس جدید شورای امنیت داخلی اسرائیل است و او طرحی را ارائه کرده که مورد موافقت واشنگتن واقع شده.
طبق طرح هولاتا، چنانچه ایران به توافق هستهای بازگردد، دولت آمریکا بایستی روابطش با ایران را بر اساس رویکرد چماق و هویج (طرحی متشکل از تشویق و تنبیه به صورت توأم) تنظیم کند. هویجهایی که ارائه میشوند بایستی جذاب باشند و علاوه بر رفع تحریمها، ارائه کمکهای سخاوتمندانه از سوی غرب برای بازسازی اقتصاد ایران را در بر بگیرند. در عوض، ایران بایستی با گستردهتر شدن دامنه برجام موافقت کند به گونهای که توافق جدید، نظارت دقیق از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر تمامی سایتهای هستهای ایران از جمله اماکن نظامی را در بربگیرد.
به نظر میرسد بخشی از توافقات میان آمریکا و رژیم صهیونیستی را جنگ روانی-رسانهای درباره احتمال حمله نظامی صهیونیستها به تأسیسات هستهای تشکیل میدهد. در همین راستا، شبکه 12 رژیم صهیونیستی گزارش داده بود که این رژیم رقمی قرار است حدود پنج میلیارد شِکِل، معادل یک و نیم میلیارد دلار دلار برای هزینه در تهیه هواپیما، پهپادهای بدون سرنشین جمعآوری اطلاعات و تسلیحات منحصر به فرد برای حمله به تاسیسات مستحکم زیرزمینی ایران هزینه کند.
ادامه تحریمها و تحریمهای جدید
اکنون مشخص شده یکی از دلایل توقف مذاکرات وین، بعد از 6 دور گفتوگو این بوده که دولت بایدن حاضر به رفع بسیاری از تحریمهای اعمالشده در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ نبوده است. کاخ سفید، علاوه بر این، در ادامه رویکرد ترامپ نهادها و اشخاص جدیدی را هم به فهرست تحریمها اضافه کرده است.
دولت بایدن در تازهترین اقدام چند هفته پیش، چهار فرد و دو نهاد ایرانی را به علت مشارکت در صنعت پهپادی ایران در فهرست تحریمهای ثانویه آمریکا قرار داد. «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد تحریمهای جدید مورد اجرا از سوی ایالات متحده آمریکا علیه برخی افراد و شرکتهای ایرانی، نشانگر موضع متضاد کاخ سفید است.
دولت بایدن علاوه بر این، چندین دور دیگر تحریم به بهانههای مختلف علیه ایران اعمال کرده است.
عدم ضمانت خروج از برجام
دولت بایدن، علیرغم آنکه مدعی است قصد دارد سیاست ترامپ علیه ایران را کنار بگذارد، در مذاکرات وین حتی از ارائه این ضمانت که در دوران ریاستجمهوری خودش، آمریکا بار دیگر از برجام خارج نخواهد شد خودداری کرد. چند روز پیش روزنامه والاستریتژورنال در گزارشی مفصل توضیحاتی درباره برخی از رفتارهای آمریکا که باعث توقف مذاکرات وین شد ارائه کرد.
این روزنامه نوشته بود ایران ابتدا از دولت بایدن خواست ضمانت دهد که آمریکا بار دیگر از برجام خارج نخواهد شد، اما دولت آمریکا اعلام کرد که نمیتواند درباره رفتار دولت بعدی آمریکا ضمانت دهد. به نوشته این روزنامه، ایران سپس درخواستش را تقلیل داد و از دولت بایدن خواست تضمین دهد که در همین دولت، آمریکا به برجام پایبند میماند اما تیم آمریکایی حتی از دادن چنین ضمانتی نیز خودداری کرد.
به نظر میرسد دولت آمریکا بار دیگر قصد دارد راهبرد «پلیس خوب ـ پلیس بد» را که در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما به اجرا گذاشته بود بار دیگر به اجرا بگذارد. در روزهای گذشته شمار زیادی از نمایندههای کنگره به بایدن گفتهاند چنانچه دولت عوض شود جمهوریخواهان بار دیگر برجام را پاره خواهند کرد.
«تد کروز»، نماینده جمهوریخواه ایالت تگزاس در پیامی در توییتر نوشت: «جو بایدن از هیچ اختیار قانونی برای دادن چنین تعهدی برخوردار نیست. هر توافقی با ایران چنانچه به تأیید سنا نرسد و به معاهده تبدیل نشود- چیزی که بایدن میداند اتفاق نخواهد افتاد- بار دیگر توسط هر رئیسجمهور جمهوریخواه دیگر در آینده پاره خواهد شد.»
سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران یک روز بعد در واکنش به توییت تد کروز، با انتشار توییتی نوشت اظهارات این سناتور جمهوریخواه "اعتراف به یاغی بودن" آمریکا است و آمریکا باید "ضمانتهای عینی" بدهد که امضای رئیس جمهور این کشور پای هر گونه توافقی معتبر است.
شمار زیادی از نمایندههای کنگره هم طرحهایی را معرفی کردهاند که خواستار کارشکنی در رفع تحریمها علیه ایران بدون کسب اجازه از نهاد قانونگذار است.
مانعتراشی در آزادسازی داراییهای ایران
دولت آمریکا از روابطش با کره جنوبی حداکثر استفاده را کرده و در آزادسازی داراییهای بلوکهشده ایران در سئول مانعتراشی کرده است. البته کره جنوبی در ماههای گذشته در نتیجه فشارهای مکرر تهران، مبلغ اندکی از پولهای بلوکهشده ایران را که رقمی کمتر از 20 میلیون دلار را شامل میشود برای خرید دارو و تجهیزات پزشکی آزاد کرد، با این حال، این رقم فرسنگها با میزان بدهی کره جنوبی فاصله دارد و سئول تا کنون ارادهای برای تسویه آن نشان نداده است.
علت کارشکنیهای اینچنینی کره جنوبی تبعیت سئول از سیاستها و تحریمهای آمریکا عنوان شده است. کره جنوبی از متحدان نزدیک آمریکا در منطقه است و در عین حال در چند دهه اخیر، از طرفهای تجاری اصلی ایران بوده، اما نتوانسته است توازن را میان حفظ روابط با ایالات متحده و باز نگهداشتن مسیر تجارت با ایران حفظ کند.
مقامهای دولت بایدن اعلام کردهاند که با آزادسازی پولهای ایران در کره جنوبی پیش از آنکه جمهوری اسلامی به تعهدات برجامیاش بازگردد، مخالف است، این در حالی است که ایران اعلام کرده بود قصد دارد بخشی از این منابع مالی را برای پرداخت بدهی خود بابت حق عضویت در سازمان ملل متحد و همچنین خریداری واکسن کرونا از طریق طرح «کواکس» هزینه کند.
خرابکاریهای هستهای با رژیم صهیونیستی
دولت آمریکا بهموازات فشارهای دیپلماتیک در عرصه اقتصادی و دیپلماسی، از اهرمهای امنیتی برای به ثمر رساندن تلاشهای خود پشت میز مذاکره استفاده میکند. به عنوان مثال، محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز یکشنبه 11 مهر (سوم اکتبر) گفته که «مجتمع تسای کرج با حادثه تروریستی از سوی رژیم صهیونیستی مواجه شده است.»
علاوه بر این، فروردینماه سال جاری هم تروریسم هستهای به یک بخش از شبکه توزیع برق تأسیسات هستهای غنیسازی نطنز آسیب رساند. تیرماه سال 1399 نیز انفجاری در سالن ساخت سانتریفیوژها در نطنز رخ داد که در آن واقعه نیز صهیونیستها بهصورت غیرمستقیم مسئولیت آن را پذیرفتند. علاوه بر اقدامات خرابکارانهای که ذکر آن رفت، دلایل فراوانی وجود دارد که ترور دانشمند بزرگ هستهای و دفاعی ایران شهید فخریزاده در آذرماه سال گذشته و نیز ترورهای دیگر دانشمندان در سالهای گذشته نیز بهدست صهیونیستها رخ داده است.
البته، هر نوع تحلیلی که این حملات را صرفاً به صهیونیستها نسبت دهد و از نقش آمریکا غفلت کند تحلیلی بهدور از واقعیت است. ژنوم سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی یکی است و این رژیم از بدو تولد همواره مورد حمایت 100درصدی تمامی رؤسای جمهوری آمریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه بوده است و تفکیک آمریکا ـ رژیم صهیونیستی بهخصوص در اقداماتی از این دست سادهانگاری سیاسی است.
از جمله دیگر دلایلی که فرضیه مشارکت آمریکا در این حمله را تقویت میکند این است که خرابکاریهای هستهای کاملاً در راستای منافع مذاکراتی دولت آمریکا است و میتوان انتظار داشت که با هدف پایین آوردن دست ایران در مذاکرات، از طریق خرابکاری در مسیر پیشرفتهای هستهای طراحی شده باشد.
خبرنگار کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی هم فروردینماه سال جاری رضایتمندی مقامهای آمریکایی از وارد آوردن خسارت به تأسیسات نطنز را مورد تأیید قرار داده و نوشته بود: «بدون ظرفیت غنیسازی در نطنز طی ماههای پیشِرو، ایران اهرم فشارش در مذاکرات را از دست میدهد. مقامهای آمریکایی در کانالهای اطلاعاتی و امنیت ملی رضایت خود را از خسارت واردشده به این تأسیسات ابراز کردهاند.»
«دنیس راس»، مشاور «باراک اوباما»، رئیسجمهور اسبق آمریکا هم از اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی دفاع کرده و آن را در راستای منافع مذاکراتی آمریکا دانسته است. او نوشته بود: این اقدام اولاً برای دولت بایدن زمان میخرد تا برای رسیدن به تفاهم با ایرانیها احساس عجله نکند. دوم اینکه اگر ایرانیها باور داشته باشند که آمریکا از مسئله باخبر بوده و کاری برای جلوگیری از آن انجام نداده است، این برایشان حاوی این پیام خواهد بود که ایالات متحده هزینه اقدامات ایران را افزایش خواهد داد و بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از این اقدامات جلوگیری خواهد کرد.