جنجالیترین انتخابات پارلمانی عراق بعد از سقوط رژیم بعث در این کشور، در حالی روز یکشنبه ۱۸ مهر برگزار شد که از همان ابتدا تردیدهایی مبنی بر سلامت فرآیند برگزاری این انتخابات از طرف طیفهای مختلف سیاسی عراق وجود داشت.
با اعلام نتایج انتخابات از سوی کمیساریای عالی مستقل انتخابات این کشور، جریان صدر با کسب ۷۳ کرسی، مستقلین با ۴۰ کرسی و ائتلاف تقدم به رهبری محمد الحلبوسی؛ رییس پارلمان با ۳۸ کرسی به ترتیب حائز اکثریت کرسیهای پارلمان شدند. با این حال برخی جریانات مهم و گروههای شیعی نسبت به این نتایج معترض بوده و حاضر به پذیرش آن نشدند. در واکنش به این اقدام اعتراضآمیز که به صورت کاملاً مسالمت آمیز در جریان بود، سایر گروههای عراقی با همراهی برخی از کشورهای خارجی با معترضان درگیر شده و در نتیجه آن تنش های سیاسی مسالمت آمیز به خشونت کشیده شد.
همزمان با این ناآرامیها و تنشهای سیاسی، نخست وزیر عراق به صورت یک امر غیرعادی و برنامهریزی شده، هدف سوءقصد از طریق حمله پهپادی قرار گرفت. در این حمله علیرغم اینکه شخص نخست وزیر جان سالم به در برد، اما هدف قرار دادن چنین فرد مهمی در منطقه بسیار مستحکم از نظر امنیتی و با وجود تجهیزات دفاعی فوق پیشرفته آمریکایی ها، خود جای بسی تامل دارد.
به نظر میرسد که حمله پهپادی بهمنزل «مصطفیالکاظمی» نخست وزیر عراق، به هر شکل و انگیزه و از سوی هر جریان سیاسی که صورت گرفته باشد، پیامدهای روشنی پیشرو دارد. عمده ترین پیامد حمله یاد شده، خاموش شدن شعله مخالفتهایی است که با نتایج انتخابات پارلمانی اخیر در خیابانهای بغداد و دیگر شهرهای عراق بهگونه ای خشمآلود جریان داشته است. مهمتر اینکه اگر اتهامهای جاری به جریانهای مخالف نتایج انتخابات، شکل پررنگتری به خود گرفته و آنها نتوانند شانه خود را از بار مسئولیت این اتهام خالی کنند، از حالا باید در انتظار ایجاد محدودیتهای گسترده ای برای آنان بود که تاکنون سابقه نداشته است. در این میان کشته و زخمی شدن تعدادی از شهروندان عراقی در جریان این اعتراضات، شرایط عینی و ذهنی لازم را برای اگر نه سرکوب، بلکه انزوا و تحمیل سکوت به این معترضان فراهم کرده است.
دومین پیامد حادثه اخیر، ناکارآمد شدن رایزنیهایی است که میکوشید میان جریانهای رقیب انتخاباتی، نزدیکی و ائتلاف ایجاد کند. بر همین اساس عاملان این حادثه با تفرقه افکنی بین ائتلاف های سیاسی عراق تلاش کرده تا آرایش سیاسی عراق از شکل سنتی خود تا حد امکان تغییر نکند. این حمله، با سوءقصد به جان شخص نخست وزیر، در حقیقت نه تنها شخص مصطفی الکاظمی، بلکه تلاشها برای ایجاد دولت ائتلافی را هدف قرار داده است.
سومین پیامد، تثبیت موقعیت مصطفی الکاظمی در آینده سیاسی عراق است. نخستوزیر عراق پس از حادثه اخیر، اکنون در کانون توجه و حمایت گسترده داخل و خارج عراق قرار گرفته است. چنین اقدامی بی شک مسئله نتایج انتخابات زودهنگام پارلمانی را به حاشیه کشیده و اهرم قدرتمندی را برای او فراهم میکند تا در سایه حمایت داخلی و بینالمللی، گامهای محکمتری را در نه تنها در تثبیت جایگاه و موقعیت خود در دولت آینده عراق بردارد. اکنون الکاظمی با دست گشادهتر از گذشته، میتواند دامنه رایزنیهای خود را در میان دولتهای منطقه و نیز جامعه جهانی گسترده کرده و چهرهای متفاوت از گذشته در گفت وگو با همسایگانش بروز دهد.
اگرچه هنوز هیچ گروه و جریان سیاسی حمله به منزل نخست وزیر را به عهده نگرفته، اما سناریوهای مختلف و متعارضی برای آن از سوی گرایشهای مختلف در عراق و بیرون از آن، در حال شکل گیری است.
به نظر میرسد برخی احزاب، شخصیت ها و جریان های داخلی در عراق، منطقه و فرامنطقه، به هیچ وجه تمایلی ندارند که دموکراسی در این کشور رشد پیدا کرده و عراق به ثبات و امنیت پایدار دست پیدا کند. بنابراین از هر طریق ممکن سعی میکنند که عراق همواره با چالش های متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماتیک و... دست به گریبان باشد؛ کما این که در یک برهه به دنبال تحریک مردم در برابر دولت بودند، در برههای داعش را به عراق آوردند، در مقطع دیگری به دنبال ایجاد تفرقه در اقوام و مذاهب عراقی بودند و اکنون هم با دستکاری آشکار در نتایج انتخابات، تلاش دارند شرایط برای ایجاد اختلافات و درگیری در این کشور فراهم شود. این جریان قطعاً دست به هر اقدامی خواهد زد که یا نتایج انتخابات با مشکل، ابهام و چالش مواجه باشد یا در نهایت این نتایج به نفع جریان متبوع شان تمام شود.
واقعیت این است که آمریکاییها و صهیونیستها در کنار برخی از حکام عرب منطقه، بیشترین سود را از بیثباتی عراق میبرند و متهم اصلی فتنه جدید در عراق و سوءقصد به جان نخست وزیر هستند. در میان این بازیگران، به ویژه رژیم صهیونیستی به جد تلاش دارد تا با توطئه و ایجاد بحران و هرج و مرج در عراق، رابطه این کشور با ایران را تنش زا کرده با این امید که بتواند از این طریق نقش میانجیگری عراق میان عربستان و ایران- که بدون شک با وجود روابط دوستانه ایران و عربستان پروژه صلح ابراهیم ناقص خواهد ماند- را تحت تاثیر قرار دهد.
در چنین فضایی با وجود ناکامی رژیم صهیونیستی در بحران جمهوری آذربایجان با ایران و با توجه با نزدیکی مذاکرات برجامی، در تلاش است تا با راهبرد هزار خنجر و با توطئه چینی، دردسر تازه ای را در روابط ایران با همسایگان درست کند. چنان که در هفته های اخیر به وضوح آشکار بود در حالی که هنوز دولت عراق رسماً اتهامی را متوجه گروه یا بازیگران داخلی یا خارجی نکرده است، رسانههای ضد ایرانی رژیم صهیونیستی به طور گسترده ای اتهامزنی به ایران را آغاز کردهاند. با توجه به اقدامات این بازیگران مداخله گر که سعی دارند تا از آب گل آلود تنشهای سیاسی در عراق ماهیگیری کنند، ضرورت دارد تا ملت و دولت عراق نسبت به چنین توطئه آمریکایی- اسرائیلی که امنیت و پیشرفت عراق را هدف گرفته اند، هوشیاری کامل داشته باشند.