دولت بایدن اخیرا پشت درهای بسته مشغول بررسی این مساله است که آیا ایالاتمتحده باید اعلام کند در درگیریهای بینالمللی به عنوان نخستین کشوری که از بمب اتم علیه کشور متخاصم استفاده میکند، عمل میکند یا اینکه قرار است برای همیشه تنها دلیل خود برای ساخت سلاح را دفاع از خود در صورت مورد حمله قرار گرفتن توسط این سلاحها قرار دهد. این سوال برای دولتی که کشورش برای نخستینبار در طول تاریخ از سلاح هستهای استفاده کرده است، شاید بیمعنی باشد اما دولت بایدن باید اعلام کند سیاستش در استفاده از سلاح هستهای چیست. او باید اعلام کند آیا منتظر حمله اتمی علیه آمریکا خواهد شد و بعد از سلاح هستهای در دفاع از خود استفاده میکند یا خود دست به نخستین حمله هستهای میزند.
رسانههای آمریکایی این روزها که چنین سوالی در داخل دولت بایدن مطرح شده است، مشغول پاسخ به این مساله به افکار عمومی هستند که آیا سیاست هستهای ایالاتمتحده تاکنون استفاده از سلاح هستهای به عنوان عامل دفاعی نبوده است؟ به نظر میرسد تاکنون فرض اصلی در داخل آمریکا این بوده است که ایالاتمتحده بعد از ماجرای حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی سیاست خود را بر پایه دفاع هستهای از خود در برابر حملات اتمی قرار داده است و سعی ندارد بار دیگر نشان دهد کشوری است که در نخستین قدم از سلاح هستهای استفاده میکند. کشورهای دیگر نیز بر این باور بودهاند تنها زمانی ایالات متحده دست به حمله اتمی به کشوری میزند که مورد حمله شیمیایی، بیولوژیک و سایبری عظیمی قرار گیرد که تنها راه مقابله با آن، استفاده از سلاح هستهای باشد. با این حال اسناد رسمی میگوید این سیاست اصلی ایالاتمتحده نبوده است و حالا رئیسجمهور ایالاتمتحده باید در این باره سیاستگذاری انجام دهد.
فرد کاپلان، تحلیلگر سیاسی نشریه «اسلیت» معتقد است جو بایدن سالها طرفدار استفاده تدافعی از سلاحهای هستهای بوده است، یعنی آمریکا نباید در وهله اول اقدام به حمله اتمی به کشوری کند. بر این اساس او در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما در سخنرانیای گفته بود: «با توجه به تواناییهای غیرهستهای ما و همچنین طبیعت و ذات تهدیدات امروز، سخت است بتوان سناریویی را در نظر گرفت که ایالاتمتحده مجبور به استفاده از سلاح هستهای برای مقابله با یک کشور باشد. رئیسجمهور اوباما و من کاملا اطمینان داریم میتوانیم بازدارندگی در این باره داشته باشیم و از خود و متحدانمان در مقابل تهدیدات غیرهستهای با تمام ابزارهای در دسترسمان دفاع کنیم. من و رئیسجمهور قویا اعتقاد داریم بازدارندگی و در صورتی که نیاز باشد، مقابله به مثل در برابر حملات هستهای باید تنها دلیل وجود انبارهای سلاحهای هستهای آمریکا باشد».
اوباما مجبور بود چنین سیاستی را در سال اول فعالیتش اعلام کند اما در نهایت تصمیم گرفت سیاستش را در این باره اعلام نکند. به نظر میرسد در نهایت بایدن نیز ترجیح دهد از این کار انصراف داده و سیاست واضحی را در این باره اعلام نکند و به عمد دنیا را در این ابهام باقی بگذارد. دلیل این مساله را میتوان در تاریخ سیاستگذاریهای ایالاتمتحده درباره حملات هستهای جستوجو کرد. ابتدای سالهای دهه 40 که ایالاتمتحده بتازگی به سلاحهای هستهای دست یافته بود، سیاست اصلی این بود که این سلاح در برابر هرگونه حمله احتمالی اتحاد جماهیر شوروی و چین به آمریکا یا متحدان آمریکا مورد استفاده قرار گیرد. دوایت آیزنهاور این سیاست را سیاست «انتقام عظیم» خوانده بود. او میدانست این بمب چه تخریب بزرگی با خود به همراه خواهد داشت اما میخواست این سیاست باعث شود چین یا روسیه در فکر حمله اول هستهای به آمریکا نباشند. اوباما در همان ماههای ابتدایی ریاستجمهوریاش عنوان کرده بود فکر نمیکند هیچ رئیسجمهوری در آمریکا باشد که بخواهد دستور حمله اتمی اول را به کشور دیگری صادر کند. در آن زمان خط بین استفاده از سلاح یا عدم استفاده از آن کاملا روشن بود و احتمال رد کردن این خط قرمز برای هر رئیسجمهوری غیر ممکن به نظر میرسید. بعد از او اما به نظر میرسد روسایجمهور دیگر نظیر ترامپ بهقدری این خط قرمز را با ابهام مواجه کردند که حالا واقعا نمیتوان نیات روسایجمهور آمریکا را متوجه شد و بتوان تشخیص داد آیا یکی از آنها اگر روحیاتی مانند ترامپ داشته باشد، میتواند دستور و فرمان نخستین حمله اتمی را صادر کند یا نه. در عین حال در آن زمان نیروی نظامی آمریکا در صدر تمام نیروهای نظامی دنیا قرار داشت و تصور میشد با وجود اذعان تمام دنیا به برتری نظامی آمریکا، دیگر نیازی نیست آمریکا این برتری را با تغییر سیاست هستهایاش اعلام کند. اما با این حال این روزها نگرانیهای دیگری نیز در این باره وجود دارد. اخبار حکایت از این دارند که چین از ترس احتمال اقدامات ناگهانی دولت آمریکا در حال افزودن بر ذخایر سلاحهای هستهای خود است. در اروپا نیز متحدان آمریکا از اینکه واشنگتن بخواهد سهم مناسبی در بودجههای ناتو داشته باشد، در تردید به سر میبرند و به همین دلیل به نظر میرسد دوستان و دشمنان آمریکا هر ۲ به فکر تقویت زرادخانههای هستهای خود افتادهاند. فعالیتهای هستهای اگر چه برای سایر کشورهای فاقد زرادخانه هستهای از طرف قدرتهای جهانی منع شده است اما رقابت تسلیحاتی در بین قدرتهای دارای سلاح هستهای در حال افزایش یافتن است. این همان مسالهای است که گفته میشود رابرت گیتس، وزیر وقت دفاع ایالاتمتحده در جلسات درونی کاخ سفید در دوران اوباما برای بررسی این موضوع مطرح کرده بود. او گفته بود تغییر در سیاست استفاده از سلاح هستهای در آمریکا میتواند متحدان و دوستان آمریکا را به وحشت بیندازد و آنها به فکر راههای دیگری برای حفاظت از منافع خود در دنیا باشند و این به احتمال زیاد بر اشاعه تسلیحات هستهای میافزاید. از سوی دیگر ایالاتمتحده به گفته گیتس، نمیداند در برابر استفاده دشمنان از سلاح بیولوژیک در آمریکا چه سیاستی باید داشته باشد، زیرا ایالاتمتحده سالهاست استفاده و تولید سلاحهای بیولوژیک را ممنوع کرده است و در مقابل استفاده از این سلاح که به صورت وسیعی میتواند مردم آمریکا را هدف قرار دهد، تنها باید از سلاح هستهای استفاده کند. سومین دلیل رابرت گیتس نیز این بوده است که اگر آمریکا اعلام کند نمیخواهد از سلاح هستهای استفاده کند، احتمالا بسیاری از دشمنان ایالاتمتحده وسوسه میشوند از سلاحهای بیولوژیک علیه این کشور استفاده کنند. با وجود استدلالهای گیتس، جلسه به نتیجه خاصی نرسید و در نهایت اوباما تصمیم گرفت سیاست خاصی را در این باره اعلام نکند. به نظر میرسد بایدن نیز در راه رسیدن به همان نتیجهای است که زمانی اوباما به آن رسیده بود. البته تفاوت نگاه بایدن و اوباما در این باره و همچنین ماهیت تازه تهدیدات بینالمللی مانند احتمال حملات سایبری عظیم به زیرساختهای آمریکا میتواند بایدن را به این نتیجه برساند که سیاست «حمله اول اتمی» را اعلام کند و جهان را به سمت اشاعه وسیع سلاحهای هستهای و همچنین رقابت ۳ قدرت چین، روسیه و آمریکا برای داشتن سلاحهای هستهای بیشتر بکشاند.
فرزانه دانایی