در آستانه از سرگیری مذاکرات وین و البته با شرایط و مختصات جدید، مقامات صهیونیستی با استفاده از هر تریبون و رسانهای تلاش میکنند تهدیداتی که هیچگاه جرأت و حماقت آن را نداشتند، علنی مطرح و ادعا کنند که جامعه جهانی با ماست! هرچند علنی شدن تهدیدات رژیم صهیونیستی دست محور مقاومت برای مقابله با این رژیم را بازتر میکند، اما واقعیت ماجرا چیست؟
۱-در سناریوی جدید برجامی، آمریکا نقش پلیس بد را که قبلاً به فرانسه سپرده بود، اکنون به سگ دستآموز خود یعنی رژیم صهیونیستی محول کرده تا فقط با پارس کردن او شاید بتواند امتیازی از ایران بگیرد.
۲- هدف آمریکا از جنگ روانی و تبلیغات «اسرائیل هراسی» در روزهای اخیر در فضای رسانهای، با گزافهگویی آمادگی اسرائیل برای حمله نظامی به برنامه هستهای ایران و تصویب بودجه یک و نیم میلیارد دلاری! تأثیرگذاری بر افکار عمومی و تصمیم سازان جمهوری اسلامی و اخلال در دستگاه محاسباتی مسئولان برای تمکین تهران در برابر غرب در آستانه برگزاری نشستهای احتمالی وین است. ادعاهای دروغینِ گرفتن موافقت بایدن و پوتین برای حمله به اهداف ایران در سوریه، القای دروغین اینکه جمهوری اسلامی مقصر حمله احتمالی اسرائیل است و جامعه جهانی از هر اقدامی علیه ایران حمایت میکند و یگانه راه نجات از گزینه نظامی، بازگشت تهران به میز مذاکرات هستهای با آمریکا است، از جمله اهداف فریبکارانه و تناقضآلود آمریکا با واقعنمایی قدرت پوشالی گنبد آهنین رژیم صهیونیستی است که در چند جنگ گذشته با لبنان و نوار غزه فرو ریخته است.
۳- این سناریو را باید در ادامه سلسله شکستهای یک ماه اخیر رژیم صهیونیستی ارزیابی کنیم. دولت جدید رژیم صهیونیستی در گام نخست تلاش کرد با خیمهشببازی بنت در سازمان ملل و فضاسازی رسانهای آن، بر رویکرد جدید جمهوری اسلامی تأثیر بگذارد، ولی با اقبال جامعه به اصطلاح جهانی که مدعی آن است و هیچ کشوری روبهرو نشد. در گام دوم به واشنگتن رفت تا با ادعای طرحهای جایگزین (پلن بی) و القای حمایت دولت بایدن، علیه ایران فضاسازی کند؛ اما آمریکاییها با توجه به تغییر معادلات در منطقه به نفع جبهه مقاومت، مجبور شدند افسار سگ دستپرورده خود را بکشند و به او تفهیم کنند که «هرگونه اقدام علیه ایران خطر عذرخواهی آمریکا و جسورتر شدن جمهوری اسلامی را در پی دارد و آمریکا قبل از نگرانی در مورد امنیت اسرائیل، نگران امنیت و منافع خود است که در سراسر جهان در تیررس نیروهای مقاومت قرار دارند!»، لذا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی مجبور به اذعان به شکست سفر نخستوزیر این رژیم به واشنگتن شد و گفت «آمریکا هیچ اشتیاقی برای بررسی طرح جایگزین نشان نداد»! در گام سوم نخستوزیر رژیم صهیونیستی به روسیه رفت تا رسانههای صهیونیستی–آمریکایی فضاسازی و القا کنند که حضور ایران در سوریه و برنامه هستهای ایران محور مذاکرات بنت و پوتین و در نتیجه روابط راهبردی و مهم تهران– مسکو تحت تأثیر روابط مسکو – تلآویو است؛ اما در این ملاقات علیرغم مطرح کردن چندین باره این دو موضوع از سوی بنت ، پوتین درباره مذاکرات هستهای سکوت کرد و خبری هم از واکنش او به این درخواستِ بنت منتشر نشد. درباره سوریه نیز پوتین با هشدار به بنت درباره حملات هوایی رژیم صهیونیستی و با این جمله که «روسیه تلاش کرده و میکند تا به دوام حاکمیت و دولت سوریه و تقویت آن کمک کند»، آب پاکی را روی دست نخستوزیر رژیم صهیونیستی ریخت تا بنت دست از پا درازتر سوچی را ترک کند. نکته جالب در این شکست مفتضحانه اولاً این بود که بنت بعد از این سفر در ادعایی مفتضحانهتر مدعی شد روسیه با او تماس گرفته و دوباره او را برای سفر به این کشور دعوت کرده است؟! این در حالی است که چنین دعوتی بلافاصله بعد از یک سفر، غیردیپلماتیکترین و غیرعقلانیترین اقدام سیاسی در صحنه روابط بینالمللی تلقی میشود! ثانیاً اینکه دیدار پوتین با بنت در سوچی و نه در مسکو مرکز سیاسی روسیه انجام شد، خود پیام روشنی داشت. ثالثاً پوتین برخلاف عرف دیپلماتیک حتی حاضر نشد برای این دیدار یک مترجم اختصاص دهد و زعیو الکین وزیر ساختوساز رژیم صهیونیستی که در این دیدار حضور داشت، مجبور شد مترجم بنت شود! رابعاً علیرغم ادعای رسانههای صهیونیستی، اینکه یک دیدار بسیار طولانیتر از مدت برنامهریزی ادامه یابد، خود نشانهای از چالشی بودن گفتوگوهاست که در دیدار بنت با پوتین اتفاق افتاد و شبکه فرانس 24 با اذعان به این موضوع نتیجه گرفت «موضوع بسیار جالب این دیدار آشکارتر شدن همسو بودن ایران و مسکو در سطح جهانی بود.» عمق آشکار شدن شکست سفر بنت به سوچی این جا بود که وی بعد از برگشت به تلآویو برای کاهش فشارهای داخلی گفت «در این دیدار متوجه شدم که پوتین به حرفهای من گوش میدهد!»
۴- نخستوزیر رژیم صهیونیستی نه تنها نتوانست القا کند که جامعه جهانی با سیاستهای ابلهانه او همراه است بلکه اولاً مجبور به پذیرش سیاست «نه به اقدام غیرمنتظره» شد. این یعنی اینکه هرچند نتانیاهو فهمیده بود که در صورت هرگونه حماقتی تلآویو و حیفا با خاک یکسان میشود ، اما حال بنت نیز علاوهبر آن، این را هم درک کرد که با هر اتهام زنی و فضاسازی علیه ایران سیلی نیز خواهد خورد! ثانیاً نکته جالب این است که نتانیاهو در مراسمی به میزبانی فدراسیون مقامات محلی در تلآویو در اعترافی دردناک تأکید کرد «جامعه بینالمللی به این نتیجه رسیده و دولت اسرائیل هم مجبور به تسلیم شدن شده و این یعنی مشروعیت دادن به قابلیتهای عظیم ایران و من از این بابت خوابم نمیبرد!» ثالثاً خبرنگاران نظامی در رسانههای متعدد عبری هم در واکنش به درز محتوا و نگرانیهای مطرح شده در جلسه بنت با نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی، فاش کردند که «نهادهای امنیتی اسرائیل هشدار دادند هرگونه اقدامی علیه ایران موجب میشود نه تنها تهدید ایران برطرف نشود، بلکه ایران بهطور مستقیم هممرز سرزمینهای اشغالی شود!» رابعاً بعد از اینکه بلوف صهیونیستها درخصوص اختصاص بودجه 1/5 میلیاردی برای عملیات نظامی علیه ایران با تمسخر تحلیلگران و رسانههای جهان واقع شد، کارشناسان و مهمانان شبکه اینترنشنال اذعان داشتند که اسرائیل نه با این بودجه و نه با ده برابر آن، قدرت عملیات نظامی علیه ایران را ندارد و کانال دوازده تلویزیون اسرائیل با عقبنشینی از ادعای حمله نظامی و برای جمع کردن این افتضاح رسانهای ادعا کرد «این بودجه از میان گزینههای موجود فقط برای جاسوسی و جمعآوری گزارشهای اطلاعاتی هزینه خواهد شد!» البته این در حالی است که از یک سو سازمان سیا در گزارشی فوقمحرمانه، به شکست طرحهای جاسوسی از جمله علیه ایران و به قدرت فزاینده ایران در شناسایی شبکههای جاسوسی اذعان کرده و از سوی دیگر نیروهای مسلح ایران به سامانههای شناسایی بسیار پیشرفته و جدیدی دست یافتهاند که قادر است شبکه اطلاعاتی جهانی را رصد کند. خامساً در بلوف بودن ادعا صهیونیستها همین بس که گفتهاند این مبلغ در قالب بودجههای سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ تأمین خواهد شد. این در حالی است که از سال ۲۰۱۸ تاکنون رژیم صهیونیستی موفق به تشکیل کابینه و تصویب بودجه سالانه نشده و کماکان با بودجه ۲۰۱۸ گذران میکند و بودجه سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ که رو به پایان است، عملاً وجود خارجی ندارند و اکنون نیز به دلیل اختلافات داخلی، بودجه جدید این رژیم علاوهبر کسری فزایندهای که قدرت تأمین آن را ندارند، در کنست با چالش روبه رو شده و اگر تا ۴ نوامبر (پنجشنبه این هفته) به تصویب نرسد، کابینه بنت ساقط و منحل خواهد شد! مضاف بر اینکه بودجه 1/5 میلیاردی ادعایی نیز در بودجه جدید منظور نشده است! سادساً به اذعان خود رسانههای صهیونیستی این ادعای دولت بنت چیز تازهای نیست و دولت نتانیاهو هم قبلاً چنین ادعاهایی داشت و ادعای دولت بنت تنها برای سرپوش گذاشتن بر شکستهای وی بود.
۵- هرچند رسانههای صهیونیستی تلاش دارند با ادعای اینکه اسرائیلیها تهدیدات ایران را جدی میگیرند تا از این طریق به القای تهدید ایران برای منطقه بپردازند ، اما برعکس اسرائیلیها ، ملت ایران رژیم صهیونیستی را در قد و قوارهای نمیبیند که برای جمهوری اسلامی تهدیدی باشد و تنها بهعنوان یک موجود نامشروع و مزاحم به آن نگاه میکند تا به وقتش برسد! گرچه در ضمیر القای تهدید ایران نیز قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی نهفته است که از آن میترسند. لذا منشأ شکستهای سریالی نفتالی بنت را باید در گزارش محرمانهای جست وجو کرد که او و بایدن را به شدت پریشان کرده است. شبکه تلویزیونی اخبارالسعودیه فاش کرد «گزارش محرمانهای که سپتامبر گذشته بین مقامات اسرائیلی و آمریکایی مطرح و خودبهخود مایه نگرانی کاخ سفید و تلآویو شده، این است که تلاش دولت جدید ایران برای برقراری روابط با کشورهای منطقه موجب اعتماد فزاینده به جمهوری اسلامی در عرصههای منطقهای و بینالمللی شده است.»
۶- در حالی که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از مقامات اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی، در مصاحبهای با مرکز استیمسون اذعان کرد «هیچ شواهد و اطلاعاتی دال بر پنهانکاری ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم و ساخت بمب اتمی ندارم»، مقصد شکست بعدی بنت اجلاس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل در گلاسکو است که قرار است در این اجلاس علیه برنامه هستهای ایران فضاسازی کند!
دکتر محمدحسین محترم