دنیای عرب طی چند روز اخیر شاهد یک تنش سیاسی عجیب و غریب است که فقط به خاطر اظهارنظر یک مقام مسیحی لبنانی درباره جنگ یمن به وجود آمده است؛ تنش غیرضروریای که عربستان سعودی باعث و بانی آن است و در پس آن اهداف و مقاصدی نهفته است.
« جورج قرداحی » وزیر اطلاعرسانی کابینه جدید بیروت در ماه سپتامبر مصاحبهای انجام داده که روز دوشنبه هفته گذشته منتشر شد. قرداحی در این مصاحبه از تجاوز ائتلاف سعودی به یمن انتقاد کرده و جنگ یمن را بیهوده خوانده و با تاکید بر حملات هوایی سعودیها به منازل مسکونی و مراسمهای عزا و عروسی و کشتار گسترده غیرنظامیان، خواستار پایان این تجاوز شد.
انتشار این مصاحبه خشم حکام سعودی را به دنبال داشت و فورا به یک جنجال سیاسی میان بیروت و ریاض تبدیل شد؛ مناقشهای که همگان را به یاد تنشآفرینی عربستان سعودی با قطر و فشار ریاض به کشورهای دیگر از جمله مصر، امارات و بحرین برای قطع روابط با دوحه انداخت.
1- این بحران در حالی از سوی سعودیها کلید خورده است که هنوز ۲ ماه بیشتر از تشکیل کابینه جدید بیروت نمیگذرد؛ کابینهای که پس از ماهها رایزنیهای فشرده سیاسی و دست و پنجه نرم کردن با مداخلات خارجی شکل گرفته است. به نظر میرسد عربستان از تشکیل کابینه نجیب میقاتی چندان راضی به نظر نمیرسد و قصد دارد با فشار دیپلماتیک به لبنان از طریق قطع روابط امتیازهایی از دولت بیروت اخاذی کند یا این کابینه را به سقوط بکشاند. ریاض ضمن اخراج سفیر بیروت و قطع واردات از این کشور به کشورهای دیگر جهان عرب که دنبالهرو آن هستند فشار وارد کرده تا روابط خود را با لبنان قطع کنند؛ از جمله امارات، بحرین و کویت که به دستور سعودیها سفرای لبنان را احضار کردند.
2- بعد از شکست غائله فالانژیستهای وابسته به «سمیر جعجع» که با حمله به معترضان لبنانی در مقابل کاخ دادگستری و شهادت 7 نفر از هواداران حزبالله به دنبال ایجاد آشوب و جنگ داخلی در لبنان بودند، سعودی مترصد فرصتی بود تا با بحرانسازی از طریق درگیری میان جریانهای سیاسی لبنان به کابینه نجیب میقاتی ضربه بزند و جبهه مخالفانش را در لبنان تضعیف کند. به دنبال شکست تلاشهای سعودی و امارات برای خروج جورج قرداحی از لیست کابینه، اظهارات وی درباره جنگ یمن بهترین فرصت برای جبهه سعودی بود تا طرح جدید خود را پیش ببرد. برخی حتی از تلاشهای ریاض برای استعفای نجیب میقاتی نیز خبر دادهاند، هر چند این مساله از سوی دولت بیروت رد شده است.
3- واکنش سخت سعودیها به اظهارنظر یک مقام خارجی ـ که اتفاقا پیش از در اختیار گرفتن مقامش بیان شده است ـ نشان میدهد سعودیها بویی از آزادی بیان نبردهاند و حتی الفبای آن را نیز بلد نیستند. نکته مهم دیگر در این راستا سکوت رسانهها و مقامات غربی مدعی آزادی بیان است. به طور قطع اگر این اظهارنظر از سوی یک مقام خارجی در راستای منافع سعودیها انجام میشد، کشورهای غربی با توجیه آزادی بیان از وی حمایت میکردند اما سفیر آمریکا در بیروت که در کوچکترین موضوعات لبنان مداخله میکند، اکنون روزه سکوت گرفته است.
4- در حال حاضر عربستان سعودی که در تحولات اخیر لبنان با انزوای سیاسی مواجه شده است و در مواردی مانند بحران سوخت در این کشور عرصه را به حزبالله و رقیبش ایران واگذار کرده است، درصدد راهاندازی یک بازی سیاسی جدید در لبنان برای بر هم زدن توازن قوا در این کشور است. گفته میشود ریاض خواستار استعفای جورج قرداحی است اما «سلیمان فرنجیه» رهبر حزب المرده که جورج قرداحی از سهمیههای این جریان در کابینه لبنان است با آن مخالفت کرده و خواستار ادامه کار قرداحی در سمت خود است. از سوی دیگر وزرای مخالف جریان سعودی نیز تهدید کردهاند در صورت استعفای جورج قرداحی، آنها نیز کابینه را ترک میکنند و این موضوع کل کابینه را در خطر فروپاشی قرار خواهد داد.
روزنامه «البنا» با اشاره به اقدامات ریاض درباره لبنان مینویسد: تصمیم عربستان، انتقام از شکست در لبنان با سوق دادن آن به سوی هرج و مرج و بیثباتی است. تا زمانی که عربستان سعودی در یمن شکست میخورد، باید لبنان بر سر مردمش خراب شود؛ به همین سادگی!
در حال حاضر تحولات سیاسی لبنان کمی پیچیده و غیرقابل پیشبینی است. باید منتظر ماند و دید طی روزهای آینده تحولات به کدام سمت پیش خواهد رفت. آیا بحرانسازی جدید سعودیها آنها را به اهدافشان میرساند یا باید منتظر یک شکست و ناکامی دیگر باشند؟
مهدی گرگانی