« جرج قرداحی » وزیر اطلاع رسانی لبنانی هفته گذشته در یک برنامه تلویزیونی که قبل از وزیر شدنش ضبط شده بود، به صراحت بر ضرورت توقف "تجاوز" به یمن تاکید کرد.
وی گفت که عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باید "جنگ بیهوده علیه ملت یمن را تمام کنند".
این اظهارات قرداحی سبب خشم عربستان سعودی شد. ریاض و به نبعیت از آن، بحرین، امارات و کویت سفرای خود را از لبنان فراخواندند.
عبدالباری عطوان تحلیلگر سرشناس در جهان عرب با انتشار یادداشتی در روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» به بررسی این اقدامات پرداخت و نوشت، هیاهویی که برای برکناری یا کنارهگیری قرداحی به راه افتاده، در چارچوب یک طرح آمریکایی-اسرائیلی برای ارعاب ایران و نیروهای نزدیک به آن در منطقه است.
عطوان ادامه داد، آمریکا و رژیم صهیونیستی در تلاش هستند ایران را وادار کنند که از برنامههای صلح آمیز هستهای خود دست بردارد یا اینکه حمله نظامی ترتیب دهند. یقینا عربستان و سه کشور عربی دیگر نیز طرف اصلی این طرح هستند.
وی در این باره به یادداشت اخیر «دنیس راس» فرستاده پیشین آمریکا در امور خاورمیانه اشاره میکند که در مجله فارین پالیسی منتشر شد و ادعا کرد که ایران میتواند در مدت زمان کوتاهی بمب اتم تولید کند. لذا به آمریکا توصیه کرد که تأسیسات هستهای ایران را نابود کند.
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا در ادامه، به پنج مورد اشاره میکند و میگوید که سناریویی که دنیس راس در این یادداشت طراحی کرده وارد مرحله اجرا شده و بین طرفهای حاضر در آن که رژیم صهیونیستی و اعراب حاشیه خلیج فارس هستند، تقسیم نقش نیز صورت گرفته است. این پنج مورد به شرح ذیل است:
نخست؛ گزارش خبری رویترز که امروز منتشر شد و درباره گشتزنی یک بمب افکن غولپیکر آمریکایی به همراه جنگنده اسرائیلی «اف-۱۵» در حریم هوایی شبه جزیره عربستان و خلیج فارس است. این اقدام، پیام تهدید به ایران است.
دوم؛ اظهارات فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در حاشیه شرکت در اجلاس سران گروه ۲۰ در رم. وی در این اجلاس گفت: «بحران با لبنان به دلیل هژمونی حزب الله است و لبنان باید از این هژمونی آزاد شود... مذاکرات با ایران متوقف شد و به هیچ پیشرفت خوش بینانهای نرسید. به همین دلیل، تاریخی برای دور بعدی مشخص نشد». این مسئله نشان میدهد که قرداحی، قربانی این ماجراست.
سوم؛ حملات شدید جنگندههای صهیونیستی به شمال دمشق که با ادعای هدف قرار گرفتن کاروان سلاح ایران صورت گرفت.
چهارم؛ مانورهای نظامی رژیم اشغالگر اسرائیل با انواع سلاحها که شبیه سازی جنگی همه جانبه است که در آن هزاران سرباز و نیروی امنیتی برای مقابله با ناآرامی در روستاهای عربی حضور دارند که در صورت آغاز جنگ با ایران به وجود خواهد آمد. این مانورها شامل نحوه زندگی شهرک نشینان صهیونیست در روستاها و شهرها و پناهگاهها برای مدت زمان طولانی و مقابله با هزاران موشک است که از چند جبهه به ویژه جنوب لبنان و غزه شلیک میشود.
پنجم؛ اظهارات نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی ماه گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، که در آن گفت: «برنامه هسته ای ایران به مرحله سرنوشتسازی رسیده است و تسامح ما نیز همینطور... ما اجازه نخواهیم داد ایران به سلاح اتم دست یابد».
عطوان با بیان اینکه این تهدیدات جدید نیست، نوشت، «ارعاب» ایران و محور مقاومت و هدف قرار دادن لبنان و سوریه، مؤید این واقعیت است. همانطور که هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی التنف، پاسخ به حمله «تدمر» بود، بعید نیست که پاسخهای دیگری با اندازه و تاثیرگذاری بیشتر وجود داشته باشد. شاید موشکهایی که به اطراف سفارت آمریکا در بغداد شلیک شد، هشداری باشد مبنی بر اینکه حمله بعدی ممکن است پایگاه آمریکایی «عین الاسد» در الانبار را هدف قرار دهد.
وی در پایان خاطرنشان کرد، مشارکت عربستان سعودی در این سناریوی آمریکایی-اسرائیلی با ایجاد بحران ساختگی به خاطر اظهارات قرداحی، شاید تحولی بسیار خطرناک باشد که ممکن است بر امنیت و ثبات این کشور تأثیر منفی بگذارد. شاید پاسخ به این مشارکت، از سوی انصار الله یمن و حملات بیشتر به عمق عربستان باشد. شاید هم اهداف اقتصادی و نظامی سعودی در عراق، هدف حمله قرار گیرد. لذا عربستان سعودی با این اقدام، نخواهد توانست لبنان را منزوی کند، بلکه خود را منزوی کرده است.