یکی از حقوق و نیازهای اساسی مردم، آرامش است. به همان میزان که باید بی مسامحه و با سرعت، به اصلاح روندهای ناکارآمد و جراحی بخشهای ناسالم پرداخت، باید مراقب آرامش و امنیت روانی جامعه بود. هرچند این نکته، ناظر به تمام حوزههای حکمرانی است، اما مسئله این چند سطر آموزش است.
یک. چند ماهی از دولت گذشته و همچنان تکلیف وزیر مهم آموزشوپرورش مشخص نیست. درست است که وزارتخانه، بدون وزیر هم پیش میرود، اما کیست که نداند در ساختار اداری و اجرایی ما، تا راهبر اصلی و قطعی یک وزارتخانه، قانونا بر صندلی وزارتخانه تکیه نزند، تمام طرحهای بزرگ و تغییر و تحولات اساسی معطل خواهد ماند.
دو. باوجود شرایط کرونا یی، وزارت آموزشوپرورش در معرض تصمیمات سرنوشتساز و سختی قرارگرفته است. هرچند بسیاری از این تصمیمها در مسئولیت ستاد ملی مقابله با کروناست، اما هم تصمیم سازی و هم اجرا در سطح خود وزارتخانه است. متأسفانه بازهم شاهد بیانضباطی در اظهارنظر مسئولان مرتبط و نامرتبط پیرامون زمان بازگشایی مدارس هستیم که پیشازاین بارها به آسیبهای خسارتبار چنین مسئلهای پرداختهام. همین حالا هم معلوم نیست که دقیقا کدام مدارس، در کدام شهرها، در چه مقاطعی و از چه زمانی شروع به کار خواهند کرد و از زمان بازگشایی، با چه ظرفیت و چه ملاحظاتی فعال خواهند بود. حتی گاهی سخن از طرحهای زوج و فرد و چند روز در میان میشود که به نظر میرسد گوینده این سخنان، اطلاع چندانی از وضعیت میدانی مدارس و ساختارهای آموزشی ما ندارد.
سه. چاره کار قطعا پاک کردن صورتمسئله و تداوم تعطیلی مدارس نیست. این روش البته که راحت و از منظر کرونا بی هزینه است، اما تصمیم گیران باید پای حرف فعالان حوزه آموزش بشینند تا متوجه شوند چه خسارت و هزینهای به جامعه ما تحمیلشده است. فرزندان ما، دو سال است که تقریبا رشد علمی چندانی نداشتهاند، تحقیقا درزمینهٔ جامعهپذیری و یادگیری از همسالان روبهجلو نرفتهاند، دچار آسیبهای بزرگی از قبیل انزوای اجتماعی و فقر حرکتی شدهاند و در پارهای موارد، حتی برای خانوادههایشان مشکلساز شدهاند. نمیتوان بهراحتی، همهچیز را تعطیل کرد. چند ماه دیگر، دو سال میشود که از ظهور پدیده همهگیری کرونا میگذرد و خیلی بد است که هنوز به راهحلی میانی و مدبرانه که هم آموزش حضوری و رسمی تعطیل نشود و هم سلامتی تأمین شود، نرسیدهایم.
سید محمد بحرینیان