۱- آمریکا ی سلطهگر و دولتهای دستنشانده و وابسته به آن بهویژه در منطقه، تنها میتوانند با القای جدایی و فاصله پرنشدنی میان مردم و نظام در ذهن مردم کشورهای خود دشمنی و جنگ را علیه جمهوری اسلامی ایران توجیه نمایند آنها خوب میدانند که اکثریت مردم مسلمان و حتى غیرمسلمان منطقه کشورهای غرب آسیا برخلاف دولتهای بیهویت و گوش به فرمان قدرتهای شروری مثل آمریکا، طرفدار ایران اسلامی هستند که با برپایی انقلابی توحیدی و ضد استکباری شجاعانه و شرافتمندانه در برابر زیادهخواهیها و قلدری قدرتهای خبیث استعماری چون آمریکا و انگلیس و... قد علم کرده و مردانه ایستادگی میکند. مردم منطقه با اشتیاق و کنجکاوی خاص رویدادهای ایران و مقابله جانانه آن را در برابر مستکبران عالم به نظاره نشسته و اخبار آن را رصد میکنند و حتی در بعضی برههها و مقاطع به طرفداری از آن دست به تظاهرات میزنند و علنا به میدان میآیند. تظاهرات خیرهکننده و مراسم باشکوه و صلابتی که در واکنش به شهادت سردار دلها نه فقط در ایران که در اکثر کشورهای مسلمان منطقه و دورتر از آن مثل هند و بنگلادش و... برپا شد سند محکم و شاهد غیرقابل انکاری است برای اثبات این ادعا.
۲- امروز و بیش از هر چیز به دلیل وقوع انقلاب اسلامی، ماهیت آمریکا و استعمار و بالاخره مولود ننگین آنها رژیم صهیونیستی که به راستی ننگ بشریت و تاریخ آن است برای همگان و حتی کسانی که خود را به حماقت و نفهمی میزنند، روشن است. یکی از برکات انقلاب اسلامی افشای چهره جنایتکار و غارتگر دولتهایی مثل آمریکا و نوچههای اروپایی آن بود، همچنین افشای ماهیت صهیونیستی حکومتهای دستنشانده و خود فروخته منطقه بود که این روزها با گستاخی و بیشرمی«عادیسازی» روابط خود را با اسرائیل اعلام میکنند. البته آگاهان خوب میدانند که این حکومتها و دولتکها روابط خود را با اسرائیل «عادیسازی» نمیکنند بلکه به ناچار آن را «علنی» میکنند. این دولتها اگر از آغاز و پیش از این با اسرائیل سر و سِر و پشتپرده رابطه نداشتند و از پشت به مسلمانان و جهان عرب خنجر نمیزدند، بساط اسرائیل و صهیونیستها یا اصلا در این منطقه پهن نمیشد یا خیلی پیشتر از اینها جمع شده بود... طی ۴۳ سال گذشته در مصاف رویاروی و صریح و مردانه انقلاباسلامی با جبهه استکبار به سرکردگی شیطان بزرگ، نقاب تمدنخواهی و طرفداری از حقوق بشر و دموکراسیطلبی دریده شد و از پس آن چهره واقعی و زورگو و تروریست آمریکا بر جهانیان نمایان گشت. حالا دیگر حتى دولتمردان و کشوری اروپایی مثل فرانسه هم که خاصه بعد از جنگ دوم جهانی بهعنوان یکی از همدستهای اصلی آمریکا در ارتکاب اعمال سلطهگرانه و تجاوزکارانه علیه ملتهای ضعیف جهان شناخته میشود اخیرا از خوی قلدرمآبانه و رفتارهای فریبکارانه و مستکبرانه آمریکا به تنگ آمده صدا به اعتراض و شکایت بلند کرده است.
۳- تکلیف انقلاب اسلامی و آمریکا و جریان استکبار کاملاً روشن است. آمریکا تا آمریکاست و انقلاب اسلامی تا ماهیت و ذات خود را حفظ کرده، ایجاد یک رابطه سالم و سازنده میان این دو بهطور منطقی منتفی است. بنابراین بهنظر میرسد امروز یکی از چالشهای اصلی و درگیریهای تعیینکننده در داخل با پادوهای رسمی و جریانات ضد ارزشها و آرمانهای انقلاب و سرآمد همه آنها، یعنی ضد عدالت است چالش مهمی که اگر جدی گرفته نشود و بدتر از آن آنگونه که بعضی میخواهند نادیده گرفته شود و به موقع و با قدرت با آن مقابله نشود، دشمنان قدیمی و کینهتوزی مثل آمریکا را هم که از انقلاب اسلامی سیلیهای سنگین و ضربات مادی و حیثیتی هولناکی دریافت کرده است، امیدوار و در تداوم دشمنی خود جریتر میکند.
جریانی که در داخل تمام همّ و غمّ خود را به کار بسته و به شکل و شیوههای مختلف بهدنبال اثبات ناکارآمدی نظام و القای تز دشمنانه جدایی مردم از نظام است. جریانات و کسانی که با ظاهر خودی شناسنامه ایرانی و حتی گاه با سوءاستفاده از جایگاههای رسمی و رسانههای مجازی و... بدون تعارف، «ضدانقلابی» رفتار میکنند در تخریب و زدن انقلابی که مردم ایران خود موجد و برپادارنده آن بودند از هیچ تلاش و شیطنتی فروگذار نمیکنند و تا میتوانند علیه آن سمپاشی و دروغپردازی میکنند، آدرس غلط میدهند و در پی تبرئه دشمنان و تحریف و گمراهی افکار عمومی هستند. کسانی که جان کلام و عصاره همه حرفها و مثلا تحلیلهایشان این است که جز سر خم کردن جلوی غرب و تسلیم خواستههای زیادهخواهانه آمریکا شدن؛ چارهای نیست! و با تظاهر احمقانه و خندهدار به روشنفکری نام آن تسلیم ذلتبار و وطنفروشی را «رئالیسم» نیز میگذارند! و خلاصه در چنین وضعیتی حرف زدن از انقلاب و رفتار و حکومت انقلابی و بالاتر از آن بازگشت به خویشتن فرهنگی و تاریخی و احیای دولت و تمدن اسلامی را خیالبافی و رویاپردازی مینامند.
۴- جالبتر این است که کسانی و جریاناتی و... امروز بهعنوان صاحبنظر و نظریهپرداز این حرفها را میزنند و همزبان با رسانهها و جریانات مرتجع معاند و اپوزیسیون عقبمانده خارجنشین در رسانههای زنجیرهای خود تقریبا همهروزه تکرار و برآن تأکید میورزند که خودشان یا جریانهای متبوعشان سالها خاصه در سالیان اخیر بر مسند قدرت بوده و چون همهچیز این مملکت حتی آب خوردن مردم را به کنار آمدن با «کدخدا» و امضای قراردادهای ظالمانه و مغایر با استقلال و عزت ایران اسلامی میدانستند، ضمن سوءاستفاده از رای و اعتماد مردم تقریبا همه این تزها و ایدههای اشاره شده را به مرحله اجرا در آوردند و با رفتارهای کاسبکارانه داخلی و مذاکرات و ارتباطات ذلیلانه خارجی مسبب اصلی نابسامانیهای موجود و معضلات چندجانبه اجتماعی و مشکلات اقتصادی مردم هستند. کسانی که به جای پاسخگویی و شرمنده بودن حالا با وقاحت دارند ژست طلبکار هم به خود میگیرند! در حالی که این روزها حضور آنان در دادگاه و پاسخگو بودن درباره عملکردهای غلط و ترکفعلهای مشکوک یکی از خواستهها و مطالبات مهم و جدی مردم ایران است.
۵- گرانی و تورم اصلیترین گرفتاری امروز مردم است. بدون شک مشکلات ساختاری اقتصاد وابسته و بیمار ایران که متأسفانه به دلایل مختلف بعد از گذشت ۴۲ سال از پیروزی انقلاب هنوز حل و درمان نشده است یکی از اصلیترین علل بروز این مشکل و سایر مشکلات اقتصادی ایران است. عامل تحریم هم یکی دیگر از دلایلی است که از سوی کارشناسان و دولتمردان (البته با اختلافنظرهایی درباره ضریب و درصدهای موثر و...) بهعنوان دلیل گرانی و تورم شمرده میشود؛ اما آنچه تقریبا همه اقتصاددانان و کارشناسان بهعنوان اصلیترین و تأثیرگذارترین عامل گرانی از آن نام میبرند حاکمیت دلالیسمفربه شده و طلبکار و افسارگسیختگی عمدی و جهتدار قیمتها و بالاخره فقدان نظارت جدی و... در آن کاملاً قابل ملاحظه و مشاهده است.
اما از گرانی بدتر و مخربتر از جنگ اقتصادی، عدم تثبیت قیمتها و فقدان تنظیم و آرامش در بازار است که در کنار سمپاشیهای پیدرپی و شایعات بیاساس و اظهارات ناپخته و ابلهانه سران تحریک شده توسط رژیم رسوای صهیونیستی بعضی دولتهای همسایه و... روح و روان و اعصاب مردم را نشانه گرفته است. این واقعیت و مسائل نشان میدهد که: اولا انقلاب اسلامی دارد در مسیر صحیح و اصیل خود حرکت میکند و به همین دلیل هم دشمنان زخمخورده و خشمگین برای مقابله با آن دیوانهوار دست به هر حربه و ابزاری از تبلیغاتی و نظامی گرفته تا... اقتصادی و معیشتی میزنند و از خارج به شکل علنی و در داخل به صورتهای مختلف مشغول ایجاد اخلال و مانع بر سر راه اقدامات انقلابی و اصلاحی هستند و ثانیا بر دولت و دولتمردان است که با کمک سایر قوا و تشکیلات و امکانات، طرحی نو دراندازند و قاطعانهتر از همیشه به مقابله قهری و عملی با این هجمهها برخیزند و بهویژه برای ایجاد فضای امن و سالم و سازنده بر سر جامعه تلاش کنند و عملاً مانع از تحقق اهداف دشمنان و بدخواهان این کشور انقلابی شوند که بیش از هرچیز جامعه و مردم را هدف تیرهای کینهتوزانه خود قرار دادهاند.
سرانجام اینکه از دولت سیزدهم که در انجام پروسه واکسیناسیون از مرحله خرید و تامین و... تا واکسینه کردن اکثریت جامعه آن هم در فاصله زمانی کوتاه و باز آن هم بدون اینکه لازم باشد زیر بار امضای قراردادهایی نظیر FATF و نظیر آن برود، بسیار موفق عمل کرده و موجب رضایت مردم شده است، حالا و در مقطع کنونی انتظار میرود که درباره مسائل اقتصادی و بهویژه معیشتی مردم دست به اقداماتی ملموس بزند و با حرکت پرشتاب به سوی «عدالت» همهجانبه بیش از پیش موجب امیدواری و رضایت مردم و یاس و نومیدی بدخواهان این ملک و ملت شود.
سید محمدسعید مدنی