مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واکنش به اظهارات مقامهای آمریکایی مبنی بر اینکه همه گزینهها درخصوص ایران روی میز است، مدعی شده است که اتحادیه اروپا در صورت شکست دیپلماسی حول برجام در مورد «نقشه دوم» فکر نمیکند.
جوزف بورل در این خصوص میگوید:
«زمان بازگشت به میز مذاکره فرارسیدهاست. من نمیخواهم به نقشه دوم فکر کنم زیرا هیچ نقشه دومی که من میتوانستم تصور کنم، طرحی خوبی نخواهد بود.»
اظهارات بورل در حالی مطرح میشود که اخیراوزیر خارجه فرانسه نیز ضمن اتهامزنیهای بیاساس، ضمن درخواست از تهران برای همکاری کامل با آژانس اتمی، گفت:« ایران باید تمام اقدامات ناقض توافق هستهای را متوقف کند».به نظر میرسد اروپائیان در دور باطل دیگری گرفتارشدهاند. مواضع تکراری و البته هدفمند «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، بار دیگر بازی مزورانه و دوگانه اروپائیان را در قبال کشورمان به نمایش گذاشته است.
این بازی سالهاست مسبوق به سابقه بوده و گویا در آینده نیز تکرار خواهد شد! مقامات اروپایی در مواضع خود مدعی میشوند که خواستار حفظ توافق هستهای و رفع تحریمهای ایران هستند، اما پای میز مذاکرات صراحتا از تهران درخواست امتیازات حقوقی و فنی بیشتر« حتی بیشتر ازآنچه در برجام مقررشده است» میکنند.
بهتر است مقامات اروپایی متوجه آثار و تبعات این بازی وقیحانه خود باشند.
اگر اتحادیه اروپا واقعا به برجام متعهد است دلیل همراهی تروئیکای اروپایی با دولت سابق آمریکا در راستای تحمیل تعهدات موشکی و نظامی و دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران « از طریق حذف بند غروب آفتاب در برجام» چه بود؟ چرا مقامات اروپایی با خرید زمان و بی تعهدی مطلق« در قبال رفع نیازهای اقتصادی حداقلی ایران»زمینه را برای پیشبرد استراتژی فشار حداکثری کاخ سفید علیه ایران فراهم ساختند؟
فراتر از آن، تروئیکای اروپایی بهتر است به این سؤال مهم پاسخ دهند که در طول ۶ دور مذاکرات اخیر در وین چه اقدام مؤثری در خصوص «احیای واقعی برجام» صورت دادهاند؟ باید در نظر داشت که در پروسه «احیای صوری برجام» که از سوی آمریکا تعریفشده است، مقامات اروپایی در کسوت عوامل تسریعکننده این بازی وقیحانه ظاهرشدهاند. در این معادله، اساسا نمیتوان کمترین تفکیک و تمایزی میان آمریکا و سه کشور اروپایی قائل شد. درهرحال، نه جوزف بورل و نه دیگر مقامات اروپایی و آمریکایی در جایگاهی قرار ندارند که بخواهند در خصوص گزینههای مواجهه با ایران سخنی به میان بیاورند. اکنون مقامات غربی صرفا باید میان دو گزینه دست به انتخاب بزنند: پایبندی واقعی به توافق هستهای و احیای آن با استناد به مؤلفههای حقوقی و گزینه دوم، عدم به رسمیت شناختن حقوق هستهای ملت ایران و البته پذیرش تبعات این سرکشی. بهتر است مقامات اروپایی این حقیقت را بدانند که ملت ایران متعاقب رفتارهای ذلیلانه، غیرحقوقی و وقیحانه سران سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در مذاکرات موسوم به«احیای برجام» آنها را امروز بهمثابه یک«متغیر مستقل»در نظام بینالملل قلمداد نمیکنند. در این معادله، بازیگران اروپایی متغیری وابسته به آمریکا محسوب میشوند بهتر است آقای بورل و همراهان ایشان بدانند که ملتهای آنها نیز از حقارت سران خود در برابر آمریکا به تنگ آمده و روزبهروز، بر میزان نفرت آنها از سیاستمداران اروپایی افزوده میشود….
حنیف غفاری